چاره عشق سکوت است که بلوا نشود
مشت عاشق ابدا پیش کسی وا نشود
درسکوت است که پروانه بماند باشمع
گرچه سوزد دهنش باز به شکوا نشود
من دلم آتش و لب را زده ام مهر سکوت
پر گشودم که پرم سوزد و پروا نشود
دیشبم گفت خرد فکر دگر شیرین کن
گفتمش مزه هر شهد که حلوا نشود
زدل و جان زده ام حرف وفا پس دیگر
سخن آنگونه به غیرش به لب آوا نشود
برو ای عقل بنه کار دل ما به خودش
تو چه کارت بشود یا که نه رسوا نشود
درک دل برتو میسر نبود عقل بهوش
پیش گل بین دل و فکر تو دعوا نشود
عاشقی کار دل و بار جنون است نه تو
مصرع از عشق مگو قافیه شیوا نشود
#علی_باقریان
رضا میارم میزنم فرق سرت درسته طریقه استفادش؟
1394/11/27 - 17:18زیتون بنداز بندازه یه جا خوب معرفی کن
این وزیر اعظم یعنی چش میتونه باشه؟ تا حالا انقدر خنده ازش ندیده بودیم
داغونی واقعا
1394/11/27 - 17:25محمد مشخصه با من هم نظر هستی
1394/11/28 - 15:00کی؟ من؟؟
1394/12/1 - 08:05رضا بیا برو دست خجسته ات رو بگیر حرف واسه وزیر ما در نیار
1394/12/1 - 10:43محمد آره خب
1394/12/1 - 15:10مرجان مشت تو چشمت .
من طرفدار حقیقتم
1394/12/2 - 08:08محمد پس بیا پیش من
1394/12/2 - 16:16