یافتن پست: #بود

banoo_tanha
banoo_tanha
هنوز همون بانوی تنهام,,,,
هنوزم دلم گرفته,,,,,
اما دلم واستون تنگ شده بود!!!!
به عشقه شماها اومدم!!!!
bamdad
bamdad
به مرگ گرفتی مرا تا به تبی راضی شوم
کاش “میفهمیدی” به مرگ راضی بودم وقتی که تب می کردم از ندیدنت !

:(
دیدگاه · 1394/04/20 - 21:59 ·
5
zoolal
zoolal
کاش زندگی از آخر به اول بود..
پیر بدنیا می آمدیم..
آنگاه در رخداد یک عشق جوان میشدیم..
سپس کودکی معصوم می شدیم ودر،
نیمه شبی با نوازش های مادر آرام میمردیم...!!!
... ادامه
دیدگاه · 1394/04/18 - 20:13 ·
5
bamdad
bamdad
منصفانه تر بود

که هر کس تاوانِ نفهمیِ خودش را می داد

... فریدون فرخزاد

{-15-}
دیدگاه · 1394/04/17 - 23:20 ·
7
bamdad
bamdad
امروز فهمیدم ...

خدا شانه هایم را

فقط برای این نیافریده است

که کوله بار غم هایم را به دوش بکشند ... !

گاهی لازم است ...

با یک لبخندشانه هایم را بیندازم بالا ...

و بگویم :

بی خیال !
{-159-}
رضا
رضا
به نظرم هیلاری کلینتون تو انتخابات آینده رئیس جمهور امریکا میشه سه سال بعد هم به ایران سفر میکنه .
مرجان بانو :)
811705874_26982.jpg مرجان بانو :)
التماس دعا به همگی بخصوص تو این شبهای ارزشمند...
من ان شاء الله شنبه اگر عمری باقی بود
میام.

نماز روزه همگی قبول
یا حق
Mohammad
images Mohammad
شب بود و اشک بود و علی بود و چاه بود
فریاد بی‌صدا، غم دل بود و آه بود
دیگر پس از شهادت زهرا به چشم او
صبح سفید هم‌چو دل شب سیاه بود
دانی چرا جبین علی را شکافتند؟
زیرا به چشم کوفه عدالت گناه بود
خونش نصیب دامن محراب کوفه شد
آن رهبری که کعبه بر او زادگاه بود
یک عمر از رعیت خود هم ستم کشید
اشک شبش به غربت روزش گواه بود
دستش برای مردم دنیا نمک نداشت
عدلش به چشم بی‌نگهان اشتباه بود
هم‌صحبتی نداشت که در نیمه‌های شب
حرفش به چاه بود و نگاهش به ماه بود
مولا پس از شهادت زهرا غریب شد
زهرا نه یار او که بر او یک سپاه بود
وقتی که از محاسن او می‌چکید خون
عباس را به صورت بابا نگاه بود
«میثم!» هزار حیف که پوشیده شد ز خون
رویـی کـه بهـر گمشـدگان شمـع راه بود
استاد سازگار
... ادامه
مرجان بانو :)
811710845_41354.jpg مرجان بانو :)
bamdad
bamdad
هرشب

موقع خواب که می شود

دست به کار می شوم

بالش ها را کنار هم می گذارم

پتو را هم می کشم رویشان

بعد خیالم که از بودن تو راحت می شود

جشم هایم را می بندم !

{-61-}
bamdad
bamdad
"قدرت شخصی" عبارتست از توانایی ایستادن روی دوپای خود و داشتن لبخندی بر لب

و بودن و ماندن در میان دنیایی که میلیونها شیوه و راه برای خرد کردن و شکست شما

در سر دارد ..

{-35-}
دیدگاه · 1394/04/13 - 22:01 ·
5
bamdad
bamdad
لعنت به این زمونه ای که مردبودن درد داره نامردبودن کیف...!
لعنت به این زمونه ای که خوبی کردن تاوان داره بدی کردن احترام...!
لعنت به این زمونه ای که پاک بودن تنهایی میاره وخیانت کردن کلاس...!
خدایا بگو چه باید کرد با این همه سردرگمی ؟
به فردایت بگو نیاد من هنوز دیروزم را زندگی نکردم...

:(
دیدگاه · 1394/04/13 - 21:48 ·
2
zoolal
zoolal
پروردگارم!
قاضی تویی
کمک کن هیچوقت قضاوت نکنیم ...

خوب یاد گرفته ایم برانداز کردن همدیگر را!
یک خط کش این دستمان !
یک ترازو آن دستمان !
اندازه می گیریم و وزن می کنیم
آدم ها را
رفتارشان را
انتخاب هایشان را
تصمیم هایشان را
حتی قضا و قدرشان را !!

به رفیقمان یک تکه سنگینی می اندازیم،
بعد می گوییم
خیر و صلاحت را می خواهم !
غافل از اینکه چه برسر او می آوریم !

در جمع ، هرکس را یک جور مورد بررسی قرار می دهیم
آن یکی را به ازدواج نکرده اش
این یکی را به نوع رابطه اش
آن دیگری را...

یکی هم نیست گوشمان را بگیرد که :
چندبار به جای او بوده ای
که حالا اینطور راحت نظر می دهی

حواسمان نیست که چه راحت
با حرفی که در هوا رها میکنیم
چگونه یک نفر را به هم می ریزیم
چندنفر را به جان هم می اندازیم
چه سرخوردگی یا دلخوری بجای میگذاریم
چقدر زخم میزنیم...
حواسمان نیست آبروی مومن از کعبه حرمتش بیشتر است

حواسمان نیست که ما می گوییم و رها میکنیم و رد می شویم
اما یکی ممکن است گیر کند
بین کلمه های ما
بین قضاوت های ما
بین برداشت های ما
دلی که می شکنیم ارزان نيست ..
... ادامه
دیدگاه · 1394/04/13 - 19:49 ·
3
bamdad
bamdad
پزشکان تونستن دختر و پسر بودن رو...
توی شکم مادر تشخیص بدن!!
ما هنوز نتونستیم دختر پسر بودن بچه های کلوب وفیس و گروهمون..
تو تانگو و لاین و بیتالکو تشخیص بدیم!!والا!!
بنظرتون گوشیمو ببرم سونوگرافی جواب میده???!

{-7-}
عبدالله
عبدالله
هرجا کم آوردی...حوصله نداشتی...گرفته بودی...پول نداشتی...کار نداشتی...باطریت تموم شد...
تسبیح رو بردار و صد بار بگو
استغفرالله ربی واتوب الیه
آروم میشی
... ادامه
دیدگاه · 1394/04/11 - 16:47 ·
zoolal
zoolal
مردی
درحال
مرگ بود
وقتیکه
متوجه
مرگش شد
خدا رابا
جعبه ای
دردست دید

خدا :
وقت رفتنه

مرد :
به این زودی؟
من نقشه های
زیادی داشتم

خدا :
متاسفم
ولی وقت
رفتنه

مرد :
درجعبه ات
چی دارید؟

خدا :
متعلقات
تورا

مرد :
متعلقات
من؟
یعنی
همه چیزهای
من ؛
لباسهام
پولهایم و ـ ـ ـ

خدا :
آنهادیگر
مال تو
نیستند
آنهامتعلق به
زمین هستند

مرد :
خاطراتم چی؟

خدا :
آنهامتعلق
به زمان
هستند

مرد :
خانواده و
دوستانم؟

خدا :
نه ،
آنهاموقتی
بودند

مرد :
زن و
بچه هایم؟

خدا :
آنهامتعلق به
قلبت بود

مرد :
پس وسایل
داخل جعبه
حتما
بدنم
هستند؟

خدا :
نه ؛
آن متعلق
به گردوغبار
هستند

مرد :
پس مطمئنا
روحم است؟

خدا :
اشتباه
می کنی
روح تو
متعلق
به من است

مرد بااشک
درچشمهایش
و باترس زیاد
جعبه دردست
خدا راگرفت
و بازکرد ؛
دید خالی
است!

مرد
دل شکسته
گفت :
من هرگز
چیزی نداشتم؟

خدا :
درسته ،
تومالک
هیچ چیز
نبودی!

مرد :
پس من
چی داشتم؟

خدا :
لحظات زندگی
مال توبود ؛

هرلحظه که
زندگی کردی
مال توبود .

زندگی
فقط
لحظه ها
هستند

قدر
لحظه هارا
بدانیم و
لحظه هارا
دوست
داشته
باشیم
... ادامه
دیدگاه · 1394/04/10 - 21:44 ·
3
bamdad
bamdad
نمیدونم دلیل پایداری ولیزنخوردن سنگهای روشیب تندکوه،

سنگینی اوناست یا صاف نبودنشون؟

شایدم چون سنگن هنوز سر جاشونن...یعنی صاف باشی لیز میخوری؟!

تو دنیای کنونی این غیر قابل انکاره مگه نه؟؟؟!!

یاباید سنگ باشی و ناصاف....یاباید صاف باشی و سنگین!

کدومش؟؟؟؟؟

{-198-}
bamdad
bamdad
ناظم تو میکروفون پرسید :کی میدونه پایتخت امریکا کجاست؟ داد زدیم : واشینگتون
گفت یه مرگ بر امریکایی بگین که تو واشینگتون بشنون. ماهم یه داد زدیم که گلو و حلقمون پاره شد.
گذشت اون روزا…… خیلی طول کشید که بفهمیم لس انجلس تاریخ سینماست ، نیو اورلئان مهد موسیقیه ، نیویورک مهد درس و اقتصاد .
یاد گرفتیم باید از اون همسایه ای که ساعت هفت صبح با صدای عربدمون بیدارشون کردیم عذر بخوایم!!
یاد گرفتیم به هرکس و ناکسی نگیم مرگ بر تو!!
ولی نفهمیدیم تو واشنگتن صدامونو شنیدن؟؟! واشنگتنیا فهمیدن چیزی تو دل این بچه ١١ساله نبوده؟
چرا فکر نکردیم به جای این حرفا داد بزنیم:
مرگ بر بیسوادی! مرگ بر عقب افتادگی! مرگ بر گشنگی!مرگ بر خونریزیو دشمنی!مرگ بر اونی که به جای عشق به ما یاد داد:مرگ!!!!
هیچگاه درک نکردم،چرا کافری که بیمارمیشود،دچار عذاب الهی شده و مسلمانی که بیمارمیشود،دچار آزمون الهی..!مرض که یکیست! شاید تفاوت در نگرش انسانهاست!!

{-75-}
bamdad
bamdad
سکوت کمر فکرم را شکست…
خسته ام…
از تظاهر به خندیدن،به بودن،به صبر،به ایستادگی…
کاش میشد به عزراییل رشوه داد…

اینجا !!!
در این سرزمین خاکی
پر است از ادم هایی که مرا نمی فهمند و فقط ترجمه ام می کنند…

آن هم به زبان خودشان…
خسته ام

{-61-}
دیدگاه · 1394/04/9 - 20:38 ·
5
صوفياجون
IMG-20150511-WA0161.jpg صوفياجون
... ادامه
صوفياجون
11667386_397009637165598_737946524129017598_n.jpg صوفياجون
{-18-}{-7-}{-7-}
... ادامه
مرجان بانو :)
811715585_36431.jpg مرجان بانو :)
یادش بخیر
قبلنا یه چند نفری بودن انگور دوس داشتن....

{-7-}{-7-}{-7-}{-7-}
مرجان بانو :)
811711749_46688.jpg مرجان بانو :)
مرد زندگی{-105-}
شهرزاد
شهرزاد
نامه ي پسر ﺑﻪ ﭘﺪﺭ ﺭﻓﺘﮕﺮﺵ:
ﭘﺪﺭﻋﺰﯾﺰﻡ، ﻣﻦ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ مي فهمم ﮐﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺑﺎﺷﺮﻑ ﺍﺳﺖ ﺁن كس ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺑﯿﻦ ﺁﺷﻐﺎﻟﻬﺎ ﻧﺎﻥ ﭘﯿﺪﺍﮐﻨﺪ، ﺗﺎ ﺁن كس ﮐﻪ ﺁﺷﻐﺎﻝ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺑﯿﻦ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﻧﺎﻥ ﭘﯿﺪﺍﮐﻨﺪ !
ﺩﺭﺩﯼ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﻭﺍ مي دﺍﺭﺩ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺩﺭﺩﯾﺴﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻭﺍ ﻣﯿﺪﺍﺭﺩ!

ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻫﻢ ﻣﯿﺮﺳﻨﺪ،

ﻧﻪ ﺑﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﻫﻢ !

2.قديم تر ها وقتي شيشه ماشينت پايين بود وقتي چيزي بيرون در جا مي ذاشتي يكي زنگ خونه رو مي زد و مي گفت آقا كليد رو درتون جا مونده!

الان وقتي شيشه ماشينو يادت بره بدي بالا ،برگردي مي بيني ضبطت نيست...

يه چيزي تو ما عوض شده . وقتي مي بينيم يه آدم شريف داره آشغالهارو ميگرده دماغمونو چين ميندازيم و وقتي موبايل يه بنده خداييو جايي پيدا ميكنيد از خوشحالي بال درمياريم كه خدا رسونده. بعضي چيزها تو زندگي هست، ظاهرش قشنگ نيست ولي شرف داره مردي كه تو آشغالها مي گرده ولي از ديوار خونه ي كسي بالا نميره شرف داره به برج سازي كه پول رشوه و رانت پله هاي ترقيشن!{-61-}
شهرزاد
13796507-b.jpg شهرزاد
تو برای من تعریف زندگی بودی

من برای تو...

یک نردبان بلند!

گاهی ارتقاع پست ترین جای زمین است.

جایی که تو ایستاده ای...



فهیمه صفاریه

عكس : salorta ban
... ادامه
دیدگاه · 1394/04/7 - 14:31 ·
6
صفحات: 54 55 56 57 58

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ