Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210
شبکه اجتماعی نمیدونم - جستجو در پست ها

 

یافتن پست: #بيشتر

Mostafa
Mostafa
من 3 تا از اد لیستای یاهوم الان یه هفته شده آف نشدن فکر کنم مردن پشت کامپیوتر
انا لله و انا الیه راجعون{-11-}
Noosha
GentingHighland3.jpg Noosha

اين مجموعه در 50 كيلومتري كوالالامپور قرار دارد ( كمتر از 1 ساعت فاصله ) و پيشرفته ترين و مجهزترين استراحتگاه مالزي مي باشد كه در ارتفاع 2.000 متري بالاي سطح دريا است و شامل انواع سرگرمي ها و وسائل تفريحي در سطح بين المللي مي باشد. در واقع بيشتر مردم مالزي شب ها به اين مكان مي روند چراكه اين مكان دربرگيرنده نمايش هاي شام و ديسكوهاي بين المللي ونيز كازينو كلاسيك ، بلك جك ، باكارا ، كنو ، فرنچ بال ، رولت ، تاي ساي و ماشين هاي اسلات مي باشد.
... ادامه
Mostafa
Mostafa
پژمان جمشيدي به تازگي در سريالي که از شبکه سه سيما پخش خواهد شد بازي کرده است . متن زير يادداشتي است که پژمان جمشيدي در اختيار ورزش سه قرار داده و حرف هايش را با مردم گفته است .

من، پژمان جمشيدي مثل خيلي هاي ديگر همه اينها را به چشم ديده ام. رسيدن به آخر خط. پايان يک عشق خالص. بعد از بيست سال. از روزهايي که براي خودت مثل مجتبي محرمي، اسطوره داشتي و مي ساختي تا همين چند سال آخري فوتبال. “پژمان” يکي از همين هاست. بخواهي يا نخواهي دوره ات تمام مي شود. همه آن احساسات دوست داشتني. نهايتا بايد خاطراتت را قاب کني بزني به ديوار. از اين بيشتر چيزي نصيبت نخواهد شد. روزهاي فراموشي خيلي زود از راه مي رسند.

اين کابوس همه ماست. فوتباليست هاي ديروز، امروز و البته فردا. ايده را همان سه سال پيش به پيمان قاسم خاني دوست داشتني گفتم. آبان ماه پارسال بود که پيمان خبر داد شبکه سه قصه را پسنديده. از ته دل خوشحال شدم. مخصوصا وقتي شنيدم محسن چگيني عزيز قرار است فيلم را بسازد. سروش صحت هم شد کارگردان. با بچه هاي گروه غريبه نيستم. سالهاست هفته اي يک شب دور هم جمع مي شويم و فوتبال بازي مي کنيم. آنها هم پژمان را خوب مي شناسند. يعني نه فقط من، که کاراکتر همين “پژماني” که از همين فردا شب روي آنتن شبکه سه مي رود. خسته، عصبي و کلافه در آخر خط شهرت. پيمان گفته بود که نقش اول “پژمان” را بايد يک فوتباليست بازي کند. يک روز هم به من گفت “بهتر است خودت بازي کني، به من اعتماد کن”. من هم اعتماد کرده ام. به برادران قاسم خاني که خيلي خيلي قبولشان دارم. ممنون همه شان هستم. از همه بازيگراني که اجازه دادند من در کنارشان باشم. ادعايي نيست که کار من هم بازيگري نيست. من همان پژمان جمشيدي سابقم. عشق فوتبال با همان احساسات داغ قديمي. فوتبال همه زندگي من است. شايد حتي چيزي بيش از زندگي. کاش “پژمان” کمي ما را ياد فوتباليست هاي به آخر خط رسيده بياندازد که کمي بيشتر حواسمان به آنها باشد.اين همه چيزي است که من و احتمالا همه گروه، آن را مي خواهد.

با احترام به همه قديمي هاي فوتبال و طرفدارانش اعم از آبي و قرمز و اهالي محترم هنر که بودن در کنار آنها هميشه باعث افتخار من است، اين کار را تقديم مي کنم به همه اسطوره هاي دوران کودکي ام که در قلب من هرگز فراموش نخواهد شد. دوستتان دارم.

پژمان جمشيدي – مهر
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
70eqk70ds0za2pjwomzi.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
a (17).jpg ıllı YAŁĐA ıllı
يا باهام ازدواج ميكني يا !!!!!!!!!!! {-289-}{-62-}
ıllı YAŁĐA ıllı
10614137333360873910.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
رضا
رضا
برای من سوال هست چرا تو مطالب اینقدر علامت سوال میذارین ؟ با این کار افراد بیشتری به اون سوال جواب میدن ؟
๓เรร-รєթเ๔єђ
๓เรร-รєթเ๔єђ
ﺁﻭﺭﺗﺮﻳﻦ ﺳﻮﺍﻟﻬﺎﻱ ﻓﺎﻣﻴﻠﻲ ..
ﮐﻮﺩﮐﻲ : ﻣﺎﻣﺎﻧﺘﻮ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻱ ﻳﺎ ﺑﺎﺑﺎﺗﻮ ؟؟؟
ﻣﺪﺭﺳﻪ : ﻣﻌﺪﻟﺖ ﭼﻨﺪ ﺷﺪ ؟
ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﻳﻲ : ﺩﺭﺳﺖ ﮐﻲ ﺗﻤﻮﻡ ﻣﻲﺷﻪ ؟
ﺑﻌﺪﺭ ﺍﺯ ﺩﺭﺱ : ﭼﺮﺍ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻧﻤﻲﮐﻨﻲ ؟
ﻳﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ : ﭼﺮﺍ ﺑﭽﻪ ﺩﺍﺭ ﻧﻤﻴﺸﻴﻦ ؟
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﭽﻪ : ﺍﻳﻦ ﺑﭽﻪ ﻗﻴﺎﻓﻪﺵ ﺑﻪ ﮐﻲ ﺭﻓﺘﻪ ؟
ﺑﺎﺑﺎ ﺑﯿﺨﯿﺎﻝ ﻣﺎ ﺑﺸﯿﺪ ﺩﯾﮕﻪ .
... ادامه
MONA
998131_535204389885304_1339587380_n.jpg MONA
دکتر "ناهيد نمان" که در بيمارستان تورنتو کار مي کند اين اطلاعات را در اختيار عموم قرار داده است
اگر خانمي را مي شناسيد حتي اگر دوستش هم نداشته باشيد سعي كنيد او را هم در دانستن اين اطلاعات سهيم کنيد ,,, همچنين با ايميل زدن به تمامي اسامي موجود در ليستتان آقايان را نيزدر دانستن اين مطلب سهيم نمائيد چون لازم است به خانمهائي که مي شناسند در مورد مراقبت از خودشان توصيه کنند ,,, اخيراً قيمت رژ لب هايي از ۶۷ دلار به ۹.۹۰ دلار تقليل يافته است زیرا آنها حاوي سرب هستند ,,, سرب يک ماده شيميايي است که باعث بروز سرطان مي شود. مراقب باشید بالاترين ميزان سرب مساوي است با بالاترين شانس ابتلا به سرطان بعد از آزمايشات صورت گرفته مشخص شد که رژلب هر چقدر سرب بيشتري داشته باشند ماندگاري طولاني تري نيز دارند اگر رژ لب شما مدت طولاني روي لبتان مي ماند بخاطر مقدار بالاي سرب آن مي باشد اين‌ها آزمايشي است که مي توانيد براي خودتان انجام هيد:
۱- مقداري از رژلبتان را روي دستتان بماليد
۲- با يک انگشتر طلا روي آنرا خراش دهيد
۳- اگر رنگ آن به مشکي تغيير کردثابت میشود که حاوي سرب مي باشد
... ادامه
iman
iman
پسرها:

۱- با ماشين ميرن به بانک، پارک ميکنن، ميرن دم دستگاه عابر بانک.
۲- کارت رو داخل دستگاه ميذارن.
۳- کد رمز رو ميزنن، مبلغ درخواستی رو وارد ميکنن.
۴- پول و کارت رو ميگيرن و ميرن.

دخترها:

۱- با ماشين ميرن دم بانک.
۲- در آينه آرايششون رو چک ميکنن.
۳- به خودشون عطر ميزنن.
۴- احتمالاً موهاشون رو هم چک ميکنن.
۵- در پارک کردن ماشين مشکل پيدا ميکنن.
۶- در پارک کردن ماشين خيلی مشکل پيدا ميکنن.
۷- بلاخره ماشين رو پارک ميکنن
۸- توی کيفشون دنبال کارتشون ميگردن.
۹- کارت رو داخل دستگاه ميذارن، کارت توسط ماشين پذيرفته نميشه.
۱۰- کارت تلفن رو ميندازن توی کيفشون.
۱۱- دنبال کارت عابربانکشون ميگردن.
۱۲- کارت رو وارد دستگاه ميکنن
۱۳- توی کيفشون دنبال تيکه کاغذی که کد رمز رو روش ياداشت کردن ميگردن.
... ادامه
ronak
ronak
گناهانم را دوست دارم !
بيشتر از تمام کارهاي خوبی که کرده ام .
مي داني چرا ؟!
آن ها واقعی ترين انتخاب هاي من هستند !!!.....

(سید علی صالحی)
... ادامه
iman
iman
عشق نفرين شده



هرکس به طريقي دل ما مي شکند بيگانه جدا دوست جدا مي شکند



گر بيگانه بشکند حرفي نيست من درعجبم، دوست چرا مي شکند



* اين داستاني که مي نويسم ، يک داستان واقعي مي باشد.اين داستان را با زبان شخصيت اصلي داستان بيان مي کنم.

من علي هستم ، 24 ساله، ساکن تهران . از آن پسرهايي که به دليل غرور زياد اصلا فکر عاشق شدن به سرم نميزد.

در سال 1375، وقتي در دوره ي راهنمايي بودم با پسري آشنا شدم.اسم آن پسر آرش بود . لحظه به لحظه دوستي ما بيشتر و عميق تر مي شد تا جايي که همه ما را به عنوان 2 برادر مي دانستند . هميشه با هم بوديم و هر کاري را با هم انجام مي داديم . اين دوستي ما تا زماني ادامه داشت که آن اتفاق لعنتي به وقوع پيوست .

در سال 84، در يک روز تابستاني وقتي از کتابخانه بيرون آمدم براي کمي استراحت در پارکي که در آن نزديکي بود ، رفتم . هوا گرم بود به اين خاطر بعد کمي استراحت در پارک ، به کافي شاپي رفتم ، نوشيدني سفارش دادم . من پسر خيلي مغرور و از خود راضي بودم که جز خود کسي را نمي پسنديدم ...
... ادامه
دانا
دانا
پسر فقيري که از راه فروش خرت و پرت در محلات شهر، خرج تحصيل خود را بدست مياورد يک روز به شدت دچار تنگدستي شد . او فقط يک سکه ناقابل در جيب داشت. در حالي که گرسنگي سخت به او فشار مياورد، تصميم گرفت از خانه اي تقاضاي غذا کند با اين حال وقتي دختر جواني در را به رويش گشود . دستپا چه شد و به جاي غذا يک ليوان اب خواست . دختر جوان احساس کرد که او بسيار گرسنه است برايش يک ليوان شير بسيار برزگ اورد پسرک شير را سر گشيده و آهسته گفت : چقدر بايد به شما بپردازم؟ دختر جوان گفت : هيچ . مادرمان به ما ياد داده در قبال کار نيکي که براي ديگران انجام ميدهيم چيزي دريافت نکنيم . پسرک در مقابل گفت : از صميم قلب از شما تشکر ميکنم . پسرک که هاروارد کلي نام داشت . پس از ترک خانه نه تنها از نظر جسمي خود را قويتر حس ميکرد بلکه ايمانش به خداوند و انسانهاي نيکوکار نيز بيشتر شد . تا پيش از اين او اماده شده بود دست از تحصيل بکشد. سالها بعد... زن جواني به بيماري مهلکي گرفتار شد . پزشکان از درمان وي عاجز شدند . او به شهر برزگتريمنقل شد.دکترهاروارد کلي براي مشاوره در مورد وضيعت اين زن فراخوانده شد. وقتي او نام شهري که
... ادامه
دانا
دانا
پسر فقيري که از راه فروش خرت و پرت در محلات شهر، خرج تحصيل خود را بدست مياورد يک روز به شدت دچار تنگدستي شد . او فقط يک سکه ناقابل در جيب داشت. در حالي که گرسنگي سخت به او فشار مياورد، تصميم گرفت از خانه اي تقاضاي غذا کند با اين حال وقتي دختر جواني در را به رويش گشود . دستپا چه شد و به جاي غذا يک ليوان اب خواست . دختر جوان احساس کرد که او بسيار گرسنه است برايش يک ليوان شير بسيار برزگ اورد پسرک شير را سر گشيده و آهسته گفت : چقدر بايد به شما بپردازم؟ دختر جوان گفت : هيچ . مادرمان به ما ياد داده در قبال کار نيکي که براي ديگران انجام ميدهيم چيزي دريافت نکنيم . پسرک در مقابل گفت : از صميم قلب از شما تشکر ميکنم . پسرک که هاروارد کلي نام داشت . پس از ترک خانه نه تنها از نظر جسمي خود را قويتر حس ميکرد بلکه ايمانش به خداوند و انسانهاي نيکوکار نيز بيشتر شد . تا پيش از اين او اماده شده بود دست از تحصيل بکشد. سالها بعد... زن جواني به بيماري مهلکي گرفتار شد . پزشکان از درمان وي عاجز شدند . او به شهر برزگتريمنقل شد.دکترهاروارد کلي براي مشاوره در مورد وضيعت اين زن فراخوانده شد. وقتي او نام شهري که
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/30 - 00:01 ·
2
دانا
دانا
پسر فقيري که از راه فروش خرت و پرت در محلات شهر، خرج تحصيل خود را بدست مياورد يک روز به شدت دچار تنگدستي شد . او فقط يک سکه ناقابل در جيب داشت. در حالي که گرسنگي سخت به او فشار مياورد، تصميم گرفت از خانه اي تقاضاي غذا کند با اين حال وقتي دختر جواني در را به رويش گشود . دستپا چه شد و به جاي غذا يک ليوان اب خواست . دختر جوان احساس کرد که او بسيار گرسنه است برايش يک ليوان شير بسيار برزگ اورد پسرک شير را سر گشيده و آهسته گفت : چقدر بايد به شما بپردازم؟ دختر جوان گفت : هيچ . مادرمان به ما ياد داده در قبال کار نيکي که براي ديگران انجام ميدهيم چيزي دريافت نکنيم . پسرک در مقابل گفت : از صميم قلب از شما تشکر ميکنم . پسرک که هاروارد کلي نام داشت . پس از ترک خانه نه تنها از نظر جسمي خود را قويتر حس ميکرد بلکه ايمانش به خداوند و انسانهاي نيکوکار نيز بيشتر شد . تا پيش از اين او اماده شده بود دست از تحصيل بکشد. سالها بعد... زن جواني به بيماري مهلکي گرفتار شد . پزشکان از درمان وي عاجز شدند . او به شهر برزگتريمنقل شد.دکترهاروارد کلي براي مشاوره در مورد وضيعت اين زن فراخوانده شد. وقتي او نام شهري که
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/30 - 00:01 ·
1
دانا
دانا
پسر فقيري که از راه فروش خرت و پرت در محلات شهر، خرج تحصيل خود را بدست مياورد يک روز به شدت دچار تنگدستي شد . او فقط يک سکه ناقابل در جيب داشت. در حالي که گرسنگي سخت به او فشار مياورد، تصميم گرفت از خانه اي تقاضاي غذا کند با اين حال وقتي دختر جواني در را به رويش گشود . دستپا چه شد و به جاي غذا يک ليوان اب خواست . دختر جوان احساس کرد که او بسيار گرسنه است برايش يک ليوان شير بسيار برزگ اورد پسرک شير را سر گشيده و آهسته گفت : چقدر بايد به شما بپردازم؟ دختر جوان گفت : هيچ . مادرمان به ما ياد داده در قبال کار نيکي که براي ديگران انجام ميدهيم چيزي دريافت نکنيم . پسرک در مقابل گفت : از صميم قلب از شما تشکر ميکنم . پسرک که هاروارد کلي نام داشت . پس از ترک خانه نه تنها از نظر جسمي خود را قويتر حس ميکرد بلکه ايمانش به خداوند و انسانهاي نيکوکار نيز بيشتر شد . تا پيش از اين او اماده شده بود دست از تحصيل بکشد. سالها بعد... زن جواني به بيماري مهلکي گرفتار شد . پزشکان از درمان وي عاجز شدند . او به شهر برزگتريمنقل شد.دکترهاروارد کلي براي مشاوره در مورد وضيعت اين زن فراخوانده شد. وقتي او نام شهري که
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/29 - 23:44 ·
2
MahnaZ
MahnaZ
ها چيزهاى رو بيشتر مى دونن …
پس باش !!!
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/29 - 02:05 ·
6
شهريار
شهريار
قدیما خیلی باحال بود ... ولی ما نبودیم ...
بعدنا هم خیلی باحاله ... ولی ما نیستیم...
alireza
alireza
بعضي اشخاص چنان به خود مغرورند که اگر عاشق بشوند به خود بيشتر عشق مي ورزند تا به معشوق
دیدگاه · 1392/05/24 - 00:56 ·
3
alireza
alireza
حسين(ع)بيشترازآب،تشنه لبيك بود! افسوس كه بجاي افكارش زخمهاي تنش را نشانمان دادند و بزركترين دردش را بي آبي ناميدند
دیدگاه · 1392/05/24 - 00:54 ·
3
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
اينجا فيس ...
مردها همه شهوت پرست زنها همه شيطان نما..!
هرکي که س ک س ي تره لايکش ازهمه بيشتره...!
مردها همه پاچه خوار..!
دخترها همه بي بندوبار..!
...

......
من از گذاشتن عکس خودم وحشت ميکنم..!
...اما دخترا هروز آلبوم جديد ميدن بيرون..!
اينجا همه باکلاسن(جان خودشون)
هرکس سه تا زبون مختلف بلده..!
خونه ي همه اون بالاهاست!
اينجا اگه عکسي بزارن که عابر پيادهداره از چراغ قرمز رد ميشه
همه دیسلایک ميزنن و قانون مدار ميشن!
ولي شايد اون عکسه مال خودشون باشه
اينجا سرزمين پـَـَـ نــه پـَـَــــ هاست
اينجا همه فلسفه بلدن و اکثر آقايون فمنيست ميشن
ولي ساعت ده شب مامانه بگه برو از سوپر مارکت رب گوجه فرنگي بگير ميگه خودت برو!!!
اينجا دختر خوشگلاي فوتوشاپي هزار تاپدر ، مادر، خواهر ، برادر و ... داره!
ولي اون ساده ها سه تا اد ليست دارن که يکيش خواهرشه دوتاي ديگه هم کلاسيش!
اينجا پسرا اکثرا بدنسازن يا خواننده......دخ ترا هم كه همه مانكن يامُدل هستن!
همه پول دار با وضعيت هاي مالي آن چناني هستند!
همه هم همديگرو دوست دارن و تا ميبينن يكي ناراحته يه عالمه واسش دلميسورونن!
اينجا تظاهريستن.!!!........؟
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/21 - 15:09 ·
3
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
تو كه نباشي ويز ويز مگس ها بيشتر است
- مگس ها هميشه دور شيريني نميپلكند
راست ميگويي
گندش را درآورده ام...
تلخم ، تلخ
دیدگاه · 1392/05/21 - 11:31 ·
3
صوفياجون
ensha.jpg صوفياجون
موضوع ء: يك لقمه نان حلال
نان حلال خيلي خيلي خوب است. من نان حلال را خيلي دوست دارم. ما بايد هميشه دنبال نان حلال باشيم. مثل آقا تقي. آقاتقي يك ماست‌بندي دارد. او هميشه پولِ آبِ مغازه را سر وقت مي‌دهد تا آبي كه در شيرها مي‌ريزد و ماست مي‌بندد حلال باشد. آقا تقي مي‌گويد: آدم بايد يك لقمه نان حلال به زن و بچه‌اش بدهد تا فردا كه سرش را گذاشت روي زمين و عمرش تمام شد، پشت سرش بد و بيراه نباشد.
دايي من كارمند يك شركت است. او مي‌گويد: تا مطمئن نشوم كه ارباب رجوع از ته دل راضي شده، از او رشوه نمي‌گيرم. آدم بايد دنبال نان حلال باشد. دايي‌ام مي‌گويد: من ارباب رجوع را مجبور مي‌كنم قسم بخورد كه راضي است و بعد رشوه مي‌گيرم!
عموي من يك غذاخوري دارد. عمو هميشه حواسش است كه غذاي خوبي به مردم بدهد. او مي‌گويد: در غذاخوري ما از گوشت حيوانات پير استفاده نمي‌شود و هر چه ذبح مي‌كنيم كره الاغ است كه گوشتش تُرد و تازه است و كبابش خوب در مي‌آيد. او حتماً چك مي‌كند كه كره الاغ‌ها سالم باشند وگرنه آن‌ها را ذبح نمي‌كند. عمويم مي‌گويد: ارزش يك لقمه نان حلال از همه‌ي پول‌هاي دنيا بيشتر است!{-57-}
صوفياجون
صوفياجون

غضنفر جان سلام! ما اينجا حالمام خوب است. اميدوارم تو هم آنجا حالت خوب باشد. اين نامه را من ميگويم و جعفر خان کفاش برايد مينويسد. بهش گفتم که اين غضنفر ما تا کلاس سوم بيشتر نرفته و نميتواند تند تند بخواند،‌ آروم آروم بنويس که پسرم نامه را راحت بخواند و عقب نماند.وقتي تو رفتي ما هم از آن خانه اسباب کشي کرديم. پدرت توي صفحه حوادت خوانده بود که بيشتر اتفاقا توي 10 کيلومتري خانه ما اتفاق ميافته. ما هم 10 کيلومتر اينورتر اسباب کشي کرديم. اينجوري ديگر لازم نيست که پدرت هر روز بيخودي پول روزنامه بدهد. آدرس جديد هم نداريم. خواستي نامه بفرستي به همان آدرس قبلي بفرست. پدرت شماره پلاک خانه قبلي را آورده و اينجا نصب کرده که دوستان و فاميل اگه خواستن بيان اينجا به همون آدرس قبلي بيان.آب و هواي اينجا خيلي خوب نيست. همين هفته پيش دو بار بارون اومد. اوليش 4 روز طول کشيد ،‌دوميش 3 روز . ولي اين هفته دوميش بيشتر از اوليش طول کشيد.غضنفر جان،‌آن کت شلوار نارنجيه که خواسته بودي را مجبور شدم جدا جدا برايت پست کنم. آن دکمه فلزي ها پاکت را سنگين ميکرد. ولي نگران نباش دکمه ها را جدا کرد
... ادامه
صفحات: 4 5 6 7 8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ