یافتن پست: #بگذر

صوفياجون
صوفياجون
برو بچ بیکار نشینن بیان وسط {-225-} {-232-} {-218-} {-217-}
{-205-} {-208-} {-209-} رضا بیا وسط یه دهن بخون برامون {-11-}{-35-}{-35-}{-41-}{-41-}
حامد@ پسر تنها منو تنها نزارین دیگه بیا وسط قرش بده {-203-} {-130-} {-132-}
...
دانلود آهنگ جدید رضا صادقی به نام نامردمی ها.jpg ...
ازاینهمه نامردمیها
قلبم داره میمیره کم کم
من ازتومیپرسم
خدایا!
اینجازمینه یاجهنم
وقتی برای گریه کردن بایدازاین دنیاجداشد
وقتی واسه آزادبودن بایداسیرآدماشد
میگن :وقتی میخوای ازاینهمه بدبختی راحت شی..
یابایدبگذری ازجون یاهمرنگ جماعت شی
بایداونی شی که میگن
بایداونی شی که میخوان
چه رنجی داره تن دادن
به این قانون بی وجدان!
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/26 - 14:43 ·
8
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
20140114_215548.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
صوفياجون اجی چطور شد این؟{-243-}
...
...
من اورابیشترازغرورم دوست می داشتم..
واوغرورش رابیشترازمن..
حال
مابگذریم؛
نه چیزی ازغروراومانده
نه ازدوست داشتن من

من که میگم بعضی وقتالازمه غرورتوبشکنی
وبه کسی که دوستش داری ومیدونی دوستت داره بگی دوستت دارم ..حالا کاری به تهش ندارم که چی میشه..حداقل وقتی پریدعذاب وجدان نداری که چرابهش حرف دلتونگفتی.
البته این نظرشخصی منه)
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/24 - 16:24 ·
4
صوفياجون
1384277658775430.png.jpg صوفياجون

زمانی غصه میمیره
که قلبت یاد میگیره
به عشق یار مدیونه
که تنهایی چه دلگیره
که تنها بودن و ماندن
که هر شب شعر غم خواندن
به تاوان همان هایی است
که غم را از دلت راندن
{-35-}{-35-}{-35-}
همون روزی که برگشتی
غمامو تو دلم کشتی
ولی باور نمی کردم
که حالا باز برگشتی
{-35-}{-35-}{-35-}
همون لحظه، همون موقع
تو قلبم کوه غم جا داشت
ولی بازم که برگشتی
منو به عشق تو واداشت
{-35-}{-35-}{-35-}
همون عشقی که جاری بود
توی رگهای فکر من
تو اون بحبوحه ی دنیا
تمام فکر و ذکر من
{-35-}{-35-}{-35-}
بازم چرخید و چزخیدش
هم اون سکه هم این بازی
نمیدونی چه ها کردم
که شاید تو بشی راضی
{-35-}{-35-}{-35-}
چه شبها با خیال تو
نخوابیدم ،سحر کردم
یا در هنگام خوابیدن
به یاد تو سفر کردم
که میدونی
چه کاری با دلم کردی
که از قلبم نمیری تو
چه با غصه چه با سردی
{-35-}{-35-}{-35-}
حالا چند وقته میدونم
بدون تو نمی تونم
نه اینکه دست من باشه
به والله من نمیتونم
{-35-}{-35-}{-35-}
شاید فکر میکنی که من
چه اصراری به تو دارم
ولی امروز با این شعر
میگم پا پس نمیزارم
{-35-}{-35-}{-35-}
بازم میگم که من هستم
تا آخر، هر چه
یا مرگ آرزوم میشه
یا دنیای دلم آباد
{-35-} {-35-} {-35-} {-35-}
زمانی غصه میمیره
که قلبت یاد میگیره
به عشق یار میدبونه
که تنهایی چه دلگیره
شاعر: {-35-}{-35-}بامداد{-35-}{-35-}
{-35-}{-35-}{-35-}{-37-}{-37-}
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
خوب دیگه من برم {-297-} تمیس شم برم خونه دوستم...تا شب{-274-}
ROSHA
ROSHA
و تو هم روزی پیر می شوی
اما من، پیرتر از این نخواهم شد
در لحظه ای از عمرم متوقف شدم
منتظرم بیایی
و از برابر من بگذری
زیبا، پیر شده، آراسته به نوری
که از تاریکی من دریغ کرده ای.
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/19 - 12:35 ·
5
صوفياجون
صوفياجون
ای وای خاک به سرم من الان باید زودی لباس بپوشم برم خونه جولیا جونم {-125-}{-125-}{-125-}{-125-}
{-22-}{-22-}{-22-}{-29-}{-29-}{-23-}{-23-}{-35-}{-35-}{-35-}
فعلا بای تاشب {-22-}{-22-}{-22-}
...
...
مثل یک رهگذر
ازکوچه دل من گذشت
ومن
چه بیهوده درکلبه عشقم
انتظارت رامی کشیدم
و
ندانستم
دریغا!
که یک عابر
همیشه رهگذراست
آمده تابگذرد
و
انتظارماندنش
انتظاریست
بس بیهوده..
آمدی
لحظه ای درنگ کردی
و
حال که میروی
چشمان گریانم
تورابدرقه میکند
واشکهایم
که
در
کاسه چشمانم
جمع گشته
پشت سرت میریزد
تابدرقه گرباشد
رفتنت را
ای
رهگذرکوی بی وفایی
نیما
""تقدیم به تویی که نشناختمت""{-38-}
دیدگاه · 1392/10/17 - 18:08 ·
ıllı YAŁĐA ıllı
Alireza Roozegar-Vaghthaye Khali.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
Morteza
1466035_1421536454750080_1778835219_n.jpg Morteza
تف به این زندگی
اگه بهشتی باشه اینا جاشون اون بالاهاست

اين جسد يک پسر عاشق است كه در كنار قبر دوست دخترش خود كشى كرد
اين پسر كه عاشق دختر ميشه که خانواده دختره اون رو بهش نميدن و ميگن دخترمون الان سنش كم است. بزار يك دو سال بگذره. بسره ميره انگليس هر روز با موبايل و اينترنيت با دختره در ارتباط بود.
بهش ميگه هر چه زودتر برميگردم دوباره ميام خواستگاريت ولى خانواده دختره فيسبوك و موبايل رو از دختره ميگيرن تا ازهم خبری نداشته باشن. دختره رو ميدن به يكى ديگه. روزى دختر از يه رفيقش موبايل ميگيره با پسره تماس ميگيره ميگه منو به اجبار دادن به يک پسر ديگه قراره 2 روزه ديگه عروسى بكنيم . پسره ميگه نميزارم ، تو مال منى. دختره ميگه بدنم يا مال تو است يا مال خاك.
شب عروسى دختر وقتى ميرن اتاق، ميره دست شویی و اونجا شاهرگ خودشو ميزنه و ميميره
پسر برميگرده ميبينه عشقش بخاطر اون خودشو كشته، ميره سر قبر دختره اونم خودشو ميكشه .كردستان عراق.اربيل
... ادامه
صفحات: 8 9 10 11 12

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ