دیشب داشتم پرتقال میخوردم مامانم گفت شب پرتقال نخور خوابت آشفته میشه.منم نشنیده گرفتم تا ملوکول آخرش رو نفله کردم.شب خوابیدم(خواب که چه عرض کنم یه حالتیی بین خواب و بیداری که حتما همتون تجربه کردین) تو خواب یه دفعه پیرزنه پرید ماچم کرد!!!!!!یعنی معنی واقعی حرف مادرم رو اونجا بود فهمیدم(لامصب چه ماچ آب داری هم کرد)
رفتم تو یه کتاب خوندم دیدم نوشته خواب تو این روش برعکس جواب میده(حالا نمیدونم یه دختر خوشگل ماچم میکنه یا یه پیرمرد سیبیلو!).
نتیجه اخلاقی:به حرف مادرتون گوش بدید!
... ادامه
البته کسی رومیشناسم گرافیسته خیلی تمرکزروکاراش میکنه حالایادم اومداونم به نوعی توخواب وبیداری دنبال طرح جدیده...
1391/10/6 - 01:44 توسط Mobileالبته کسی رومیشناسم گرافیسته خیلی تمرکزروکاراش میکنه حالایادم اومداونم به نوعی توخواب وبیداری دنبال طرح جدیده...
1391/10/6 - 01:46 توسط Mobileجالبه .
1391/10/6 - 01:47یه بارسوئیتش دعوت بودیم به صرف شام شب موندیم,نصف شب هراسون بلندشدچراغ مطالعه روروشن کردشروع کردبه نوشتن.فرداش که ازش
1391/10/6 - 01:52 توسط Mobileمثل من . همیشه کنار دستم کاغذ و خودکار برای یادداشت هست حتی وقت خواب
1391/10/6 - 01:53پرسیدم گغت:باورنمیکنی ولی من اکثرطرح هامو توخواب تکمیل میکنم
1391/10/6 - 01:53 توسط Mobileآقارضااین موضوع درموردخودمن هم صدق میکنه البته توزمینه شعرسرودن
1391/10/6 - 01:57 توسط Mobileاگه چه توخواب وچه بیداری شعری بهم الهام شدبایدسریع
یه جایادداشت کنم وگرنه سریع ازذهنم میپره
1391/10/6 - 01:58 توسط Mobileخیلی خوبه نیما حان پس منتظر شعرهای شما هم باید باشیم .
1391/10/6 - 02:04مادرخدمتیم آقارضا.سعادتی ست در رکاب حضرت دوست بودن وغزل سرودن.
1391/10/6 - 02:09 توسط Mobile