یافتن پست: #جاده

متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
> در گذر از جاده زندگی آموختم :
>
>
> که می توان یک لحظه تصمیم

> گرفت و یک عمر رنج کشید
>

> که گاهی حق داری عصبانی

> باشی اما حق نداری ظالم باشی
>

> که مدارک قاب شده روی دیوار

> نمی تواند از تو انسانی شایسته

> بسازد
>

> که مجبور نیستی دوستت را

> عوض کنی اگر بدانی دوستت

> عوض خواهد شد
>
> که حتی زمانی که تصور میکنی

> چیزی برای بخشیدن نداری می

> توانی به کسی که کمک می طلبد

> ببخشی
>

> که اگر کسی آن گونه که تو می

> خواهی دوستت ندارد به این

> معنی نیست که در عشق او

> نقصی هست
>

> که با دوست می توان بهترین

> اوقات را داشت
>

> که کسانی که بیشتر دوست داری

> زودتر از دست می دهی……
... ادامه
دیدگاه · 1393/06/24 - 18:33 ·
6
Mohammad
9ebda65b960084262c794e056a59e31a-425 Mohammad
ﺁﻗﺎﯼ ﻣﺠﺮﯼ : ﺑﯿﺎ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺫﺯﻩ ﺑﯿﻦ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ ﭼﯽ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ؟
ﻓﺎﻣﯿﻞ ﺩﻭﺭ : ﺍﯾﻦ ﺟﺎﺩﻩ ﺗﻮ ﺩﻭﺭﻩ .ﺍﯾﻦ ﺫﺭﻩ ﺑﯿﻦ ﻧﯿﺴﺖ . ﺩﻭﺭ ﺑﯿﻨﻪ .
ﺁﻗﺎﯼ ﻣﺠﺮﯼ : ﺟﺎﺩﻩ ﭼﯿﻪ .ﺍﯾﻦ ﺷﯿﺎﺭﺍﯼ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰﻩ ﺁﺷﭙﺰﺧﻮﻧﻪ ﺍﺳﺖ .
ﻓﺎﻣﯿﻞ ﺩﻭﺭ : ﻧﻪ ﺁﻗﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺭﺑﯿﻨﻪ ﻭ ﻣﻦ ﮐﺎﻣﻼ ﺑﺎ ﺩﻭﺭﺑﯿﻦ ﺁﺷﻨﺎﯾﯽ ﺩﺍﺭﻡ
ﺁﻗﺎﯼ ﻣﺠﺮﯼ : ﺍﺻﻼ ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﺩﻭﺭﺑﯿﻦ ﭼﯿﻪ؟
ﻓﺎﻣﯿﻞ ﺩﻭﺭ : ﺁﻗﺎﯼ ﻣﺠﺮﯼ ﻫﻪ ﻩ ﻩ ﻩ ﻩ ﭼﻪ ﺣﺮﻓﺎﯾﯽ ﻣﯿﺰﻧﯿﺪ !
ﻧﺨﻮﺭﺩﯾﻢ ﻧﻮﻥ ﮔﻨﺪﻡ ﻭﻟﯽ ﺩﯾﺪﯾﻢ ﺩﺳﺘﻪ ﻣﺮﺩﻡ . . .
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﺟﺪﺍﺩ ﻣﺎ ﮐﻪ ﺗﻮﯼ ﺷﻬﺮ ﺩﻭﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﺭﻓﺖﺑﯿﺮﻭﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﻫﻢ ﺩﻭﺭ ﺷﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺩﻭﺭ ﺭﻭ ﺑﺒﺒﯿﻨﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ.ﺭﻭ ﺳﺎﺧﺖ .  :d
bamdad
bamdad
برای قدم گذاشتن در این جاده مانده ام... تردید مانع رفتنم است... من منتظرم... منتظر یک خداحافظی... منتظر تو که بیایی... من به تو به خاطر روزهای تلخی که برایم رنگی از لبخند زدی بدهکارم... این خداحافظی را....!!!
... ادامه
دیدگاه · 1393/06/18 - 22:06 ·
4
صوفياجون
عکس۰۰۰۸.jpg صوفياجون
اینجا ییلاقات استان مازندران روستای هستش البته یکماه پیش یه سری عکس جنگل دالیخانی و روستای جنت رودبار گذاشتم اینجا ته همون جاده است در واقع یه کوچول مونده بود به نوک کوه خیلی سرسبز ه و دشت و دره زیاد داره جمعه 24/5/93 جاتون خالی {-7-}{-7-}{-29-}
رضا
IMG08501799.jpg رضا
دیدگاه · 1393/05/28 - 18:14 در گیلک ·
7
هـــــستی جـــون
هـــــستی جـــون
از دل کوچه گذشتم از میون جاده ی خیس
این مسیر بدون برگشت که واسم هیچ آشنا نیست
میخوام آرامش بگیرم من که تو غصه اسیرم
حق من نیست مثل سایه توی تنهایی بمیرم…
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/21 - 20:15 ·
6
رضا
رضا
تو این تعطیلات همه سمت یعنی یا سرازیر شدن جاده ها هنوز ترافیک هست خیابون شهر ها هم شلوغ .
bamdad
bamdad
یک لحظه زندگی تو از دست می رود

وقتی کسی که هستی تو هست می رود



شاید که لحظه ای بنشیند کنار تو

اما کسی که بار سفر بست،می رود



از کمترین تکان تنش رنج می کشی

وقتی که پیش از این به تو گفت ست می رود



رفتن همیشه راه رسیدن نبوده است

گاهی مسیر جاده به بن بست می رود

:(
دیدگاه · 1393/05/7 - 22:15 ·
4
Majid
173.jpg Majid
از آسمان ندا رسید به مومنی که یک آرزویت را بگو تا برآورده کنیم .
گفت : عرض اقیانوس آرام را جاده بکشید . . .
ندا آمد : کاریست بس دشوار ! مصالح زیاد خواهد و کارگر فراوان ! آرزویی دیگر کن .
گفت : قدرتی خواهم تا زنها را بشناسم !
ندا رسید : جاده ای که خواستی دو باند باشد یا چهار باند
... ادامه
Majid
07.jpg Majid
کاری کرد که هردومون باختیم

اون منو از دست داد..منم زندگیمو



لبه جاده به سمت دره بپیچ چون همه چی بی معناست همه چی
دیدگاه · 1393/04/31 - 04:23 ·
4
bamdad
bamdad
یادت هست….؟!



روزی پرسیدی این جاده کجا میرود…؟!



و من سکوت کردم…



دیدی …!



جاده جایی نرفت…!



آن که رفت ، تو بودی

{-109-}
دیدگاه · 1393/04/29 - 21:44 ·
6
مائده
45479171966995346311.jpg مائده
و باز هم آمد و ها را...
به روی مخمل خواهم کرد....
دیدگاه · 1393/04/21 - 23:53 ·
6
Mostafa
DSCF6029.JPG Mostafa
... ادامه
رضا
رضا
پر از نرسیدن هاست .
صوفياجون
صوفياجون
سلووووووو من اوووومدم یوووهووووو{-29-}{-35-}{-35-}
صوفياجون
عکس۰۹۸۲.jpg صوفياجون
{-7-}{-57-} عکس عمادووو از تو آینه معلومه {-7-}
... ادامه
5 دیدگاه · 1393/04/7 - 20:14 در طبيعت ·
5
bamdad
bamdad
...

مرد و زنش فرقی نمی کند،
دوست من!
هرگاه کسی را آنقدرها دوست داشتی
که حاضر شدی
دار و ندار احساست را
به پایش بریزی و او
در عوض
در انحنای اولین دو راهی
پشت پا به قلبت زد و
همه چیز را از یاد برد و
رفت و کمرت را شکست
و تو در جواب تنها
مسیر گم شدنش را در خم جاده
تا سر حد محو شدن دنبال کردی و
همه آنچه بر تو گذشت را هیچ از چشم عشق ندیدی،
آن روز
سرت را بالا بگیر رفیق!

تو دیگر یک مرد شده ای!


{-167-}
صوفياجون
9©3ðùøõ.jpg صوفياجون
... ادامه
4 دیدگاه · 1393/04/6 - 20:07 توسط Mobile ·
3
صوفياجون
9©3ðùøö.jpg صوفياجون
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/6 - 19:12 توسط Mobile ·
5
رضا
رضا
soheil
soheil
کشتگاهم خشک ماند و یکسره تدبیرها

گشت بی سود و ثمر.

تنگنای خانه ام را یافت دشمن با نگاه حیله اندوزش

وای بر من می کند آماده بهر سینه ی من تیرهایی

که به زهر کینه آلوده ست

پس به جاده های خونین کله های مردگان را

به غبار قبرهای کهنه اندوده

از پس دیوار من بر خاک می چیند .

وز پی آزار دل آزردگان

در میان کله های چیده بنشیند .

سرگذشت زجر را خواند .

وای بر من!

در شبی تاریک از این سان

بر سر این کله ها جنبان

چه کسی آیا ندانسته گذارد پا؟

از تکان کله ها آیا سکوت این شب سنگین

- کاندر آن هر لحظه مطرودی فسون تازه می بافد-

کی که بشکافد؟

یک ستاره از فساد خاک وارسته

روشنایی کی دهد آیا

این شب تاریک دل را ؟



عابرین! ای عابرین!

بگذرید از راه من بی هیچ گونه فکر

دشمن می رسد می کوبدم بر در

خواهدم پرسید نام و هر نشان دیگر

وای بر من!

به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خود را؟

تا کشم از سینه ی پر درد خود بیرون

تیرهای زهر را دلخون

وای بر من!

نیما یوشیج
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/1 - 21:41 ·
4
ıllı YAŁĐA ıllı
b369ffd20232e6c68212d516f5757a19.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
Fars4pic.ir_(23).jpg ıllı YAŁĐA ıllı
bamdad
bamdad
جاده هم باشی

یک روز آن قدر خواهم دوید

تا انتهای روحت را نظاره کنم...

حال که آبنباتی بیش نیستی...........!

{-243-}
دیدگاه · 1393/03/21 - 21:10 ·
3
bamdad
bamdad
یادت باشد

من اینجا کنار همین رویاهای زودگذر

به انتظار آمدن تو

خط های سفید جاده را می شمارم

:(
دیدگاه · 1393/03/21 - 21:06 ·
3
صفحات: 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ