#غفلت
تازه از سفر رسیدم عزیزم اومدم هرجا که تو گفتی برم
خاطره های بد رو پاک می کنم واسه جبران خطاهام حاضرم
یادته اون شب تلخ رو گفتی نرو بی تو سردم
گریه می کردی ولی من باتو خداحافظی کردم
فکر می کردم تو نباشی همه چی خوب و قشنگه
تازه فهمیدم تو نیست یه پای عشقم می لنگه
خونه اتون رو پیدا کردم با یه ادرس قدیمی
ترسم اینه من بیام تو دیگه منو نبینی
کوچه تون پیگیر و خسته اس غصه داره
گل تو دستام از خجالت پاره پاره
از سکوت چه صدای ناله شنیدم
روی دیوار پارچه ی عشقی رو دیدم
تو رفتی خاطره ات اینجا مونده
این غفلت زندگیمو سوزنده
تو رفتی خاطره ات اینجا مونده
این غفلت زندگیمو سوزنده
تو ازم خواستی بمونم گفتی التماس می کنی
اگه برم تو می ری خودتو خلاص می کنی
گفتی که نرو عزیزم به تو عادت کرده ام
من نامرد بی احساس به دلت بد کردم
تو رفتی خاطره ات اینجا مونده
این غفلت زندگیمو سوزنده
تو رفتی خاطره ات اینجا مونده
این غفلت زندگیمو سوزنده
تو رفتی خاطره ات اینجا مونده
این غفلت زندگیمو سوزنده
شروین
استاد دانشگاه با این سوال شاگردانش را به چالش ذهنی کشاند
1392/04/24 - 14:18آیا خدا هر چیزی که وجود دارد را خلق کرد؟
شاگردی با قاطعیت پاسخ داد : بله او خلق کرد
استاد گفت: اگر خدا همه چیز را خلق کرد, پس او شیطان را نیز
خلق کرد. چون شیطان نیز وجود دارد
و مطابق قانون که کردار ما نمایانگر ماست , خدا نیزشیطان است
شاگرد آرام نشست و پاسخی نداد. استاد با رضایت از خودش
خیال کرد بار دیگر توانست ثابت کند که عقیده به مذهب افسانه
و خرافه ای بیش نیست
شاگرد دیگری دستش را بلند کرد و گفت: استاد میتوانم از شما
سوالی بپرسم؟
استاد پاسخ داد: البته
شاگرد ایستاد و پرسید: استاد, سرما وجود دارد؟؟
استاد پاسخ داد: این چه سوالی است البته که وجود دارد. آیا تا
کنون حسش نکرده ای؟
مرد جوان گفت: در واقع آقا, سرما وجود ندارد. مطابق قانون فیزیک
چیزی که ما از آن به سرما یاد می کنیم در حقیقت نبودن
گرماست،در واقع سرما وجود ندارد
این کلمه را بشر برای اینکه از نبودن گرما توصیفی داشته باشد
خلق کرد
شاگرد ادامه داد : استاد تاریکی وجود دارد؟
استاد پاسخ داد: البته که وجود دارد
شاگرد گفت: دوباره اشتباه کردید آقا! تاریک هم وجود ندارد.
تاریکی در حقیقت نبودن نور است. نور چیزی است که میتوان آنرا
مطالعه و آزمایش کرد. اما تاریکی را نمیتوان ، تاریکی واژه ای
است که بشر برای توصیف زمانی که نور وجود ندارد بکار ببرد
در آخر مرد جوان از استاد پرسید: آقا, شیطان وجود دارد؟؟ استاد
که زیاد مطمئن نبود پاسخ داد: البته همانطور که قبلا هم گفتم.
ما او را هر روز می بینیم. او هر روز در مثال هایی از رفتارهای غیر
انسانی بشر به همنوع خود دیده میشود. او در جنایتها و
خشونت های بی شماری که در سراسر دنیا اتفاق می افتد
وجود دارد. اینها نمایانگر هیچ چیزی به جز شیطان نیست
و آن شاگرد پاسخ داد: شیطان وجود ندارد آقا. یا حداقل در نوع
خود وجود ندارد. شیطان را به سادگی میتوان نبود خدا دانست.
درست مثل تاریکی و سرما. کلمه ای که بشر خلق کرد تا
توصیفی از نبود خدا داشته باشد. خداشیطان را خلق نکرد.
شیطان نتیجه آن چیزی است که وقتی بشر عشق به خدا را
درقلب خودش حاضر نبیند. مثل سرما که وقتی اثری از گرما
نیست خود به خود می آید و تاریک که در نبود نور می آید
آن مرد جوان همان آلبرت انیشتین بود….
جالب بود
1392/04/24 - 16:43