یافتن پست: #حافظ

mostafa AZ
mostafa AZ
...
...
پشت تلفن مراجوابم کردی
گفتی:بسلامت وخرابم کردی
یک مرتبه من تمام قدلرزیدم
آندم که مراشماخطابم کردی
بغضی به نواحی گلویم چرخید
وقتی که غریبه ای حسابم کردی
گفتم:که دلیل رفتنت آخرچیست؟
گفتی:که خداحافظ وآبم کردی
یک لحظه صدای بوق ممتدآمد
گفتم:که الو٫ولی جوابم کردی!
{-60-}{-35-}
دیدگاه · 1392/10/23 - 16:44 ·
5
رضا
رضا
آن پیک نامور که رسید از دیار دوست/آورد حرز جان ز خط مشکبار دوست

خوش می‌دهد نشان جلال و جمال یار/خوش می‌کند حکایت عز و وقار دوست

دل دادمش به مژده و خجلت همی‌برم/زین نقد قلب خویش که کردم نثار دوست

شکر خدا که از مدد بخت کارساز/بر حسب آرزوست همه کار و بار دوست

سیر سپهر و دور قمر را چه اختیار/در گردشند بر حسب اختیار دوست

گر باد فتنه هر دو جهان را به هم زند/ما و چراغ چشم و ره انتظار دوست

کحل الجواهری به من آر ای نسیم صبح/زان خاک نیکبخت که شد رهگذار دوست

ماییم و آستانه عشق و سر نیاز/تا خواب خوش که را برد اندر کنار دوست

دشمن به قصد حافظ اگر دم زند چه باک/منت خدای را که نیم شرمسار دوست





غزل شماره ۶۰
رضا
رضا
محرم کجاست ؟
NEGAR
NEGAR
يه پسرﻩ ﯾﻪ ﺷﻌﺮﯼ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ تو پیج ﯾﻪ دخترﻩ ﺍﺯ ﺑﺲ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ ، ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺬﺍﺭﻣﺶ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺷﻌﺮ ﻧﻮ ﻫﻢ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮﻥ {-15-}
ﺍﺗﻞ ﻣﺘﻞ ﻣﻮﺵ ﻣﻮﺷﯽ!
ﻋﺰﯾﺰ ﺩﻟﻢ ﭘﺲ ﮐﻮﺷﯽ؟
ﺩﻟﻢ ﺷﺪﻩ ﻗﻠﻤﺒﻪ ﻧﮑﻨﻪ ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻮﺷﯽ؟! O. o
ﺳﻌﺪﯼ {-15-}
ﺣﺎﻓﻆ{-15-}
ﺣﮑﯿﻢ ﺍﺑﻮﻟﻘﺎﺳﻢ ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ {-15-}
دیدگاه · 1392/10/22 - 22:37 ·
6
صوفياجون
1560665_10151916210541482_619197723_n.jpg صوفياجون
؟
حدود دو قرن پیش در محله(عینک)و به روایتی (سیاه اسطلخ) رشت مردی می زیست که اصالتا زنجانی بود او از کودکی در رشت زندگی می کرده و شغل او زراعت بود و نیز از طریق فروش علف به صاحبان دام امرار معاش می کرده است.
این عبد
صالح خدا همچون کربلائی احمد (حافظ کل قران) و شیخ رجبعلی خیاط عارف و زاهد و ... به علت ایمان و تقوا
و صداقت در گفتار و رفتار و سلامت نفس به مناعت طبع و دستگیری و یاری نیازمندان و رعایت حرام و حلال وروحیه شجاعت،علیرغم اینکه نه امام زاده بودند و نه سید ، هم در حیات خود رافع مشکلات مردم بودند و هم
در ممات خود واسطه خیرات وبرکات برای زوار و متوسلین به قبر خود میباشند. این عارف زاهد به علت داشتنطی الا رض،مریدانی داشت و از هر پیرمرد رشتی اگر درباره دانای علی سوال شود با شور و شعف داستان نجات یک حاجی رشتی که در مکه گرفتار راهزنان و سارقان شده بود و تمام پول و مال خود را از دست دادهبود و سرانجام توسط دانای علی با طرفه العینی با سلامت به زادگاهش برگشته بود و از نماز خواندن او در مکه معظمه و رشت در یک روز برایت تعریف می کند از چگونگی مرگش ، روایت است که ماموران ظالم زمان ،او را به اتهامی (عدم پرداخت مالیات) دستگیر و شکنجه می کردند که یکی از مریدانش که متنفذین بوده اگاه میشود و از کرامات و مقاماتش برای ماموران می گوید که گرچه موجبات آزادی او فراهم می کند ولی افشایاین راز مرگ او را به دنبال داشته است .جنازه اش را در جوار قبرستان عمومی شهر (آن زمان) به خاک می سپارند که فعلا به علت گسترش شهر و توصعه شهر سازی از آن قبرستان اثری به جا نمانده است در سال 1321/1320 هجری شمسی قبر دانای علی نیز قرار بود به بهانه ی تعویض خیابان تخریب شود، مهندسین شهر داری به
مسئولیت مهندس سیمرغ (که چند سال بعد به مقام شهرداری رشت رسید) هرچه تلاش کردند در دوربین های نقشه برداری غیر از امواج آب چیزی ندیده اند و خداوند رعبی در دلشان ایجاد کرد که جرئت تخریب را پیدانکردند . و لذا قبری که تا کنون در کنار خیابان بود با تعریض خیابان بیستون (طالقانی) در وسط خیابان اصلی شهر قرار گرفت ، اگرچه بعضی از مردم سقوط شهردار از بالکن شهرداری و یا مرگ فرزندش را دلیلترسیدن مسئولین و عدم جسارت به قبر می دانند ولی نبودن دلیل و مدرک معتبر این روایت را منتفی می کنند
... ادامه
rahaaa
rahaaa
من میدونم....،سرخاک من!

اونی ک بیشتر اذیتم کرده بیشتر گریه میکنه!

اونی ک نخواست منو،بالاخره میاددیدن جسدم!

اونی ک حتی نیومدتولدم،زیر تابوتمومیگیره!

اونی ک سلام نکردمیادبراخداحافظی!عجب روزیه اون روز.....عجب!
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/18 - 23:13 ·
6
shermila
shermila
سلام shermila به #شبکه_اجتماعی #نمیدونم خوش آمدی
مائده
مائده
فال‌مان هرچه باشد
باشد ...
حال‌مان را درياب !
خيال‌کن حافظ را گشوده‌اي و مي‌خواني :
« مژده اي دل که مسيحا نفسي مي‌آيد »
يا
« قتل اين خسته به شمشير تو تقدير نبود »
چه فرق ؟
فال نخوانده‌ي تو
منم !

محمدعلي بهمني
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/18 - 00:32 ·
6
bamdad
bamdad
می آیی . . . می روی . . . و فقط یک سلام . . .

و گاهی یک خداحافظی . . . نه . .. این انصاف نیست .

من و یک دنیا عشق . . . تو و یک دنیا بی تفاوتی .
دیدگاه · 1392/10/16 - 20:55 ·
8
zoha
85857382106094555019.jpg zoha
کاش تو بودی و یک جاده بی انتها ....
اونوقت با این دنیا خداحافظی میکردم....
Mostafa
Mostafa
حافظه ام می گوید :«من چنین کرده ام ».غرورم سرسختانه می گوید:«امکان ندارد چنین کاری کرده باشم».سرانجام حافظه ام کوتاه می آید.(نیچه)
mostafa AZ
mostafa AZ
خب منم برم همه رفتن خداحافظ دوستان.
دیدگاه · 1392/10/15 - 02:48 ·
6
رضا
رضا
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت/آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت

تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت/جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت

سوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمع/دوش بر من ز سر مهر چو پروانه بسوخت

آشنایی نه غریب است که دلسوز من است/چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت

خرقه زهد مرا آب خرابات ببرد/خانه عقل مرا آتش میخانه بسوخت

چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست/همچو لاله جگرم بی می و خمخانه بسوخت

ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم/خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت

ترک افسانه بگو حافظ و می نوش دمی/که نخفتیم شب و شمع به افسانه بسوخت





غزل شماره ۱۷
arezoo
arezoo
نزدیک ترین معنای “استاد خسته نباشید” کدام است؟
۱- جمع کن بابا کار و زندگی داریم
۲- استاد به روح اعتقاد داری؟
۳- جمع کن بابا قلـــــــیون دیر شد
۴- جون مادرت درس بسه
۵- استـــــــــــاد قرار دارم دم بوفه! ولمون کن
۶- برو بیرون دیگه…
۷- با خداحافظیت خوشحالمون کن
۸- بس کن دیگه صدات رو نروه
۹- استاد ساعت نداری تقویم هستا!
۱۰- استاد تیتراژ رفت
۱۱- کــچل شدیم از بـــس درس دادی!
۱۲- نـامسـلـمـــــون از بــس نشستیــم روی صندلی پشتمــون پــینه بست
۱۳- استاد واقعاً خسته نباشید
... ادامه
ReyHaNE (دختر همسایه)
ReyHaNE (دختر همسایه)
مغرور و خود شیفتـــــه نیستم…
ولی یاد گرفتم که تو زندگیـــــــــــم….
منت احدی رو نکشـــــم…
خداحافظ تو فرهنگ لغت من جوابـــــش فقط یه کلمه است..!
به ســــــــــلامـــــــت…
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/11 - 16:45 ·
6
رضا
رضا
معاشران گره از زلف یار باز کنید/شبی خوش است بدین قصه‌اش دراز کنید

حضور خلوت انس است و دوستان جمعند/و ان یکاد بخوانید و در فراز کنید

رباب و چنگ به بانگ بلند می‌گویند/که گوش هوش به پیغام اهل راز کنید

به جان دوست که غم پرده بر شما ندرد/گر اعتماد بر الطاف کارساز کنید

میان عاشق و معشوق فرق بسیار است/چو یار ناز نماید شما نیاز کنید

نخست موعظه پیر صحبت این حرف است/که از مصاحب ناجنس احتراز کنید

هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق/بر او نمرده به فتوای من نماز کنید

وگر طلب کند انعامی از شما حافظ/حوالتش به لب یار دلنواز کنید





غزل شماره ۲۴۴
صفحات: 13 14 15 16 17

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ