قربونت برم گلم...الان که اینجام وشماهام کنارم هستین خیلی خوبم...واقعا روزای بدون نمیدونم روزای سختی بود...
عادت کردیم به نمیدونم...انگار یه چیزی گم کرده بودم من یکی-128-}
هر روز چند بار می اومدم وسر میزدم وتا دیروز خیلی غمگین بودم...
خداروشکر که وصل شد...
خبر خاصی نیست عزیزم...
خدا قوت ندا جونم...منم اول چیزایی که میخواستمو پاک نکردم بعد دیدم طول میکشه زدم همرو پاک کردم...شاهین بفهمه همه اطلاعاتو پاک کردم منو میکشهمنم دلم برات تنگیده بود یه عالمه
بد نیست گلکم....شاهینم خوبه...امیرمم خوبه طبق معمول همیشه سر کار
نه ندایی بیرون نرفتیمقرار بود دیروز بریم که امیر بازم کار داشتمعلوم نیست کی بریم نه هدیشو دادم نه گرفتم فعلا
تو چی کار کردی خانومی؟
فدای تو بشم عزیزم...منم این مدت همش خونه بودم به جز دو روز که رفتم رشت مهمونی خونه یکی از دوستام...خوش گذشت خیلی.قرار بود برم صوفیارو هم ببینم که دیر شد و نتونستم...
بعدشم ولنتاین امسال هم مثل چند سال گذشته تنهایی رفتم بیرون برای خودم یه عروسک خریدم و یه کمی شکلات ...
از طرف خودم به خودم هدیه دادم.
خیلی هم عالی...
خیلی بدی اومدی تا رشت نیومدی ببینیم همو
یکم عزیزم خودتو تحویل بگیر منه بد بخت برا یکی کادو گرفتم از حسود بودن بعضیا برای اونم خریدم رسما پیاده شدم دم عیدی
شقایقم شرمنده به خدا به صوفی هم قول داده بودم ولی نتونستم چون دیر شده بود وباید برمیگشتم...انشالله حتما عید اومدم میام میبینمتون...
اشکالی نداره گلم تا باشه از این ولخرجیا...
خب کسی که تحویلم نمیگیره باید خودم به فکر خودم باشم دیگه...
آری ولی الان خیلی سردمه از صبح پاشدم چسبیدم به بخاری خیلی سرده خیلی خیلی خیلی
سه تا جوراب + سه تا شلوار+ سه تا کاموا و یه بافت روش + شال + دستکش اصن مومیایی شدم رفت
من که دیگه خبره شدم تو این کار...فقط 3 شب پیش با شاهینو دختر عمم پسر عمم رفتیم کاشف السلطنه رو سفره نشستم سر بخورم کمرم محکم خورد به درخچه ها..الان فقط کمر درد دارم خیلی...دیروزم رفتیم دور استخر با دختر داییم یه پسره محکم یهو برفو زد تو صورتم...ولی ای زدمش بیچاره به ...خوردن افتاده بود...
صوفیا من زیاد سرمایی نیستم اما بدنم خیلی بی جنبه ست برم بیرون سرما میخورم و درد مفاصل میگیرم ...
صوفیا و شقایق خدا بتون رحم کرد آسیب جدی ندیدید... حالا یخبندان که بشه اوفففف خدا به اونایی که صبح میرن سرکار رحم کنه... شقایق ی مشکل بیرون رفتن همینه که ادمای بی جنبه هستند که اذیت میکنن...
اره مهنازی دیشبم با دوستم مهسا 2 تا امیرا رفتیم بیرون انقد هوا سرد شده بود در ماشین یخ زده بود باز نمیشد...از اونورم امیرم رفت شیشه ماشینو پاک کنه دید یخ زده با چه مکافاتی تمیزش کرد...
سلااااااااااااام شبت بخیر... همیشه به شادی جات خالی منم برف بازی کردم اما انقد بدن بی جنبه ای دارم که هم آبریزش بینی و دچار تنگی نفس شدم
ولی در کل خوش گذشت...
سلام به روی ماهت ندا خوشگلمفدات خانومی...ممنوناز ساعت 5 تا 8 با امیرمو دوستم مهسا و امیرش بودم بعد اونم با شاهینو امیرمو پسر عمه هامو دختر عمم بودم...جات خالی بود ناناز
نداجون واسه همین اصن حس دیدن فیلمهای ایرانی مزخرف رو ندارم دیگه قسمت اولشو میبینم بعد دیگه مجذوبش نمیشم که همش ببینم اونم اینجور فیلمارو باز طنز و خنده دار مثل دزدو پلیس داووود ززززززز یا پایتخت رو ارزش داره ببینی
منای نازنینم ممنونم خانومی
1392/12/19 - 19:02