واقعا شرومنم به خدا من یه چشمم بسس یه چنتا کلیدام کار نمیکنه متوجه نمیشم که تایپ نشده دیگه میشه این شما به خانومی خودت ببخش دیگه چشم سعی خوممومیکنم اما قول نمیدما بگم
آدما باید یکیو داشته باشن که هر وقتی خسته و پکر و داغون و عصبیو مریض بودن ازت نپرسن چرا؟ فقط دستت رو بگیرن و بگن : "بلند شو بریم یه دور بزنیم، دوست ندارم این شکلی ببینمت...هعی
مرسی آجی جونم جواد بد نیست خداروشکر عمادم امروز ۵ماهش تموم شد مینشونیش رو پات صدای آهنگ میشنوه همش دو دو ماست ماست میزنه از دور آروم میره یهو تند سرسریم میکنه آخرش قاط میزنه خیلی عسله ، شهسوار دلگیر ابری و سرد
تو خودت خوبی؟؟؟ خووووشی؟؟؟ حالت خوبه؟
سلااااااااااام شقایق جووونم قربونت برم دل منم خیلی واست و بچه ها تنگ شده بود خلاصه نبودیم تا میتونستی اسم مارو تو لیست حضور و غیاب ثبت کردی... صوفیا هنو برنگشته؟؟
شقایق کافی فقط ی روز غیبت کنی .. ثانیه به ثانیه به صوفیا گزارش میدم گفتم که در جریان باشی
معلوم خوش میگذره ... خاله نمیشی نمیدونی که چه مزه ای داره
خدارو شکر این غیبتم با خوشی بود... خوب خوبم ... نگارو شهریار هم پنج شنبه و جمعه خونمون بودن احوال شمارو گرفتن و سلام رسوندن چون شلوغ بودیم با بچه ها بیشتر فیلم نگاه کردیم نشد که بیایم سایت...
سلام رضا خوبی خداروشکر خوبیم... دیگه خسته بودم و چند روزم نبودم نشد سربزنم
واااای ندا خانوم سلام تو چطوری ؟؟ فدای محبتت دل به دل راه داره منم امروز فقط منتظر بودم که بیام نمیدونم تا اینکه الان وقت شد
اصلا و ابدا
فندوق امشب اینجاست من ناهار پیششون بود ...اومده که چند روز پیشمون بمونه اینو میدونم که خونه نگار اینا تلفن قطعه اما خونه شهریار اینارو یادم رفت سوال کنم... ایشالا همه خوشبخت و شاد باشن
حامد اولین بار گفتم بیا بخور نیومد دلم نیومد رفتم پیشش نشستم لوس بازی در اورد نخورد دومین بارم دلم نیومد باز رفتم تو یه ظرف دیگه ریختم اونم نخورد...خوب به من چه
سلام خوش اومدی
1392/11/7 - 16:54سلام خوش اومدین
1392/11/7 - 21:53salam sima jan..
1392/11/8 - 00:10khosh omadi be nemidoonam..
سلام خانومی خوش اومدی...
1392/11/8 - 00:29سلام دوست جونم خوش اومدی
1392/11/9 - 15:27سلام خوش اومدی
1392/11/9 - 18:26