یافتن پست: #محلمون

Majid
04904890784543018076.jpg Majid
رفاقت رو از دست فروش بازار نخریدم
بلکه تو کوچه های خاکی محلمون یادگرفتم...
پس خوب میدونم برای کدوم رفیق زمین بخورم
که بهم نخنده...
دیدگاه · 1393/07/30 - 14:25 ·
4
Morteza
Morteza
انصافا خوندنیه
.....................
درددل یک جوان ایرانی
يه خونه مجردي با رفيقامون درست کرده بوديم، اونجا شده بود خونه گناه و معصيت...دیگه توضیحش باخودتون....
شب عاشورا بودهرچي زنگ زدم به رفيقام، هيچکدوم در دسترس نبودند
نه نماز، نه هیئت، نه پیراهن مشکی هيچي
ميگفتم اينارو همش آخوندا درآوردند، دو تا عرب با هم دعواشون شده به ما چه
ماشينو برداشتم برم يه سرکي، چي بهش ميگن؟ گشتي بزنم
تو راه که ميرفتم يه خانمي را ديدم، خانم چادري وسنگینی بود کنارخیابون منتظرتاکسی بود
خلاصه اومدم جلو و سوار ماشينش کردم یه دفعه یه فکری مثل برق توذهنم جرقه زد بله شیطان خوب بلده کجاواردبشه ازچندتاخیابون عبورکردم ورسیدم به میدون ورفتم سمت خونه مجردیمون خانمه که دید مسیری که اون گفته بودنمیرم گفت نگهدارومنم سرعتوبیشترکردموهرچی جیغ ودادمیزدتوجه نمیکردم شانس آوردم درهای ماشین قفل مرکزی داشت وگرنه خودشومینداخت پایین
خلاصه، بردمش توي اون خانه ي مجردي
اينم مثل بيد ميلرزيد و گريه ميکرد و ميگفت بابا مگه تو غيرت نداري؟ آخه شب عاشوراست!!!! بيا به خاطر امام حسين حيا کن
گفتم برو بابا امام حسين کيه؟ اينارو آخوندا درآوردند، اين عربها با هم دعواشون شده به ما ربطي نداره
خانومه که دیگه امیدی به نجات نداشت با گريه گفتش که: خجالت بکش من اولاد زهرام، به خاطر مادرم فاطمه حيا کن!!! من اين کاره نيستم، من داشتم ميرفتم مجلس عزای سیداشهداعزیز فاطمه
گفتم من فاطمه زهرا هم نميشناسم، من فقط يه چيز ميشناسم: جواني، جواني کردن
اينارو هم هيچ حاليم نيست من اینقدرغرق تواین کاراشدم مطمئنم جهنم ميرم پس دیگه آب که ازسرگذشت چه یک وجب چه صدوجب خانمه که ازترس صداش میلرزید باهمون صدای لرزان گفت: تو ازخداوعذاب جهنم نمیترسی درسته ولی لات که هستي، غيرت لاتي داري يا نه؟من شنیدم لاتهااهل لوتی گری ومردونگی هستن
_ خودت داري ميگي من زمين تا آسمون پر گناهم ، اين همه گناه کردي، بيا امشب رو مردونگي کن به حرمت مادرم زهرای مظلومه گناه نکن، اگه دستتو مادرم زهرا نگرفت برو هرکاري دلت ميخواد بکن
آقامن که شهوت جلوچشاموگرفته بود هیچی حالیم نمیشداماباشنیدن کلمه زهرای مظلومه که باصدای لرزان وهمراه باگریه اون زن همراه بود تنم لرزید آقایه لحظه بدنم یخ کرد غيرتي شدم
... ادامه
sam
sam
اکوی مسجد محلمون خراب بود......!!!
حاج آقا اومد پشت بلند گو گفت :...کمک هاي مردمي آمادس ...
مادس ...
ادس ...
دس ...
دس ...
دس ...
به همين برکت قسم ....مشاهده شده چن نفر فقط در حال لرزش باسن بودن....
يکي هم از اون ته ميگفت دستا شله ها...قر کمرو بیا.....!!!
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/7 - 14:59 ·
4
zoolal
zoolal
ﺍﻣﺮﻭﺭ ﺗﻮ ﻣﺤﻠﻤﻮﻥ ﯾﻪ ﭘﻮﺭﺷﻪ ﺧﻮﺵ ﺭﻧﮓ ﭘﺎﺭﮎ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ

ﺟﺎﺗﻮﻥ ﺧﺎﻟﯽ

ﮐﻮﺩﮎ ﻋﻘﺪﻩ ﺍﯼ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺧﻂ ﺧﻄﯿﺶ ﮐﻦ

ﮐﻮﺩﮎ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﻣﯿﮕﻔﺖ : خاک برمخت ، ﻧﺪﯾﺪ ﺑﺪﯾﺪﺍ ﺍﯾﻦﮐﺎﺭﻭ ﻣﯿﮑﻨﻦ

ﮐﻮﺩﮎ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺍﻟﺤﺴﻮﺩ ، ﻻﯾﺴﻮﺩ ، لامرض

هیچى دیگه ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽ باهم ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺑﻮﺩﻥ

که یهو ﺁﺧﺮ ﺳﺮ ﺧﺮ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﯾﻪ ﻟﮕﺪ ﺑﻬﺶ ﺯﺩ ﺻﺪﺍﺵ ﺩﺭ ﺍﻭﻣﺪ ﮐﻠﯽ ﺧﻨﺪﯾﺪیم فرار کردیم{-15-}{-15-}{-18-}{-18-}{-7-}{-7-}
zahra
Photo2469.jpg zahra
پل کنار خونه ی اقاجونم{-29-}
صوفياجون
صوفياجون
سلووووو منم اوووومدم فردا دیگه میام :) یوووووهووووو از الان دلم میخواد زود زود صبح بشه فردا شب میام تمام عرض سه سوت جواب میدم دلم واسه و یاهو و های خوده ‏#رشت و خیلی خیلی تنگ شده :) :) :)
11 دیدگاه · 1392/10/16 - 00:44 توسط Mobile ·
7
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
از دختران تقاضا میشود به پسرهای محله خود فکرکنند و به پسرهای محله های دیگر فکر نکنند چرا که امسال سال حمایت از کالای ملی هم هست همانا شما نیز باید از پسرهای محل خویش حمایت کنید{-7-}(من که خودم از یکی از پسرای محل خودمون حمایت میکنم{-171-})
صوفياجون
صوفياجون
شهريار
{-168-}
بچه محلمونم که دیگه عیالوار شدن سری هم به نمیزنن {-109-}{-109-}
mostafa AZ
mostafa AZ
بعد عمری یه خبرنگار اونم خانوم , داشت باهام مصاحبه میکرد تو محلمون منم بادی به غبغب انداخته بودم و خیلی شیک داشتم جوابشو میدادم یهو یکی از اون طرف خیابون داد زد با این مصاحبه نکنید بابا، این اسگل محلمونه ! نیگا کردم دیدم داداشمه :|
دیدگاه · 1392/09/27 - 16:05 ·
5
amir hossein
amir hossein
صبح رفتم از وانتی محلمون نیم کیلو گِـــــــــــل خریدم دیدم عـــــــه

وسطش ســــبزی هم داره ! :|
دیدگاه · 1392/09/21 - 15:07 ·
7
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
اکوی مسجد محلمون خراب بود، حاج آقا اومد پشت بلند گو گفت :کمک های مردمی آمادس مادس ادس... دس دس دس ، به همین برکت قسم ، مشاهده شده ۴ نفر فقط در حال لرزش باسن بودن، یکی هم از اون ته میگفت دستا شله.....{-18-}
دیدگاه · 1392/09/6 - 20:33 ·
7
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
1367487585971950_large.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
{-18-} عکس امسال دخترای محلمونه
iman
iman
ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﻣﺎ ﯾﻪ ﺩﻭﻧﻪ ﻫﻨﺪﻭﻧﻪ ﺧﻮﺭﺩﯾﻢ ﺩﺭ ﺣﺪﯼ ﮐﻪ ﮐﻢ ﻣﻮﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﭘﻮﺳﺘﺶ ﺳﻮﺭﺍﺥ ﺷﻪ

ﻓﺮﺩﺍﺵ ﺭﻓﺘﮕﺮ ﻣﺤﻠﻤﻮﻥ ﺩﺭ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺍﮔﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﭘﻮﺳﺖ ﻫﻨﺪﻭﻧﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﺪﺍﺭﯾﻦ

ﺑﺒﺮﻣﺶ =)
... ادامه
دیدگاه · 1392/07/3 - 23:40 ·
6
Mohammad
Mohammad
ســـــــــــــــلام به همه :)
amirali7
Screenshot_2013-09-11-12-54-43.png amirali7
هندونه فروش محلمون{-7-}{-7-}
NEGAR
NEGAR
ﺍﮐﻮﯼ ﻣﺴﺠﺪ ﻣﺤﻠﻤﻮﻥ ﺧﺮﺍﺏ ﺑﻮﺩ، ﺣﺎﺝ ﺁﻗﺎ ﺍﻭﻣﺪ ﭘﺸﺖ ﺑﻠﻨﺪ ﮔﻮ
ﮔﻔﺖ : ﮐﻤﮏ ﻫﺎﯼ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﺁﻣﺎﺩﺱ
ﻣﺎﺩﺱ
ﺍﺩﺱ
ﺩﺱ
ﺩﺱ
ﺩﺱ
ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﺮﮐﺖ ﻗﺴﻢ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﺷﺪﻩ ۴ ﻧﻔﺮ ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻟﺮﺯﺵ بدن
ﺑﻮﺩﻥ، ﯾﮑﯽ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺗﻪ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﺩﺳﺘﺎ ﺷﻠﻪ ﻫﺎ |:
... ادامه
✔♥Дℓɨ♥✔
1005481_152644978268762_265444176_n.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
من ، یه دختر غریبه تو محلمون میبینم...{-14-}{-54-}{-11-}
4 دیدگاه · 1392/06/7 - 00:17 در Lawless ·
10
LeilA
LeilA
به مامانم میگم 12 تا عکس3*4 بهت دادم چیکارشون کردی؟؟
میگه من چه میدونم ،گذاشتی تو فیسبوکت!!!
من:l
داداشم:)
مارک زاکربرگ:l
عکاسی محلمون:l
MahnaZ
MahnaZ
نتایج اخلاقی از ازدواج آقایان
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
یه بارم ما یه دونه هندونه خوردیم
در حدی که کم مونده بود پوستش سوراخ شه !
فرداش رفتگر محلمون در زد و گفت :
اگه دیگه بااین پوست هندونه کاری ندارین من ببرمش
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/9 - 01:35 ·
2
صفحات: 1 2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ