یافتن پست: #خاک

bamdad
bamdad
خاکستری که میشود این دایره ی زرد

تنها میشوم با تنهایی خود

و مزه مزه میکنم

تلخ ترین حقیقت زندگی اَم

نبودن تو را . . .

:(
دیدگاه · 1393/07/3 - 20:39 ·
4
Morteza
Morteza
انصافا خوندنیه
.....................
درددل یک جوان ایرانی
يه خونه مجردي با رفيقامون درست کرده بوديم، اونجا شده بود خونه گناه و معصيت...دیگه توضیحش باخودتون....
شب عاشورا بودهرچي زنگ زدم به رفيقام، هيچکدوم در دسترس نبودند
نه نماز، نه هیئت، نه پیراهن مشکی هيچي
ميگفتم اينارو همش آخوندا درآوردند، دو تا عرب با هم دعواشون شده به ما چه
ماشينو برداشتم برم يه سرکي، چي بهش ميگن؟ گشتي بزنم
تو راه که ميرفتم يه خانمي را ديدم، خانم چادري وسنگینی بود کنارخیابون منتظرتاکسی بود
خلاصه اومدم جلو و سوار ماشينش کردم یه دفعه یه فکری مثل برق توذهنم جرقه زد بله شیطان خوب بلده کجاواردبشه ازچندتاخیابون عبورکردم ورسیدم به میدون ورفتم سمت خونه مجردیمون خانمه که دید مسیری که اون گفته بودنمیرم گفت نگهدارومنم سرعتوبیشترکردموهرچی جیغ ودادمیزدتوجه نمیکردم شانس آوردم درهای ماشین قفل مرکزی داشت وگرنه خودشومینداخت پایین
خلاصه، بردمش توي اون خانه ي مجردي
اينم مثل بيد ميلرزيد و گريه ميکرد و ميگفت بابا مگه تو غيرت نداري؟ آخه شب عاشوراست!!!! بيا به خاطر امام حسين حيا کن
گفتم برو بابا امام حسين کيه؟ اينارو آخوندا درآوردند، اين عربها با هم دعواشون شده به ما ربطي نداره
خانومه که دیگه امیدی به نجات نداشت با گريه گفتش که: خجالت بکش من اولاد زهرام، به خاطر مادرم فاطمه حيا کن!!! من اين کاره نيستم، من داشتم ميرفتم مجلس عزای سیداشهداعزیز فاطمه
گفتم من فاطمه زهرا هم نميشناسم، من فقط يه چيز ميشناسم: جواني، جواني کردن
اينارو هم هيچ حاليم نيست من اینقدرغرق تواین کاراشدم مطمئنم جهنم ميرم پس دیگه آب که ازسرگذشت چه یک وجب چه صدوجب خانمه که ازترس صداش میلرزید باهمون صدای لرزان گفت: تو ازخداوعذاب جهنم نمیترسی درسته ولی لات که هستي، غيرت لاتي داري يا نه؟من شنیدم لاتهااهل لوتی گری ومردونگی هستن
_ خودت داري ميگي من زمين تا آسمون پر گناهم ، اين همه گناه کردي، بيا امشب رو مردونگي کن به حرمت مادرم زهرای مظلومه گناه نکن، اگه دستتو مادرم زهرا نگرفت برو هرکاري دلت ميخواد بکن
آقامن که شهوت جلوچشاموگرفته بود هیچی حالیم نمیشداماباشنیدن کلمه زهرای مظلومه که باصدای لرزان وهمراه باگریه اون زن همراه بود تنم لرزید آقایه لحظه بدنم یخ کرد غيرتي شدم
... ادامه
bamdad
1175.jpg bamdad
روزی حضرت سلیمان مورچه ای را در پای کوهی دید که مشغول جابجا کردن خاک های پایین کوه بود. از او پرسید: چرا این همه سختی را متحمل می شوی؟ مورچه گفت: معشوقم به من گفته اگر این کوه را جابجا کنی به وصال من خواهی رسید و من به عشق وصال او می خواهم این کوه را جابجا کنم. حضرت سلیمان فرمود: تو اگر عمر نوح هم داشته باشی نمی توانی این کار را انجام بدهی. مورچه گفت: تمام سعی ام را می کنم... حضرت سلیمان که بسیار از همت و پشت کار مورچه خوشش آمده بود برای او کوه را جابجا کرد. مورچه رو به آسمان کرد و گفت: خدایی را شکر می گویم که در راه عشق، پیامبری را به خدمت موری در می آ ورد...


تمام سعی مان را بکنیم، پیامبری همیشه در همین نزدیکی ست...
... ادامه
هـــــستی جـــون
هـــــستی جـــون
نوشتی که دیگه منو نمی خوای

دیگه نیازی تو به من نداری

نوشتی که لنگه ی من زیاده

واسه همین دیگه دوستم نداری

واست نوشتم که دیونتم من

تورو خدا نگو منو نمی خوای

به من نگو لنگه ی من زیاده

نگو دیگه سراغ من نمیای

نوشتی که همش یه بازی بوده

یه بازی قشنگ بچگونه

خواستی ازم که عاشقت نباشم

من برم از یاد تو بی نشونه

واست نوشتم که چه زود خراب شد

قصر قشنگ عشقو عاشقیمون

به جز یه مشت خاطره ی خیالی

از اون روزای خوب چی موند برامون

نوشتی که دیگه اسمتو نیارم

حتی تورو به یاد خود نیارم

عکسی که از چشات گرفته بودم

دیگه توی قاب دلم نذارم

واست نوشتم که خدا نبخشه

کسی رو که تورو ازم جدا کرد

تموم مهربونیاتو دزدید

با بازی هاش شیطونو آشنات کرد

نوشتی که دوست نداشته باشم

اینم یه جور بازی روزگاره

تا ابدم که منتظر بمونم

این انتظار فایده ای نداره

واست نوشتم برو به سلامت

اما نرو از توی خاطراتم

اینم بگم شاید دلت بلرزه

که تا ابد من خاک زیر پاتم
... ادامه
دیدگاه · 1393/07/1 - 21:25 ·
5
bamdad
14789.jpg bamdad
یک جعبه مداد رنگی سی و شش تایی لازم است (یا حتی بیشتر !)... یک مدادتراش ... و یک نفر که تراش دهد این مدادها ... و نتیجه شود یک جعبه خوش رنگ با مدادهای نوک تیز که بزنیم رنگی به زندگی خاکستری شده ی این روزهایمان
:(
دیدگاه · 1393/06/27 - 13:03 ·
8
bamdad
bamdad
من دلم میخواهد

سفرکنم به آسمان گسترده

آسمانی ابی

باآدمان خاکی

نردبام کوتاه است...

دستهای توست که

مرا به آسمان

خواهد رساند...

{-47-}
دیدگاه · 1393/06/19 - 21:26 ·
7
متین (میراثدار مجنون)
2.jpg متین (میراثدار مجنون)
شاید به هم باز رسیم…

روزی که من به‌سانِ دریایی خشکیدم…

و تو چون قایقی فرسوده بر خاک ماندی…. شاید …
دیدگاه · 1393/06/19 - 17:58 ·
8
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
ـَﻌﻀـﯽ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﺎ ﻋﯿﻦ ﺑـﺎﺭﻭﻥ ﻣـﯽ ﻣـﻮﻧﻦ

ﺍﻭﻟﺶ ﮐـﻪ ﻣﯿﺎﻥ ﺑﻬﺖ ﻃﺮﺍﻭﺕ ﻣﯿﺪﻥ ﺷﺎﺩﯼ ﻣﯿﺪﻥ

ﻭﻟﯽ ﺁﺧﺮﺵ …

ﺯﻧﺪﮔﯿﺘﻮ ﺑﺎ ﮔِﻞ ﻭ ﺷﻞ ﯾﮑﯿﺖ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﻭ ﻣﯿﺮﻥ

ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺁﺩﻣﺎﯼ ﺑﺎﺭﻭﻥ ﺻﻔﺖ ﺑﺎﺵ

ﺗﻮ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﺧﺎﮐﯽ ﺑﺎﺷﯽ ﮐﻪ ﺁﺧﺮﺵ ﮔِﻞ ﺑﺸﯽ
... ادامه
bamdad
bamdad
من هجرِ یار دیده ام و باز زنده ام

این شرطِ عاشقی نبود ، خاک بر سرم !

{-15-}
دیدگاه · 1393/06/15 - 21:41 ·
5
bamdad
bamdad
همین چارتا استخونو تو دهنت خورد می کنماااا
35سالته دیگه خودت غذاتو بخور خاک برسر

.

.

.

.

دکتر شریعتی در حال غذا دادن به pou !!!

{-7-}
bamdad
bamdad
من به یک احساس خالی دلخوشم

من به گل های خیالی دلخوشم

در کنار سفره اسطوره ها

من به یک ظرف سفالی دلخوشم

مثل اندوه کویر و بغض خاک

با خیال آبسالی دلخوشم

سر نهم بر بالش اندوه خویش

با همین افسرده حالی دل خوشم

در هجوم رنگ در فصل صدا

با بهار نقش قالی دلخوشم

آسمانم حجم سرد یک قفس

با غم آسوده بالی دلخوشم

گرچه اهل این خیابان نیستم

با هوای این حوالی دلخوشم

{-35-}
ıllı YAŁĐA ıllı
8881194140_orig.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
خاکستر ِ ناشی از فعال شدنِ آتش فشان در {-29-}
دیدگاه · 1393/06/9 - 17:39 ·
6
bamdad
bamdad
ﮊﺍﭘﻦ ﻳﮏ ﺩﺳﺗﮕﺎﻩ ﺧﻴﻠﻲ ﭘﻴﺸﺮﻓﺘﻪ دزد یاب ﻣﻴﺴﺎﺯﻩ ﮐﻪ ﺩﺯﺩﻫﺎ ﺭﻭ ﻣﻴﮕﻴﺮﻩ، ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ دستگاهو به چند کشور میبرن واسه تست!
.
.
.
....
.
.
..
.
.
در ﺁﻣﺮﻳﮑﺎ! ظرف ﻣﺪﺕ ﻳﮏ ﺳﺎﻋﺖ حدود ﻫﻔﺖ ﺩﺯﺩ ﻣﻴﮕﻴﺮﻩ .
ﻣﻴﺒﺮﻧﺶ ﺍیتالیا ﻣﺪﺕ یه ﺳﺎﻋﺖ ﺩﻩ ﺗﺎ ﺩﺯﺩ ﻣﻴﮕﻴﺮﻩ .
ﻣﻴﺒﺮﻧﺶ آلمان ﻣﺪﺕ یه روز ﻫﺸﺖ ﺗﺎ ﺩﺯﺩ ﻣﻴﮕﻴﺮﻩ !
ﻣﻴﺒﺮﻧﺶ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﻮ ﻣﺪﺕ 15 ﺩﻗﻴﻘﻪ ﺧﻮﺩ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﺭﻭ ﻣﻴﺪﺯﺩﻥ
ایییییییییییییییییییییران خاک دلیران
ایران مظهر نیکان
ایران همیشه جاوییییدان...


{-7-}
Majid
ddcpdqks83n.jpg Majid
قانون احساس
♥♥ساده و بی ریا بیا♥♥
بیا تو... خوش اومدی...
اینجا قلب منه
همه چی بارونیه!!!
حسش،حال و هواش، صداش...
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
هر جا یه قانونی داره اما اینجا هیچ قانونی نداره!
خاکی باش اما خاکم نکن!
راحت باش اما پاتو دراز نکن!
کلا باش اما...نامرد نباش!
... ادامه
دیدگاه · 1393/06/8 - 12:27 ·
5
bamdad
bamdad
از اسب که بیفتی
اسیر سرزنش خاک می شوی
در این سرزمین ،
سقوط آزاد هم ممکن نیست …

{-15-}
رضا
رضا
دیدگاه · 1393/06/1 - 16:42 ·
6
رضا
1390649843_0419.jpg رضا
صوفياجون
صوفياجون
سلوووووو منم اوووومدم
واقعا تاسف باره هواپیما تو تهران کرده خدا اون 39 نفرو بیامرزه و به خانواده هاشون صبر بده . اینم یه واسه ایران {-60-}{-60-}{-60-}{-17-}{-17-}
bamdad
bamdad
داستان باغبان و چیدن سیب(از زبان سیب)

دخترک خندید و
پسرک ماتش برد !که به چه دلهره از باغچه ی همسایه، سیب را دزدیده
باغبان از پی او تند دوید
به خیالش می خواست،
حرمت باغچه و دختر کم سالش را
از پسر پس گیرد !غضب آلود به او غیظی کرد !این وسط من بودم،
سیب دندان زده ای که روی خاک افتادم
من که پیغمبر عشقی معصوم،
بین دستان پر از دلهره ی یک عاشق
و لب و دندان ِ
تشنه ی کشف و پر از پرسش دختر بودم
و به خاک افتادم
چون رسولی ناکام !هر دو را بغض ربود…دخترک رفت ولی زیر لب این را می گفت:
” او یقیناً پی معشوق خودش می آید ! ”پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود:
” مطمئناً که پشیمان شده بر می گردد ! ”سالهاست که پوسیده ام آرام آرام !عشق قربانی مظلوم غرور است هنوز !جسم من تجزیه شد ساده ولی ذرّاتم،
همه اندیشه کنان غرق در این پندارند:این جدایی به خدا رابطه با سیب نداشت

{-35-}
FATI
FATI
دم دوستانی گرم که اتش مردانگی انهاجنگل های نامردی راخاکسترمی کند.
دیدگاه · 1393/05/14 - 14:25 ·
6
bamdad
bamdad
فکر کردم همه‌مان در داستانی عجیب زندگی می‌کنیم. با وجود این اکثر آدمها معتقدند که این دنیا کاملا طبیعی است و یکسره دنبال چیزهایی هستند که غیرطبیعی باشد، مثل فرشته و آدم فضایی؛ تنها به این دلیل که نمی توانند ببینند دنیا خودش یک معمای بزرگ است. احساس می‌کردم با بقیه فرق دارم. فکر می‌کردم دنیا خودش یک رویای عجیب است. ...به نظر من این موضوع هم خودش معمای بزرگی است که آدمها صبح تا شب این طرف و آن طرف می‌دوند و فعالیت می‌کنند. بدون اینکه فکر کنند از کجا آمده‌اند. چگونه می‌شود چشم بر زندگی روی این کره خاکی بست و آن را کاملا طبیعی دانست؟
... یاستین گوردر ...
... ادامه
Morteza
10534766_1482596448646206_4939414722424688354_n.jpg Morteza
در کناری از خانه‌ی ما

اتاقی است سرد و آبی

تخت و گیتار کهنه‌ی من

عکس یک زن به دیواری

زنی زیباروی و خندان

یار من بود او دورانی

حالا من ماندم و من

گیتاری و سیگار و تنهایی

عشق من رفت به تن خاک

طعم شب نیست جز بیداری

ای عکس خندان بشنو از من

خواهم‌ات دید روزگاری

دیگرم نیست نای ماندن

پایان آواز، آغاز رفتن

چاقویی پنهان ته گنجه

دستهای سردم ... رگهای سبزم
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/11 - 12:11 ·
7
bamdad
bamdad
كجا باید رفت؟.....

ز كه باید پرسید؟!!

واژه عشق و پرستیدن چیست؟

جان اگر هست چرا در من نیست؟

من كه خود می دانم ..

راه من راه فناست

قصه عشق فقط یك رویاست....

اه ای راه سكوت...

اه ای ظلمت شب....

من همان گمشده ی این خاکم

به خدا عاشق قلبی پاكم


:(
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎﺧﻮﺩﻡ ﻓﮑﺮﻣﯿﮑﻨﻢ ﺍﻧﺠﻠﯿﻨﺎﺟﻮﻟﯽ ﻭ ﺑﺮﺩﭘﯿﺖ ﮐﻪ ﺷﺶ ﺑﭽﻪ ﺭﻭ ﺍﺯﻣﻠﯿﺘﻬﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﯼ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﺑﺎﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺍﻣﮑﺎﻧﺎﺕ ﺑﺰﺭﮒ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﺑﺎ ﺍﻭﻥ ﺣﺎﺟﯽ ﺑﺎﺯﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﭘﻮﻧﺰﺩﻩ ﺩﻓﻌﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﻣﮑﻪ ﺍﻣﺎ " ﺍﺯﺣﺎﻝ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﺵ ﻫﻢ ﺧﺒﺮ ﻧﺪﺍﺭﻩ " ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻪ ﺟﺎﻳﮕﺎﻫﻲ ﺩﺍﺭﻧﺪ " ﻧﻪ ﻧﺰﺩ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺧﺪﺍ "!!!!
... ادامه
6 دیدگاه · 1393/05/9 - 14:39 توسط Mobile ·
8
صفحات: 4 5 6 7 8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ