سلام

سلام خوبی صوفیا جون... الان یکساعت و نیم که این معید رو من نگه داشتم تا بخوابه ... وااای اسیر شدم از دستش... دوبار خوابوندم بیدار شد این الان سومین بار که فعلا خوابیده .. الان باز ببرم سرجاش فک کنم بیدار شه... تو چیکار میکردی؟؟

هی بد نیستم
البته این بگم مثلا میخواستم شب بخیر بگم

ای جانم آخیییییی خدا پس بهت صبر بده ههههه مرسی عزیزم خوبم از طرف من ببوسش
عمادو من امروز با جوادو رفتن خونشون

فدای تو. باز بیدار شد اما الان دیگه خوابید بردم سرجاش... الهیییییییییی ایشالله هر جا هستن سلامت باشن

چیکارکنم خووو دیشب یه سر اومدم ده بار رفتم گذاشتم رو پام خوابید بعد میزاشتم پایین دوباره بیدار میشد یک فضولی شده ..

تو چ خاله مهربونی هستی ... عماد شما شیرخشک میخوره؟؟

آره. خواهرم چون دیابت داره دکترش گفته به عماد شیر خودشو نده هم از این جهت هم بخاطر جواد آخه اون کار زیاد داره و هر ماه دوبار میبرنش دکتر تهران از این جهت شیرخشک بهتره موقعی که میرن تهران من نگهش میدارم راحت

آها میبینم همش میگی من نگه میدارم پس کوچولوی ما شیرخشک میخوره....
انشالله به وقت این ماه عزیز خدا جوادت شفا بده...

الهی آمین....خدا هر جفتشونو براتون نگه داره

ممنون از همتون
الهی آمین

خدا حفظشون کنه..

تو که خوابو از سرم ربودی با این سلام کردن

شبت خوش خاله مهربون

آره اومدن یه دو سه هفته ای پیش ما. الان سومین شب عما با من تو اتاقم میخوابه آخه پیش محمدجواد بیدار میشه یا جواد سلفه میکنه عماد بیدار میشه یا عماد گریه میکنه جواد بیدار میشه هردوتاهم گوششون تیزه. دیگه وسایلشو شیر و فلاکس لباس آوردم بالا الا خوابیده ولی تا 2 الی3 بیدار میشه شیر میخوره دوباره تا 5 الی 6 منم خوابم نصفه نیمه شده

اخی خاله جون تو نگهش میداری.... پس دیگه بچه داریم کم کم یاد گرفتی... معیدم امشب شام پیش ما بود الان ی هفته هست که نیشش باز شده ناز بدیم میخنده...

آره عمادم اینجوریه اصن منتظره که نازش بدیم بخنده میخوام قورتش بدم اصن
این سومین بچه است که من دارم بزرگش میکنم البته از بدو تولد تا2سالگی دایشونم بعد دیگه منو نگاه هم نمیکنن البته من میدونم عماد با اونای دیگه فرق میکنه سر محمدطه هم همینو میگفتم ولی الان به ملقب به جنگجوی پیر شده یه دستی داره میزنه همون لحظه کبود میشه یه بچه 5ساله زورگویه واسه خودش خواهرزادمه

الهی... دستت نمک نداره ...خدا واست حفظشون کنه... الان دوران دوران اوناست
ماشالا بچه های این دوره زمونه خوب زور دارن... خدا کنه تو آینده هم همینشکلی باشن از بچه های خجالتی و ترسو زیاد خوشم نمیاد

ممنونم آجی همچنین

ای جانم م م م خسته نباشی صوفی جونم

آخه یلدا رو اعصابه به خدا

بعله در خدمتم

حرف پول رو میزدم نمیومد پیغامت رو چک کن .

سلااااااااااااااااااام صوفیا جوووووووووون خوبی اومدی اینجا یا نه هنو اونورآبی ممنون از بازنشرا خانوم خوش سلیقه عماد جون چطوره بزرگ شد؟؟؟

خسته نباشی عمرم جونم نفسم

سلام عزیزم مرسی آره خوگشله نازه شبا پیش من میخوابید در واقع اون میخوابید تا من میومدم بخوابم بیدار میشد این سه هفته خیلی شبای سختی داشتم ولی دلم واسش تنگ شده خیلی . عکساشو گذاشتم بگردی پیدا میشن

ای جاااااااااانم.... میدونم خیلی شیرینه خدا واست حفظش کنه..... واس ما که اصن نمیخوابه.... شبا نگهبانی میده روزا میخوابه هنو ندیدم عکسارو الان میرم پیداش میکنم

عمادم بعضی شبا اینجری بودش . خوابشونم قربونش برم نصف نیمه است تا گرم میشی بخوابی بیدار میشه شیر میخواد

اتاق خواب گفتم ک

هههه ... چ جلب...

پس بیچاره میشی بعدا

عمرا جرات داره خخخخخخخخ

اش کشک خالته دیگه تسلیت میگم خخخخخخ

بره ب عمش دس بزنه مگه از خودش ناموس نداره ههههه

دیگ اون موقع راه فراری نیست شرمنده مجدادا تسلیت میگم

ايشالا يه چاقالوش گيرت بياد لهو په بشي كصافط ط ط ما هم يكم خنده كنيم

دارم خوبشم دارم مس تو نفس کم میاره کنارم میخوابه ولی عادتش میدم خخخخخخ

آي كلك يعني دوست دختر لاغرت وظايفشو درست انجام نداده در ضمن اوني ك نفس كم مياره تويي نه اون

چرا درست انجام داده تو ب فکر خودت باش من نفس کم نمیارم مس تو

ای جان خوابه

#عالی بود

ممنون دوستان