عالی

بعد چیه همین الان لازمه دیگه

پس درست کن پسر مردم اینها رو مد نظر قرار میده

آدم درستی نیست وگرنه دختر مردم رو سر کار نمیگذاشت

والا -_- هی میره خاطرنشان میکنه احساسات دختر مردم رو ب بازی میگیره درست نیست خب

خواهش

حالب بود . زمانی بود که دنیا هنوز #آنالوگ بود همه چیز ساده تر و صمیمی تر بود . #اینترنت و #وب اومدن تا مردم رو بهم نزدیک تر کنه اما بیشتر همه از هم فاصله گرفتن .

متاسفانه همینطوره

البته فناوری مقصر نیست مقصر خود آدمها هستن که از این امکانات چطور استفاده کنن .

درسته
دقیقا

#عالی

همون دیگه!!!!!
آخه یه وقت بهش فشار نیاد اینهمه کار میکنه تازه از اینا هم مصرف میکنه
از مامی اجازه میگیره واسه ؟

بگذریم
بازم که با آبروی مومن بازی کردی که!!!!
مکه نگفته بودم منتشرش نکن؟!!!

ولی خودمونیما ، یه پا شیرزنیه واسه خودش
تبریک میگم


ولی از شوخی گذشته اینکه یه مرد تو کارا به همسرش کمک کنه چیز بدی نیست
ولی نه با این شوری ، البته فکر میکنم ممکنه خودش الکی پیازداغش رو زیاد کرده باشه تا تو رو تحت تأثیر قرار بده ، وگرنه اینجور کارا واسه یه پسر تو خونه زیاد منطقی نمیتونه باشه!!!!!!

همین بامداد همش میگه دارم ب مامی و بابام کمک میکنم من موندم یه پسر ۳۵ساله تک فرزند که نباید آنقدر مادرپدر ذلیل باشه.
پدرش ارتشی هست ولی این آب شنگولی چطوری بی اجازه مى خوره جای سواله.
من کلا از این تیپ مردا بدم میاد مرد باید مرد باشه.

35 سالشم هست حالا؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بروووووووووووووو
من دیگه حرفی ندارم

بعد دخترا میگن خواستگار نداریم

ببین شما چ خواستگارایی با چ آپشن هایی...
این دیگه فول آپشن هست

فرمون هیدرولیک

ایر بک هم داره ناخوشی
همچین تعریفاتی که تو کردی من گفتم 23-4 سالشه شیطون ، نگو 35 رو هم رد کرده!
بیچاره ، دلم براش میسوزه ایشالله یه خواستگار خوب واسش پیدا بشه ، بچه ها دعاش کنید لطفا

#خواستگار نازنازی هم تازه مد شده

کی من ؟

خب بعد از چند ماه بیای معلومه آمارت میره بالا
من دو روز نیام میشه 61تا

مصطفی آره خودت اهرم فشار هم نیست ازش استفاده کنم .

بامداد کم کم داره تعداد نظرات رو دو رقمی ثبت میشه

بله همینطوره
همیشه بهت میگم که "صبر" کن "همه چیز درست میشه"
باید تحمل داشت

بامداد تو صیه میکنم تو یکی از بحثهایی که محمد و مرجان و یلدا هستن شرکت کنی ساعتی 50 تا دیدگاه ثبت میشه

چند وقت پیش سر یه موضوعی با این خانم من یه آبانی هستم به مشکل خوردم
یعنی اون یه چیزی بهم گفت که به من برخورد
واسه همین پستای من زیاد آفتابی نمیشه
خشم بامداد

هر چی بوده فراموش کنین حتما سوء تفاهم بوده .

خوبه

صوفیا با #عینک چشماش درست میشه

چشاش شهسوار چالوس میبینه

محمد شاید #شفت و #تالش هم ببینه

امکان داره

محمد این فید رو ببریم به خانمت نشون بدیم به شرایط آرمانی جهت شرکت در #المپیک خانه داری میرسی

شرایط آرمانی جهت شرکت در #المپیک خانه داری

:دی

آره از چشمات معلومه آمادگی داری .

آره محمد شرایط رو داری

نخند ره برو ظرف بشور

بامداد درست میگه چون بعضیا به قولشون عمل میکنن اصن دیگه نمی خورن
ولی بعضیا از سالی 2-3 بار یهو میبینی میشه: یه کام دو کام دیوید بکهام

محمد

با نظر بامداد موافقم اگر واقعا طرف مقابل با صداقت گفته مثلا تو چند تا عروسی مشروب بخوره این نشون میده که چیزی رو مخفی نمیکنه .
فکر نمیکنم این موضوع مشکل خاصی رو پیش بیاره شاید هم بعد از ازدواج کلا تغییر کنه .
در طرف مقابل فرض کنیم کسی این کار رو انجام میده اما قبل ازدواج نمیگه یعنی مخفی میکنه با این کار ممکنه چیزهای دیگری رو هم نگفته باشه .

3تا گل برای هر سه نفر شما
نفری یدونه

با تشکر بامداد عزیز .

خواهش
قابلی نداشت

مرسی بامداد

یه کم خودتو تحویل بگیر

اعتماد به سقف اینه هاااااااا

واقعا

سلام
شایعه در مورد خراطها خیلی زیاده
1من چند سال پیش 87از یکی شنیدم برادرش جلو چشماش تصادف کرده و جادرجا تموم کرده
من یک کنسرت ازش دارم که میگه داداشی خاک سر مزار تو نشونی از نبودنه
دستای نامردم شهر تورو ازم ربودنت <<ولی مطمعن نیستم>>
2بعد شنیدم نامزدشو توی دریا ازدست داده
من خیلی پیگیرش بودم از همون اول
تنها چیزایی که خود مجید گفته وتاییدش کرده اینا بوده
1که خودش اهنگ((*جوابم کردن*))رو تجربه کرده من صداشو دارم که میگه کما برای خودم پیش اومده
پس مطمعنم
2یه مصاحبه هم ازش دارم که مجری ازش میپرسه جای شکستگی رو سرتون بخاطر چیه؟میگه رفته زیر ماشین بعد به شوخی بهش میگه بچه شر بودی؟
میگه اره میپرسه ازش بودی واقعا میگه حالا اینجور که میگن
پارسال یه جایی نشسته بودیم وقتی صحبتش شدو پشتشو گرفتم حتی بهشون توپیدم فهمیدن خیلی دوسش دارم بعد یه نفر اونجا بود گفت من پسرخالم تهران مغازه ساز فروشی داره مجید عزیز از اونجا ساز میخریده اون میگفت
مجید خراطها یه کوپه قرمز داشته با نامزدش میره شمال برگشتنی توجاده میرن تو دره و او میره تو کما ونامزدش میمیره و مجید اون کوپه قرمزو درست میکنه و میزاره خونه ودیگه بیرون نمیارتش این شاید درست باشه من فکر میکنم دسته چون تو بهر اهنگ دریا بری میشه اینو فهمید ولی ساده گوش بدی نمیشه این قدرت یه خوانندست که برای همه میخونه ولی اتفاق زندگی خودشم توش هست
نمیدونم راست باشه نباشه برای من سلطانه

ممنونم از توضیحت

نوکرتم

خیلی اون شعرش رو دوست دارم
اگه صدبارم گوش بدم بازم واسم جالبه و دوست دارم بازم گوش بدم
دیگه مجبور نیستی هرجا که میری ازم اجازه ی رفتن بگیری...

بداهه دیگه مجبور نیستی رو به عشق خودت گذاشتم واسه دانلود خیلی قشنگه

ممنونم

مثلا در کنارش اضافه کنم وی به #نان #سنگک علاقه ویژه ای داشت .

بعدش از فردا همه نون سنگک میخورن

آره در حمایت از این داستان همه نون سنگک میخورن

مردمان همیشه در صحنه ای داریم ^_^

یلدا چیزهایی تو که وایبر یا سایتها و اپلیکیشهای موبایلی دیگر ارسال میشه و بصورت زیراد شیر میشه که جعلی هتن اما کسی توجه نمیکنه .

چون سند مدرکی نداره و همچنین اطلاعات کافی برای تشخیص اینکه درسته یا غلط

متاسفانه این جور موضوعات یا شایعات به راحتی پخش میشن چون خیلی ها دنبال این نیستن که خبر واقعی هست سندیت داره یا نه .

ممنون

نه، باهاش بجنگ

مرجان در حال گفتگو با طرف مقابل

مرجان در حال خشم

مرجان در حال تمرین های ورزشی

مرجان وارد می شود
مرجان به مدرسه می رود
مرجان و قالیچه حضرت سلیمان

ای کوفط محمد!

من در حالت عادی اینجوریم

معمولا در حالت عصبانیت و ناراحتی سکوت می کنم و این بدترین تنبیه هست.(حتی دیده شده بعضیا ب غلط کردن افتادن)

آخه هرکی میاد فکر میکنه ما بچه ایم هرچی بگه بگیم چشم!

محمد مگه صمد رو معرفی کردی

مرجان نظر قبلیم تله بود دشمنان که منظور محمد هست رو بهتر بشناسی

میدونم رضا, آفرین عجب تاکتیکی, اونموقع میگه من مار نیستم!
الان قضاوت کن تو , این مار نباشه اژدها که هست.
خخخخخخ

محمد ممکنه مار نباشه اما به هنرهاش میخوره #اژدها باشه زشته خب #مارمولک باشه

ارادتمند داداش گلم....

تو خودت گلی و قلبت گلستان برام گل میفرستی بزرگوای میکنین شرمندم کردین

شما که نزدیکش هستی سعی کن که خوب بشناسیش منکه قبول دارم نشناختمش اما عذرم موجهه اونقدر ازش دور بودم که فقط خام حرفهاش بشم شایدم موجه نیست و این دلیل خوبی برای ساده لوحی و حماقت نیست.

سارا توام به من نتاز من خیلی غمگینم

خانم زهرا
من نمیتازم تو هم باید درک کنی متینو خودش نخواسته من کاملا خبر دارم خانوادش نزاشتن این یه مرد کامله حرفش حرفه ولی به خانوادش و تصمیمات اونا اشراف کامل داره

حرفای شما درست اما خانوادش از ابتدا نبودن؟ قبل از اینکه کسی رو به جنون بکشه و قبل از اینکه با روح و روان کسی بازی کنه؟ شما کاملا خبر ندارین سارای عزیز. چیزی که بین من و متین بود رو فقط من خبر دارمو و متین و خدا. عشق خیلی مقدسه عشق جایگاه خیلی بلندی داره با یک کلمه که خانوادم اجازه ندادن عشق رو نمیشه صلاخی کرد.این ماجرای تلخ یک مقصر بزرگ داره و اون کسی نیست جز متین کسی که میراث مجنون رو به تباهی کشید

اون واقعا خوبه و چشم پاک اصلا مردی که هوسشو کنترل کنه یعنی می تونه هر کاری بکنه تو هم زیاد بهش نتاز اون هیچی به هیچکس نمی گه ولی می دونم اونم خب حدی داره دیونه میشه دیگه جلو دارش کسی نیست یه ابریه پاک و بی آلایش
نگران همه هست خدا می دونه واسلام خودتون می دونین خانم

بهش نمیتازم خودش میدونه چی میگم خودش میدونه چقد دوستش دارم چون تنها مردیه که تو زندگیم لایق عشق دیدمش. نگران نباش سارا من و متین خیلی وقته دیوونه شدیم اما نگران نباش جای من تو قلب اون و جای اون تو قلب من اونقد بزرگه که نگرانی هیچ معنی نداره.

خدارو شکر کاش بتونی خوشبختش کنی و لایقش باشی حتما که هستی
انتخاب متین نابه ناب

تأسف آوره

واقعا این اتفاق برای خودت افتاده؟
اگه اینطور باشه که... چی بگم؟!
هیچ وقت نمیتونم این کاری رو که کردی توجیه کنم
فقط میتونم بگم متاسفم
اگه نخواسته بودی کامنت بذارم اصلا چیزی نمینوشتم
بازم بگم که متاسفم ، فقط همین

بامداد این شروینه یه داستان بود واسه یه یارویی بنام مصطفی الان منظورت به کی بود نفامستم

چرا نفهمستی؟
خب یکم فکر کودی دِ
کیه تانم بگم خب
هَ یارویه گم دِ خاخور

بامداد جان ب نظرت الآن مصطفی من هستم؟

اگر پنداشتید که روزی استادی را خر کرده اید بدانید و آگاه باشید که روزی کسی شما را ......
(نقل از کتاب چگونه استاد را خر کنیم/فصل آخر/ص466/بند اول)

چه خر شدنی بهتر از این.....
آقا نصف پولایی که من خرج این استاد راهنمام کردما بیارن بدن من راضی ام

یک درصد فکر کن همون استاد بیان نمیدونم عضو بشه
(نقل از کتاب چگونه نابود شدم / صفحه 12 )

آخ اگه بیاد من خودم یه کتاب دیگه واسش چاپ می کنم

محمد منم کمک میکنم

استاد اصلا وقت این حرفا رو نداره انقدرم ذوق کرد....
اصلا یه وضعی...
نخونده فرم مجوز دفاع رو امضا کرد...
(نقل از کتاب چگونه می توان سیاستمدار خوبی بود و پیروز شد/صفحه 15)

تازه یه جعبه باقلوا هم گرفتم بردم برا رئیس دانشکده گفت تو چرا درست رو تموم نمی کنی بیای پیش خودمون تدریس کنی من واقعا شیفته شخصیت شما شدم خانم محترم
نقل از مقاله پژوهشی چگونه آقای دکتر را رام کنیم/پاگراف سوم/ خط پنجم/بهار 93)

همینطوره

فعلا که دانشمندان هیچ کاری نکردن

اونم به وقتشه
درست میشه

وقت کنم سراغ این موضوع میرم

خوبه
روش کار کن
تو میتونی
موفق میشی...