آره یادمه
1399/09/21 - 18:04پس نتیجه می گیریم کم کار شدین
1399/09/21 - 20:35پس نتیجه میگیریم تنبل شدیم قبوله
1399/09/24 - 23:47حالااااا تنبل همیشه خوابه
1399/09/27 - 06:58جاش توی رختخوابه
1399/09/28 - 14:40چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است
چقدر از خودم تعریف کردم
#دل_کوچیک رو بگو
من کجا شيطونم به این مظلومی.
1395/12/21 - 00:43صوفیا
1395/12/21 - 09:14صوفیا ما که اینو نگفتیم، رضا میگه تو شیطونی
1395/12/21 - 13:17صوفیا تو که من و این دو نفر رو میشناسی دسیسه کردن
1395/12/21 - 13:24خدا رو شکر خوشحالم که روسیاهی به ذغال می مونه و میتونی ببینی که رضا خودش به تو تهمت زد
کلا این کارش حالت چرخشی داره ی مدت به من ی مدت به محمد تهمت زد الان قرعه به نام تو افتاده
مرحان
1395/12/21 - 14:22در کودکی از چه بازیکنی تقلید میکردی و چه کسی الهامبخش تو بود؟
«به طور مشخص مارادونا را تحسین میکردم و او یک الهامبخش بزرگ برای من بود. همچنین وقتی پابلو آیمار خودی نشان داد، من از تماشای بازی او بسیار لذت میبردم».
زمانی که برای نخستین بار به بارسلونا رفتی، چه کسی به تو کمک کرد تا با محیط وفق پیدا کنی؟
«ترک کشورم در آن سن برایم بسیار دشوار بود، اما خیلی زود با سسک فابرگاس در لاماسیا دوست شدم و ما هنوز هم دوستان خوبی برای هم هستیم».
کدام سرمربی بیشترین تأثیر را بر روی تو به عنوان بازیکن داشت؟
«از همه سرمربیانی که در طول دوران بازیگریام تحت هدایت آنها بودهام، چیزهایی آموختم، اما شما همیشه آن کسی که نخستین شانس را به شما داده، اهمیت بسیار بالایی دارد – برای من، او فرانک ریکارد بود. او آن باور را در من ایجاد کرد که با تیم نخست تمرین کنم و سپس اولین بازیام را برای بارسا انجام دهم. همه چیز برای من از او آغاز شد».
بزرگترین چالشی که باید بر آن غلبه میکردی، چه بود؟
«من در کودکی به این خاطر که با سرعت مناسبی رشد نمیکردم، مجبور به تزریق هورمون شدم و بارسلونا پذیرفت که هزینه آنها را به عهده بگیرد. اگرچه این دلیلی نبود که ما را به اسپانیا بیاورد، و به عنوان یک خانواده، در 13 سالگی به اسپانیا رفتیم. این بهترین تصمیمی بود که میتوانستیم بگیریم، اما به عنوان یک پسربچه، ترک کشور و رفتن به جایی ناشناخته... چالش بسیار بزرگی بود».
چه چیزی تو را برمیانگیزد؟
«بردن جام برای کشور و باشگاهم. به همین خاطر است که من هیچگاه به عقب و موفقیتهایی که داشتهام نگاه نمیکنم. اینکار را میتوانم زمانی که کفشهایم را آویختم انجام دهم؛ در حال حاضر، تنها باید به آینده و کسب موفقیتهای بیشتر فکر کنم».
چرا همکاریات با سوارز و نیمار تا این حد موفقیتآمیز بوده است؟
«در درجه اول، ما در تمرینات به سختی کار میکنیم تا آنچه در بازیها اتفاق میافتد را رقم بزنیم. اگرچه یک رابطه طبیعی بسیار خوب میان ما وجود دارد – منظورم دوستی بسیار خوب در خارج از زمین است – و این مسئله هم بسیار کمک میکند».
آیا به بازی در لیگ جزیره فکر میکنی؟
«همیشه گفتهام که بارسا به من همهچیز داده است و من تا زمانی که آنها بخواهند، در اینجا خواهم ماند».
فکر میکنی در این فصل چهکسی قهرمان لیگ جزیره میشود؟
«لیگ جزیره بسیار پیچیده است و فصل قبل هم این را به عینه دیدیم، بنابراین پیشبینی سرنوشت قهرمانی کار بسیار دشواری است. البته پپ سرمربی بسیار موفقی است و فارغ از وضعیت فعلیاش، مطمئنم که با فضای آنجا وفق پیدا میکند و موفق میشود».
بهترین بازیکن بریتانیایی که در مقابلش بازی کردی، چه کسی بوده است؟
«در طول این سالها با تیمهای بریتانیایی بسیاری در لیگ قهرمانان روبرو شدیم که بازیکنان بسیار با کیفیتی در ترکیب خود داشتند، اما من همیشه احترام خاصی برای وین رونی قائل بودهام. او سالهای زیادی در بالاترین سطح بازی کرده و یکی از خاصترین بازیکنان این نسل است».
چه کسی تو را قانع کرد که دوباره برای آرژانتین بازی کنی؟
«بعد از فینال ناامیدکنندهای که در تابستان پشت سر گذاشتیم، من فرصت زیادی داشتم تا فکر کنم و به مشور بپردازم، و به این نتیجه رسیدم که از تصمیمم بازگردم. من همچنان میخواهم با آرژانتین جامهای بینالمللی بهدست بیاورم».
گل مورد علاقهات میان گلهایی که به ثمر رساندی، کدام است؟
«من این گل را نه بهخاطر زیباییاش، بلکه بهخاطر اهمیتش انتخاب میکنم: آن گلی که به ضربه سر مقابل منچستر در فینال لیگ قهرمانان در سال 2009 به ثمر رساندم. ما 1-0 پیش بودیم و آن گل کار را تمام کرد».
کدام مهمتر است: یک سوپرگل با نبوغ فردی، یا یک گل تعیینکننده در فینال؟
«من همیشه گل تعیینکننده را انتخاب میکنم. نبوغ گل چه فایدهای دارد وقتی در نهایت جام قهرمانی را بهدست نیاورید؟».
مهمترین جامی که در آن به قهرمانی رسیدی، کدام است؟
«در بارسا ما میخواهیم همهچیز را ببریم. در ابتدای هر فصل این انتظار وجود دارد که ما در نهایت میتوانیم همه جامها را بهدست بیاوریم، ما سعی میکنیم که اولویتبندی نکنیم و یک جام را مهمتر از دیگری ندانیم».
رونالدو در مصاحبهاش با ما، از وجود «یک احترام دوطرفه» میان شما دو نفر سخن گفت. رونالدو را چگونه میبینی؟ آیا بازی در یک دوره با بازیکن بزرگ دیگری، انگیزههای تو را افزایش داده است؟
«احترام دو طرفه میان ما وجود دارد. من او را به عنوان بازیکن بزرگی میبینم که به دستاورهای بزرگی دستیافته است، و این مسئله صحت دارد. اگرچه، انگیزه من همیشه از تمایلم برای بهترینبودن برای بارسا و آرژانتین و هواداران سرچشمه گرفته و نه چیز دیگری».
بزرگترین درسی که فوتبال به تو داده، چیست؟
«اینکه من از باختن متنفرم. این احساس فقط برای ساعاتی پس از باخت بر من اثرگذار نیست و تا مدتها با من میماند. نمیتوانم این احساس [احساس باختن] را تحمل کنم. شما میتوانید از این مسئله استفاده کنید تا مطمئن باشید که هرآنچه میتوانستید برای کسب پیروزی دادهاید».
آیا در FIFA 17، هیچیک از نمراتت را تغییر میدهی؟
«نمراتی که در بازی برای بازیکنان به کار رفته همیشه دقیق است!».
1. اولین باری که هر سه ضلع این مثلث موفق به گلزنی در یک دیدار شدند، به تاریخ 10 دسامبر2014 در نیوکمپ، در دیداری از مرحله گروهی لیگ قهرمانان اروپا، بازمی گردد. مسابقه ای که با پیروزی 3-1 بارسا به اتمام رسید. تاکنون در 17 بازی، هر سه ضلع این مثلث موفق به گلزنی شده است.
2. دو ضلع از این مثلث موفق به زدن 6 گل در مسابقات جام باشگاه های جهان شدند. سوارز در دیدار نیمه نهایی مقابل گوانژو که با نتیجه 3-0 به پایان رسید هتریک کرد و در بازی فینال که بارسا با همین نتیجه مقابل ریورپلاته به پیروزی رسید، دو گل به ثمر رساند. مسی هم زننده دیگر گل تیم در فینال بود.
3. 302 گلی که این مثلث آتشین بارسا به ثمر رساند، اینگونه بین سه مهاجم گلزن تیم تقسیم شده است: 125 گل مسی، 100 گل سوارز و 77 گل نیمار.
4. نیمار از زمان تشکیل این مثلث، دو بار موفق به هتریک شده است. اولین آن به 27 سپتامبر 2014 در پیروزی 6-0 مقابل گرانادا و دومین هت تریک به 17 اکتبر 2015، در دیداری که او موفق شد چهار مرتبه دروازه رایووایکانو را در پیروزی 5-2 بارسا باز کند، باز می گردد. هردو این بازی ها در نیوکمپ و در لالیگا برگزار شد.
5. در بین سه ضلع این مثلث، سوارز بیشترین گل با پای راست (71) را به ثمر رسانده است. نیمار 57 گل و مسی 20 گل با این پای خود به ثمر رسانده اند. اما قطعا مسی در آمار گلزنی با پای چپ - که پای تخصصی اش است - در صدر قرار دارد (97). در حالیکه نیمار 17 و سوارز 18 گل با پای چپ خود زده اند. سوارز همچنین با 11 گل صدرنشین گل های زده با ضربه سر است. مسی 8 و نیمار 4 گل به این طریق به ثمر رسانده اند.
6. سوارز 14 و مسی 9 پاس گل برای نیمار ارسال کرده اند.
7. تیمی که بیشتر از سایر تیم ها طعم گل خوردن از مسی را چشیده است، سویا با 9 گل خورده است. پس از این تیم، اسپانیول و دپورتیوو با 8 گل و سپس والنسیا، رایووالکانو و اتلتیک بیلبائو با 7 گل قرار دارند.
8. سوارز 6 گل در مقابل پیکو سولر (اسپورتینگ خیخون)، آنتونیو آدان (بتیس)، گورکا ارایزوز (اتلتیک بیلبائو)، مسی 7 گل در مقابل خوان کارلوس (کوردوبا و رایووالکانو) و نیمار 5 گل در مقابل سیریگو (پاریس سنت ژرمن)، تونو (رایو وایکانو)، گورکا ارایزوز (اتلتیک بیلبائو) به ثمر رسانده اند.
9. 100 گل سوارز در بارسا بدین ترتیب بین رقابت های مختلف تقسیم می شود: 68 گل در لیگ، 17 گل در لیگ قهرمانان، 8 گل در کوپا دل ری، 5 گل در جام باشگاه های جهان، 1 گل در سوپرجام اسپانیا و 1 گل در سوپر جام اروپا.
10. از زمان تشکیل این مثلث، مسی و نیمار بیشترین تعداد گل را با 12 گل در کوپا دل ری به ثمر رسانده اند. لوئیز سوارز همچنین 8 گل در این رقابت ها به ثمر رسانده است.
در طول سالهای متمادی، حدس و گمان بسیاری در مورد ریشههای رنگ پیراهن بارسا وجود داشته است. میدانیم که در نخستین جلسه تاریخ باشگاه، نام باشگاه جدید انتخاب شده است، اما رنگ پیراهن تیم، نه. در جلسه دوم میان سران باشگاه در تاریخ 13 دسامبر 1899، پیراهن آبی و اناری برای تیم انتخاب شد، که تا ده سال با شورتهای سفید پوشیده میشد.
تئوریهای بسیاری وجود دارند که دلیل انتخاب این رنگها را توضیح میدهند. یکی از این تئوریها این بود که مادر یکی از بازیکنان بوده که به دلیل در اختیار داشتن این رنگهای پیراهن، پیشنهاد پوشیدن لباسهایی با این لعاب را داده است، که البته این فرضیه با توجه به این نکته که بازیکن مورد نظر، کوماماله، نخستین بازی خود را در سال 1903 با پیراهن بارسا انجام داد، رد شد. همچنین گفته شده بود که این رنگها انتخاب شدند، زیرا خودکارهایی که توسط حسابداران در آن زمان مورد استفاده بود، دو رنگ داشت: قرمز و آبی. سپس اشاره شد که این رنگها، پرچم بخشی از کشور سوییس بودند که مؤسس باشگاه، خوان گمپر، در آن به دنیا آمده بود، اما این ادعا به طور قطعی رد شد. در سال 2008، وقتی بارسا و بازل در لیگ قهرمانان به مصاف هم رفتند، گفته شد که رنگ پیراهن بارسا از باشگاه سوییسی گرفته شده است. اما گمپر، نوه مؤسس باشگاه، در کتابی اشاره کرد که تیم گمپر در سوییس، اکسلسیور - که سپس زوریخ نام گرفت - بوده است که او آن را پایهریزی و رهبری کرده، در حالی که او رابطه بسیار کمتری با تیم بازل داشته و تنها مدت کوتاهی در آن به بازی مشغول بوده است.
در واقع، در تاریخ باشگاه، اشارات بسیار مختصری در این مورد وجود دارد. دنیل کاربیو، روزنامهنگاری که در سال 1924 «تاریخ باشگاه بارسلونا» را نوشت، در بیست و پنجمین سالگرد تأسیس باشگاه، گفت: «توافق شد که رنگ پیراهن باشگاه آبی و اناری باشد». نه چیزی بیش از این. آلبرت مالوکر، در سال 1949، رنگ پیراهن باشگاه را به تیم سوییسی نسبت داد که گمپر در آن بازی کرده بود، اما به طور دقیق مشخص نکرد که کدام تیم. همهچیز نشان میدهد که در حالی که حتی شاهدانی وجود داشتهاند که مؤسسین باشگاه را میشناختهاند، هیچ پاسخ تأیید شدهای در این مورد وجود ندارد، و شاید هم کسی اهمیتی به این پرسش که در حال حاضر آن را مطرح کردهایم، نداده بود.
یک عصر با براداران ویتی و خوان گمپر
همه هواداران بارسلونا با نام خوان گمپر آشنا هستند، اما افراد کلیدی دیگری هم در تأسیس باشگاه محبوب ما دست داشتهاند. آنها، براداران ویتی بودهاند: فردریک آرتور و ارنست؛ که در سالهای نخست باشگاه فعالیتهای بسیاری داشتند. آنها در جلسه 13 دسامبر 1899، دومین جلسه تاریخ باشگاه که در آن رنگ پیراهن تیم مشخص شد، حاضر بودند. نوادگان این افراد کلیدی، به دنبال این پرسش بودند که چرا این رنگها را انتخاب کردند.
مانل گمپر، نوه خوان گمپر، همیشه از اینکه از پدرش، خوان-ریچارد گمپر، که در سال 1970 مدیریت باشگاه را برعهده داشت و مطمئناً ساعات بسیار زیادی را به صحبت با خوان گمپر در مورد بارسای محبوبش اختصاص داده بود، بیشتر سؤال نپرسیده، احساس پشیمانی میکند. از طرف دیگر، مایکل ویتی، نوه فردریک آرتور ویتی، خوششانس بود که پدرش تا سن 89 سالگی زیست و او توانست به صحبت با او در این زمینه بپردازد. مایکل همواره از پدرش شنیده بود که رنگ پیراهن باشگاه از مدرسهای گرفته شده است که پدربزرگش در آن درس میخواند: مارچنت تیلورز در کروسبی، لیورپول.
در هفتاد و پنجمین سالگرد تأسیس باشگاه، تئوریهای بسیاری در مورد تاریخچه ابتدایی بارسا جمعآوری مجدد شد. در همان زمان بود که فردریک ویتی، پسر فردریک آرتور و پدر مایکل، وقتی دید که هیچکسی در مورد ریشههای رنگ پیراهن باشگاه صحبت نمیکند، تصمیم گرفت که به لیورپول نامهای بفرستد و مطمئن شود که آیا رنگ پرچم مدرسه مورد نظر، آبی و قرمز بوده است؟ پاسخی که فردریک دریافت کرد، کاملاً واضح بود: آبی و اناری، رنگ پیراهن راگبی مدرسه در اواخر قرن نوزدهم بوده است، که برادران ویتی در آن، ضمن درس خواندن، بازی میکردند. این پاسخ واضح و قابل ملاحظه به نظر میآمد، اما کسی به آن توجهی نکرد و پس از آن هم صحبتی در موردش نشد.
سالها گذشت و داستان ریشههای رنگ پیراهن باشگاه دوباره به گفتگوها میان ویتیها و گمپرها، که به دنبال فرضیات احتمالی میگشتند، بازگشت. و این همانچیزی بود که چند هفته پیش به باشگاه ابلاغ شد، ابتدا به مرکز اسناد و سپس به رئیس حال حاضر باشگاه، ماریو بارتمئو.
مانو و خاویر گمپر، و همچنین مایکل ویتی، یک تصویر از تیم راگبی مدرسه مرچنت تیلورز در اواخر قرن نوزدهم که راهراههای آبی و قرمز به تن داشتند، به همراه مدارکی از سوی دو خانواده برای باشگاه ارسال کردند و این تئوری را مطرح ساختند: در جلسهای که در آن رنگ پیراهن باشگاه مشخص شد، برادران ویتی رنگ پیراهن تیم راگبی دوران مدرسه خود را پیشنهاد دادند و خوان گمپر، که مؤسس اصلی بوده، به این خاطر که پیش از این مدتی در سال 1896 در بازل سوییس، هرچند کوتاه، این پیراهن را به تن کرده بود، ایده مطرح شده را پسندید.
اگر گمپر میخواست رنگ یکی از باشگاههای قدیمی خود را پیشنهاد بدهد، اکلسیسیور یا زوریخ، که آن را تأسیس کرده بود و – درست مانند بارسلونا – نام شهر را به آن داده و در آن کاپیتانی کرده بود، انتخاب میکرد. این مسئله هم که رنگ پیراهن باشگاه دقیقاً در جلسهای انتخاب شد که برادران ویتی به باشگاه پیوسته بودند، به این احتمال قوت میبخشد. در واقع، این نوه خوان گمپر، مانل گمپر بود که قطعیت بیشتری در این مورد داشت: «اینکه صحت این نکته را هر چه زودتر مشخص کنیم، عمل مناسبی است، زیرا این مسئله از ترویج تئوریهای ناصحیح جلوگیری میکند. باید بیشتر در این مورد صحبت کنیم، زیرا این نسخه رسمی باشگاه خواهد بود».
مایکل ویتی نیز گفت: «پدر من همواره آنچه پدربزرگم به او گفته بود را به من میگفت. و خود من نیز، وقتی جوان بودم، با پدربزرگم، فردریک آرتور، در مورد این مسئله صحبت کردم و او تئوری مدرسه مارچنت تیلورز را تأیید کرده بود، اما با توجه به تواضع بسیاری که داشت، هیچگاه به این مسئله توجهی نمیکرد».
به هر حال، در نبود اسناد ثبتشده، شهادت شفاهی کلیدی به نظر میآید. از این رو، تئوری مطرح شده توسط افراد مرتبط به مؤسسین باشگاه، قویترین تئوری در مورد ریشههای پیراهن تیم به نظر میرسد و توسط باشگاه تأیید شده است. شاید یک روز، در شرایطی که دور از ذهن است، مدرکی یافت شود و از این تئوری دفاع کند. اما تا آن روز، ما از این تئوری به عنوان محتملترین تئوری یاد خواهیم کرد.
میبینم دیروز بعدظهر هر چی دیدگاه میذاشتم ثبت نمی شد
برادر من به سایت دست نزن
">مرجان بانو
باز تو به سایت دس زدی؟
دیروز هزار بار اومدم نظر نوشتم پایین همون پست که میگفت شایعه و فلان ثبت نشد
دیگه کارت به جایی رسیده ی چیزی میگی بخاطر اینکه جواب ات رو ندن میری سایت و دستکاری میکنی نظر ثبت نشه؟
واقعا ما داریم ب کجا میریم با این جوونا
دوستان شرمنده یادم رفت قبلش اطلاع بدم . تغییرات موقتی بود یک مقدار طول کشید و مشکل ایجاد کرد .
1395/08/2 - 13:34آخه آدم واسه دوساعت که تو اتوبوس یکی رو میبینه و حالا میگیم عاشق شده تاثیرات هورمونی نبوده، میاد اسم همه بچه هاش رو کردی میذاره؟ لباس تن زنش رو لباس کردی میکنه ؟
با احساسات خواننده ها چرا بازی می کنن این نویسنده ها
کی گفته نمیشه، این داستان صد در صد واقعیه
1395/07/3 - 14:30حالا نوه ی بی عرضه شل و ولش که به خود این رفته اشتباه اینو تکرار کرده این بابا بزرگش اومده دلداری اش بده اومده از شل بازی خودش گفته آخه این چ وضعیتی هست
------------------------------------
لامصب تو این سایت یه منتقد دیگه نیس بیاد پست رو گرم کنه؟!
تو احتمالاً با اون فراستی که منتقد سینما هست یه نسبتی داری
فقط نقد الکی میکنی
همیشه همین بوده عده ای مخالف نقد سازنده هستن
1395/07/3 - 14:53شماها مثل هافبک دفاعی فوتبال هستین کارتون فقط تخریبه
1395/07/3 - 14:57شماهام از منصوریان یاد گرفتید فقط دفاع الکی کنین از تو رختکن دفاع رو شروع کرده بودن تا بیان تو زمین
1395/07/3 - 15:02فقط برانکو
1395/07/3 - 15:181
1395/05/19 - 15:412
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
هب
تحقیقات کامل شده، موضوع صحت داره
1395/05/13 - 08:31سالار رفته گل بچینه میاد خودش براتون توضیح میده
1395/05/13 - 09:01سالار واسه زن اول رفته بود گل بچینه، از زن دوم دسته گل به آب داده
1395/05/13 - 11:14
یعنی سالار بیاد چماق رو ورداشته افتاده دنبالمون
پسره ی بی احساس
مرجان
فک کردی اگه بگی به جان زن سوم ، سالار باهات کاری نداره
سالار همه زن هاشو به یه اندازه دوست داره، سالار مرد عدالتِ
مرد عدالت
1395/05/13 - 16:32به به اومدي شاداماد
به افتخار داماد گل مجلس كف مرتب)))
سالار منبع خبري ب ما اطلاع داده اخيرا با گل گلايول و جعبه شيريني زبون و پاپيوني ديده شدي
حرفاي ديگه هم زده شده من نميتونم بگم همه ميفهمن رفتي خواستگاري
عه گفتم؟
بيا هولم كردين خبر رو گفتم خخخخخ
سالار یک سال بزرگتر شدی، باز این چماق رو دستت گرفتی
1395/05/16 - 08:19به سایر دوستان هم بگیم شاید به کارشون اومد
bamdad
ıllı YAŁĐA ıllı
صوفياجون
@yilmaz67
هرکسی رو ک من کاربری اش رو خاطرم بود خطاب زدم
من ادعا نکردم تو زمینه مسائل بانکی اطلاعاتم از تو بیشتره .
در کل سیستم تخفیف جالبی هست خوب شد معرفیش کردی .
میدونم شوخی کردم
بله بانک آینده تا اینجا برای ما و همکارامون خوب بوده از خدماتش استفاده کردیم
راستی فهرستی هست که کدوم فروشگاهها جز سیستم تخفیف هستن ؟
1395/05/2 - 14:34توی همون لینکی ک بالا گذاشتم جایی نوشته به نام تازه های ایران کارت
یکسری رستوران و مراکز خرید و خدمات هستن
ممنون باید خوب سایت رو ببینم چند روز پیش وقت نشد .
1395/05/2 - 16:29من توی بانک ملی حساب دارم ولی اون سیستم بام رو ک میگی ندارم
ی چیزی
یعنی تو هربانکی به جز ملی هم حساب داشته باشم حسابها رو نشون میده؟ مانده های حساب ها رو چی؟
و اين ك اگر كارمند بانك ملي بخواد ميتونه كل حسابهاي بانكي شما رو رصد كنه
1395/05/7 - 23:48 توسط Mobileمرجان فقط بانک ملی نیست همه بانکها همینطور هست کارمندها به اطلاعات مشتری ها دسترسی دارن .
1395/05/9 - 00:23سالار چرا دکمه شدی؟
به من که حالی کردی بدبخت شدم رفط
میگم این خواستگارام تو بانک ملی زیاد شدن واسه چیه هااا
نامردا آمار سپرده های بانکم رو دارن
نه رضا همه بانکها اینجوری نیستن فقط ملی هست من قبلا شنیده بودم ک با کد ملی ات تو بانک ملی کل سپرده ها و مبالغی ک تو بانکها داری رو میتونن بدونن
اما فکر نمی کردم حقیقت داشته باشه تا سالار گفت
نمیشه ؟ باز میکنی سه تا گزینه داره خانه - پست - جستجو روی پست بزنی صفحه ارسال مطلب باز میشه .
1395/03/17 - 00:03باز میشه ولی وقتی مثلا عکس انتخاب میکنم رو پست میزنم یهوو از برنامه میاد بیرون
1395/03/17 - 00:05نسخه موبایل رو تو گوشی باز کردی یا از طریق اون اپ که دادم ؟
1395/03/17 - 00:13از اون برنامه نمیدونم اینجوریه با نسخه موبایل میام خوبه
1395/03/17 - 00:16پس مشکل از برنامه هست .
1395/03/17 - 00:18دختری با مادرش در رختخواب
درددل می کرد با چشمی پر آب
گفت:مادر حالم اصلا خوب نیست
زندگی از بهر من مطلوب نیست
گو چه خاکی را بریزم بر سرم؟
روی دستت باد کردم مادرم!
سن من از بیست وشش افزون شد
دل میان سینه غرق خون شد
هیچ کس مجنون این لیلا نشد
شوهری از بهر من پیدا نشد
غم میان سینه شد انباشته
بوی ترشی خانه را برداشته!
مادرش چون حرف دختش را شنفت
خنده بر لب آمدش آهسته گفت:
دخترم بخت تو هم وا می شود
غنچه ی عشقت شکوفا می شود
غصه ها را از وجودت دور کن
این همه شوهر یکی را تور کن!
گفت دختر مادر محبوب من!
ای رفیق مهربان و خوب من!
گفته ام با دوستانم بارها
من بدم می آید از این کارها
در خیابان یا میان کوچه ها
سر به زیر و با وقارم هر کجا
کی نگاهی می کنم بر یک پسر
مغز یابو خورده ام یا مغز خر!؟
غیر از آن روزی که گشتم همسفر
با سعیدویاسر وایضا صفر
با سه تاشان رفته بودم سینما
بگذریم از مابقی ماجرا!
یک سری هم صحبت صادق شدم
او خرم کرد آخرش عاشق شدم
یک دو ماهی یار من بود و پرید
قلب من از عشق او خیری ندید
مصطفای حاج علی اصغر شله
یک زمانی عاشق من شد،بله
بعد جعفر یار من عباس بود
البته وسواسی وحساس بود
بعد ازآن وسواسی پر ادعا
شد رفیقم خان داداش المیرا
بعد او هم عاشق مانی شدم
بعد مانی عاشق هانی شدم
بعدهانی عاشق نادر شدم
بعد نادر عاشق ناصر شدم
مادرش آمد میان حرف او
گفت: ساکت شو دگر ای فتنه جو!
گرچه من هم در زمان دختری
روز و شب بودم به فکر شوهری
لیک جز آن که تو را باشد پدر
دل نمی دادم به هرکس اینقدر
خاک عالم بر سرت ،خیلی بدی
واقعا که پوز مادر را زدی
مدیر نمیدونم خصوصی کردن پروفایل رو درست کنه از دست تو راحت بشم مرجان
1394/08/19 - 15:29من حرف بدی نزدم مدیر محترم نمیدونم عایا اعتقاد به آزادی عقاید نداری؟
#تانبینم_باورم_نمیشه.
من با نظر آبجی مرجان موافقم
1394/08/19 - 16:48محمد
1394/08/19 - 16:50مرجان اعتقاد به آزادی بیان دارم با حرفت موافقم .
اما این عکس رو دیدم یاد #علیرضا_خمسه تو فیلم من زمین رو دوست دارم افتادم .
ولی من نا خود آگاه یاد مدیر شبکه اجتماعی نمیدونم افتادم .
1394/08/19 - 20:16 توسط Mobileمنم یاد یکی از دخترای فامیل افتادم که قبل از اینکه بینی ش رو عمل کنه دست کمی از این عکس نداشت ولی حالا هرجا عکسی از قدیمای خودش میبینه مثل گرگ حمله میکنه بهش تا پارش کنه
مرجان لطف داری
1394/08/19 - 21:17محمد میشه بگی تو کی و کجا صورت رضا رو دیدی؟!!!!!!!
این یه مساله ی سکرته
بامداد #گرگ
1394/08/19 - 23:15 توسط Mobile@yilmaz67 با نظرم موافقی ؟؟؟
1394/08/12 - 16:21دقت نکردی باید 5 تا رو بگیره احترام خانوم رو جا انداختی فکر همون سوگلی سالاره
1394/08/12 - 16:22خودم دیدم احترام جا مونده ولی حالشو نداشتم دیدگاه رو حذف کنم و دوباره بنویسم سالار که میگفت سه چهار تا با هم چشمش رو گرفتن
1394/08/12 - 16:25فکر کن سالار بیاد خونش هرکدوم زناش براش غذا درست کردن هرکدوم دوتا بچه هم دارن
اوووووووووووه
2*5=10
x =10+3y
خلاصش کنم سالار = فتحعلی شاه قاجار
سالار شوخی میکنه یه زن هم از سرش زیادِ ، چه برسه به 5 تا
1394/08/12 - 16:31خودت که دیدی خودش تایید کرد رفته گرفته
اسم یکیشونم رعناست
اگه اون زن اولی همچین با بیل زده بودش که صدا آهو داده بود دیگه انقدر زن زن نمی کرد این سالار
الکی شعار میده
1394/08/12 - 16:48شعر الکی که میگه اما شعار رو نمیدونم
#باباسالارعریان
تو سر و کله همدیگه میپریم
راز بقا می خوای تو ارومیه راه بندازی؟؟؟
میتونم میگم :
#باباسالارعریان
آره الان دارم
1394/07/7 - 16:38جالبه برای من لود نشده .
1394/07/7 - 16:40میخواد از جلوی چشاش دور شی
1394/07/7 - 16:42واسه منم نیستش که!!!!
1394/07/7 - 17:44واسه منم نیس!!!
1394/07/7 - 18:30باشه منم دیگه ندارم
آنقدر ندارم ندارم کردین, همینم از دست رفت
بامداد یک مشکلی پیش اومد بررسی میکنم امیدوارم درست بشه .
1394/07/7 - 23:32باتشکر فراوان
کاری نکردم
1394/07/7 - 23:53خب میخوای یه کاری بکنی دیگه
مهم نیته ، یعنی مهمترین چیز نیته...
شکلکها مشکل نداره شماره باید درست کد هر شکلک رو کپی کنید بعد تو کارد ارسال مطلب یا دیدگاه پیست کنید .
1394/06/15 - 14:59
رضا مشکل از کجاست؟
1402/05/16 - 11:48نمیدونم چرا کش میکنه . چک میکنم ببینم مشکل از کجاست .
1402/05/19 - 23:10