یافتن پست: #رامش

محسن
محسن
کامنت:


خوندی cm بزار :'(
bamdad
bamdad
دیکته سال 1393:
سر سطر بنویس
کار پسران و دختران قلیان
مادران دق مرگ
پدران سگ دو برای نان
بنویس
بابا نای نان دادن ندارد
بابا سهمیه ای برای استخدام ندارد
بنویس
آن بچه سرطان دارد. هزینه هر آمپولش بیشتر از 1 میلیون تومان است. خانه آنها پایین شهر است. اشک چشمهای مادرش مروارید دارد.
بنویس
تلاش بی ثمر.
صاحب خانه بابا را جواب کرد
حاج رحیم برای چندمین بار به حج می رود
بابا پول قبض آب ندارد
بنویس
اهل محل برای ساختن مسجد پول جمع می کنند اما سقف خانه ما چکه میکند
بنویس
پسر همسایه ما از گرسنگی مرد اما در مجلس ختمش گوسفند سر بریدند
بنویس... عشق و محبت بی معنی ترین کلمه ها هستند چون آدمها آنقدر خودخواه و مغرورند ک اگر کسی رو به مرگ باشد و فقط ذره ای محبت بخواهد تا در آرامش باشد، به راحتی از او دریغ می کنند
بنویس در سرزمین من همه

یا سنگ می‌فروشند...
یا سنگ می زنند...
یا سنگ می اندازند...
یا سنگ دل اند...
یا نگاهشان سنگین است...
بنویس زندگیمان سخت آسان می گذرد

:(
دیدگاه · 1393/10/4 - 19:40 در Lawless ·
5
iman
iman
سلامتی مشروطی های دانشگاه...
به سلامتی دلمون که مثه جیبمون هیچی توش نیست...
به سلامتی اونایی که شکست خوردن
و تنها شدن اما باز تاریخ تولد طرف رمز گوشیشونه !
برای سلامتی رفیقی
که همه حرفاش از رفاقت صداقته !
به سلامتی اونی که آرزو بود
نفس بود آرامش بود رویا بود
ولــــی خاطره شد
بغض شد درد شد کابوس شد...
... ادامه
Mohammad
73158_829.jpg Mohammad
پیکرش رو با دو شهید دیگه تحویل بنیاد شهید دادند
شهدا رو گذاشتند توی سردخانه
نگهبان سردخانه تعریف می کرد:
یکی از شهدا آمد به خوابم و گفت: جنازه ی من رو فعلا به خانواده ام تحویل ندید
از خواب بیدار شدم
هر چه فکر کردم که کدام یک از این شهدا بود ، نفهمیدم
گفتم ولش کن ، خواب بود دیگه
فردا قرار بود جنازه ها رو تحویل خانواده ها بدیم
اما شب باز خواب اون شهید رو دیدم
باز هم تاکید کرد که جنازه اش رو فعلاً تحویل ندیم
اینبار فوراً اسمش رو پرسیدم
گفت: امیر ناصر سلیمانی
از خواب پریدم
رفتم سراغ پیکر پاک شهدا
دیدم روی پیکر یکی شان نوشته : شهید امیر ناصر سلیمانی
بعد ها متوجه شدم توی اون تاریخ که می خواستیم جنازه ش رو تحویل بدیم ، خانواده اش در تدارک مراسم
ازدواج پسرشون بودند
شهید نخواسته با اومدنش مراسم برادرش به هم بخوره!
(شهدا چقدرمهربون بودن خدایشان رحمت کند)
... ادامه
bamdad
bamdad
در نداشتن آرامشی هست که در داشتن نیست. داشتن همیشه با هزار و یک جور اضطراب همراه است؛ ترسِ از دست دادن، ترسِ نبودن. تازه همۀ این ها کنارِ بیشتر و بیشتر خواستن قرار میگیرند. بدتر از همه ابتذالی ست که همیشه داشتن را تهدید میکند. بنابراین فقط داشتن است که زمینه را برای بزرگ شدن فراهم میکند. در نداشتن آرامشی هست قرینِ حقارت، بزدلی و بی عرضگی.

بعضی اخلاق مداری ها مرا یادِ این نداشتن می اندازند. بعضی متواضع بودن ها، بعضی متّقی بودن ها، بعضی قانع بودن ها. این چیزها را نمیشود همه جا گفت؛ ولی آن هایی که میگویند «نباید» گفت، مرا یادِ این نداشتن می اندازند.

{-15-}
1 دیدگاه · 1393/09/12 - 20:12 در Lawless ·
11
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
Mohammad
چه خبره شلوغ کردی سایت رو{-7-}
Majid
1.jpg Majid
مجید خراطها:
طبق وظیفه به احترام مرتضی پاشایی و خانواده محترم و کلیه هواداران ایشان یک هفته پست های همدردی با بازماندگان این عزیز سفر کرده گذاشتیم از پست های بعدی طبق روال همیشگی.
و در پاسخ به سوالات متعدد شما فکر نمیکنم خوندن آهنگ در این شرایط کمکی به آرامش مرتضی عزیز بکنه , البته آهنگی در نظر داشتم که به علت بروز این اتفاق تلخ پخشش رو به بعد موکول میکنم.
زنده باد پدر و مادر مرتضی بابت تربیت و پرورش این فرزند
... ادامه
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
رضا
امیدوارم غم آخرتون باشه.
تسلیت صمیمانه منو بپذیرید.
روحشون شاد و در آرامش باشه ان شاء الله.{-35-}
ıllı YAŁĐA ıllı
2014-11-15_donbaler_1416035810922942_orig.jpeg ıllı YAŁĐA ıllı
منم میگم شاد مبارک عزیز {-35-}{-35-}{-35-}
bamdad
bamdad
تو را
ﺁﺯﺍﺩﯼ ﺭﺍ ...

ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺭﺍ ...

ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ...

ﺗﻮ ﺭﺍ ...

ﻣﻦ ﺍﻏﻠﺐ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﺑﯿﻨﻢ

ﻣﯽ ﭘﺮﺳﺘﻢ !

:(
دیدگاه · 1393/08/12 - 22:28 ·
4
Majid
ehdakhon-musicema-kharatha.com (18).jpg Majid
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
گر کسی با تمام مشکلات و دیوانه بازی هایت ترا بیشتر از خودش دوست داشت
اگر با چرخش مردمکان چشمت
یا طرز صدایت از هزاران کیلومتر راه دور
متوجه شد که هوای دلت ابری است یا آفتابی
اگر از اشتباهات خودت برایش حرف زدی
و او با آرامش به تو گفت فدای سرت آدمیزاد است دیگر گاهی اشتباه میکند
اگر اشتباهات تو را با شتاب پنهان چشم خودش پاک کرد
و ورقت زد که مبادا از نمره بیستش کم شوی
اگر لج بازی ها و قهرهای بی دلیلت را مصلحت عشقش دانست
اگر بدون جبران محبتهایش به تو محبت کرد و عشق ورزید
اگر با دست بسته اش پُر غرور از یک دانه گندمش به تو گندمزار بخشید
اگر با بغض تو پنهان گریست و با تبسمت بلند خندید
اگر هزار بهانه بدستش دادی که با تو حداقل به ظاهر قهر کند و قهر نکرد
اگر خشم تو را از تو تفریق و خوبی ترا جمع و عشق ترا ضربدر هزار کرد
اگر با حوصله ترا نوشت و تو او را بی حوصله خواندی
و با تمام این اگرها
اگر هر روز دل نگران بخاطر خوبی هایش از تو عُذر خواهی کرد
او احمق نیست
او یک انسان ساده است که خدا برای امتحان لیاقتت برای تو فرستاده است!
... ادامه
دیدگاه · 1393/08/6 - 14:51 ·
4
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
كسي كه برايت آرامش بياورد مستحق "ستايش" است انسان ها را در زيستن بشناس... نه در گفتن؛ در گفتار .... همه آراسته اند
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
عاقبت همه‌ی ما زیر این خاک آرام خواهیم گرفت
ما که روی آن دمی به همدیگر مجال آرامش ندادیم !
bamdad
bamdad
...
مگر مي اين چراغ بزم جان مستي نمي آرد ؟
مگر افيون افسون كار
نهال بيخودي را در زمين جان نمي كارد ؟
مگر اين مي پرستي ها و مستي ها
براي يك نفس آسودگي از رنج هستي نيست ؟
مگر دنبال آرامش نمي گرديد ؟
چرا از مرگ مي ترسيد ؟

كجا آرامشي از مرگ خوش تر كس تواند ديد ؟
مي و افيون فريبي تيزبال وتند پروازند
اگر درمان اندوهند ،
خماري جانگزا دارند .

نمي بخشند جان خسته را آرامش جاويد
خوش آن مستي كه هشياري نمي بيند !

چرا از مرگ مي ترسيد ؟
چرا آغوش گرم مرگ را افسانه مي دانيد ؟
بهشت جاودان آنجاست .
جهان آنجا و جان آنجاست...

... فریدون مشیری ...

{-35-}{-35-}{-35-}
Morteza
images.jpg Morteza
بخون خیلی قشنگه;:
یه روز یه مهندس انگلیسی اومده بود برای سیستم تهویه ای حرم اقا امام رضا(ع) که وقتی داشت داخل صحنا رو بازدید میکرد چشمش خورد به پنجره فولاد اقا. رو کرد به مترجمش چرا انقدر اینجا شلوغ و این دستمالها چیه که مردم به اون میبندن؟؟ گفت ما شیعه های ایران هر مشکلی داریم میایم اینجا و این دستمالا رو میبندیم تا مشکلمون زودتر حل بشه. که دیدن مهندس کرواتشو ازگردنش در اورد و بست به پنجره فولاد اقا. که چند قدمی از کنار پنجره دور نشده بودیم که تلفنش زنگ خورد مترجم میگه دیدم مهندس حالش دگرگون شد نمی تونست حرف بزنه بعدازین که حالش بهتر شد گفتم اتفاقی افتاده دستاش میلرزید گفت خانمم بود ما تو خونه یه دختر فلج داریم زنگ زده میگه کجای بهش گفتم چرا گفت یه شخصی اومده بود جلوی در گفت من رضا هستم همسرتون منو فرستاده اومدم دخترتون ببینم برای چند لحضه اومد اتاق بچه یه نگاهی بهش کرد یه دستی رو سرش کشیدو گفت به اقاتون بگید مشکلش حل شد و رفت بعد ازین که برگشم اتاق بچه دیدم ایستاده رو جفت پاهاش داره راه میره این اقا کی بود فرستادی وقتی رفتم جلوی در رفته بود ..السلام علیک یا امام رضا ..
... ادامه
Mostafa
Mostafa



دستمو بالا گرفتم
تو ضیافت اسیری
تا تو تا آخر دنیا
سرتو بالا بگیری
دستمو بالا گرفتم
تا تو قلبت پا بگیرم
تا ببینی با چه عشقی
این شکستو می پذیرم..
تو یه طوفان من جزیره
من ناپلئون تو دِزیره
جز تو کی میتونست از من
همه دنیا رو بگیره

همه دنیا رو بگیره..


نقطه ی تسلیم محضم
نقطه ی آرامشم بود
اسمتو زمزمه کردم
این تمام شورشم بود
تو هوای تو که باشم
صاحب کل زمینم
من همه دنیامو دادم
زیر چتر تو بشینم
شوق تسلیم تو بودن
لحظه لحظه تو تنم بود
بهترین تصویر عمرم
عکس زانو زدنم بود
عکس زانو زدنم بود..
تو یه طوفان من جزیره
من ناپلئون تو دِزیره
جز تو کی میتونست از من
همه دنیا رو بگیره
همه دنیارو بگیره..

منبع: 7text.ir
... ادامه
bamdad
bamdad
ıllı YAŁĐA ıllı آهنگ پروفایلت رو خیلی دوست دارم
من از آهنگای غمگین و ملایم خیلی خوشم میاد
مازیار فلاحی منو یاد خاطرات غم انگیز گذشته میندازه
یاد اشتباهات
یاد تلاشایی که کردم تا بشه اما...
یاد خیلی چیزا
سالهاست آهنگ موبایلم قلب یخی هستش :(
ıllı YAŁĐA ıllı
662918_orig.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
سربلندی ابراهیم

آرامش اسماعیل

امیدواری هاجر ,

عطر و بركت را برایتان دارم ,

فردا غمهایتان گردد

رو به همه ی دوستای . {-155-}{-96-}
رضا
رضا
تو همه عکسهایی که واسه بک گراند نمیدونم گذاشتم این تصویر پاییز رو از همه بیشتر دوست دارم .
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
وقتی یه مرد زنش رو از پشت سر در آغوش میگیره

معناش واسه زن خیلی بیشتر از یه آغوشه

وقتی مردو پشتش حس میکنه

حس میکنه که یه حامی داره که عین کوه پشتشه

یعنی احساس امنیت و آرامش

قدرت مردشو حس میکنه و بهش افتخار...
... ادامه
دیدگاه · 1393/07/2 - 18:43 ·
10
رضا
رضا
دریای آرامش .
دیدگاه · 1393/07/1 - 23:18 ·
8
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
سلام دوستان سلام خوبین انشالله ؟!!!
صفحات: 2 3 4 5 6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ