سلامتی اون مردایی که از پل نامردی رد نمی شن ولی تو دریای مردی غرق می شن .
سلامتی زنجیر که صد سال زیر برف و بارون می مونه ، زنگ می زنه ، می پوسه ولی از هم جدا نمیشه ...
سلامتی دریا که هزاری طوفانی میشه ولی ماهیاشو دور نمی ریزه ...
سلامتی سنگای بزرگ رودخونه که هوای سنگریزه ها رو دارن ...
سلامتی بچه های جنوب شهر ... چرا که بچه های جنوب شهر چشم سفید ندارن ، موسفیدا رو دارن ... موسفیدا رو ، بزرگا رو دارن ، ستون دارن ، قوت قلب دارن ، همه چی دارن ...
سلامتی اون باغبونی که زمستونشو بیشتر از بهارش دوس داره
سلامتی اونایی که میرن تو باغ ، گلا رو بو می کنن لگد نمی کنن
سلامتی و نجات همه ی زندونیا ، زندونیای بی ملاقاتی ، اونایی که به جرم دیوونگی تو امین آبادن ...
سلامتی اون کسانی که زر ندارن ، زور ندارن ، پول ندارن ، پارتی ندارن ، کس و کار ندارن ، بی کس و کارن ، یقه چرکی اند ، پا برهنه اند ، مقوا خوابند ، پارک خوابند ، شب پیرهنو می شورن و صبح تنشون می کنن ...
میگن عشقست مستی و مستی و راستی
هرگز نمیر مادر ...
امان از بی مادری ...
رفیق بی کلک مادر ... دوست بهتر از دوست ، مادر ....
اول و آخر ، مادر ...
کوه رنج ..... پدر
... ادامه
#سلامتي
1392/07/1 - 10:33