#سرنوشت
سرنوشتم به من میگه، میگه روزا می میرن دیگه هرگز روزای من حرفای خوب نمی گن از غم تو که دیگه واسم اشکی نمونده نمی دونم کجا رفتی چرا رفتی حالا هر وقت پیشم میای تو خوابای شبونه جاری میشن رو گونه هام اشکای دونه دونه از غم تو که دیگه واسم اشکی نمونده نمی دونم کجا رفتی چرا رفتی توی تلخی وجودم دلمو غصه می گیره بعد از این وحشت شب ها می دونم فردا می میره وقتی یاد تو نباشه دلم از زندگی سیره ته زندون وجودم کنج تنهایی اسیره روزای خوب بهترین لحظه هام با یاد تو گذشتن اون خاطرات گمشده رفتن و برنگشتن تو این دنیا که دیگه نمی خوام بی تو بمونم خوب می دونم نمی تونم نمی تونم حالا هر وقت پیشم میای تو خوابای شبونه جاری می شن رو گونه هام اشکای دونه دونه از غم تو که دیگه واسم اشکی نمونده نمی دونم کجا رفتی چرا رفتی توی تلخی وجودم دلمو غصه می گیره بعد از این وحشت شب ها می دونم فردا می میره وقتی یاد تو نباشه دلم از زندگی سیره ته زندون وجودم کنج تنهایی اسیره سرنوشتم . . . #علیرضا_قمیشی
یـــــــه روزایـــــی ، یـــــــه شـــبـایـــی
به یه آدمــای خاصی خیلی احتــیاج داری
گوشیــتو برمیداری شمارشــو بگیری
اما میــدونی بی فایــدس
اینـقدر دلـگیرو دلتـنگی که یهـو به خـودت میـای
و میـبیــنی خیره شـدی به یه صفـحه ی خــالیِ بی جــواب
اشکــات سرازیر شُـدن و بعد با خودِت فقـط یه جمــله میگی
اون هـمه دوســت داشتن آخــرش چِــرا اینـطوری شـد
نگار
دستهایم نمیرسد که ستاره ی
آرزوی محال را بچینم
آنچه از چیدن ستاره مهم تر است .....
رویای ناب آرامش توست....
لحظه لحظه زندگیت آرام....
تولدت مبارک خانومی .... به هرچه که تو دلته برسی....
انشالله جشن 120 سالگیتو باهم جشن بگیریم
روزای قشنگی در انتظارت باشه.....
خب بریم بزن و بکوب
وااای برم خوشگل کنم جشن شروع شد
چی بودم چی شدم....
آهاااااااااااااااا حالا بریم وسط
برادرا حجابشونو رعایت کنن....
حالا همه باهم بخونیم شعر تولدو تا کیکمون از راه برسه
حالا که تموم شد تو هم داری می ری
مبادا دست کسی رو بگیری
خدایا نگاه کن درست تو چه وقتی
پر از اشکم اما می خندم به سختی
گلوم و رها کن تو ای هق هق من
می موندم من و اون نبود عاشق من
مبادا که عشقم تو قلبش بمیره
می ترسم که دست کسی رو بگیره
بگین کار اینبار ازم بر نیومد
بگین کم آوردم یا صبرم سر اومد
بگین باز بیاد و به قلبم بشینه
بگین جای اسمش هنوز نقطه چینه
تو احساس من رو چه راحت ربودی
اگه من شکستم مقصر تو بودی
مگه من رو در حد مردن ندیدی
تو دلخور نبودی چرا دل بریدی
دل روز و شب رو تو تنهایی سر کرد
اگر که تموم دعاهاش اثر کرد
بگین اون و دست خدامون سپردم
مقصر نبودم ولی پاش و خوردم
بگین خیلی وقته که صبرم سر اومد
بگین کاری کرده که دادم در اومد
بگین خیسه اشکه همه تار و پودم
بگین تا بدونه مقصر نبودم
راستی الان عزیز من سرت رو شونه کیه
صدای خنده های تو الان تو خونه کیه
روزای خوب زندگی تمومشون صرف تو شد
می گفتی راهمون جداست آخرشم حرف تو شد
وقتی حتی که خدا هم دلش از غصه میپوسه
میاد و هر شب با حسرت صورت ماهو میبوسه
توی آسمون غریبه س کسیو اونجا نداره
خدا هر روز آدمای خوب و بد رو برمیداره
خدا جون خیلی غریبی رو زمین توی دلا
تو همش دعا میکردی بشه مث اولا ...
آخه تو دلت شکسته س مث قلب آدما
ولی قلب تو کجا و کجا قلب مردما ...
خدا جون من اینجا تنهام مث روزای قدیم
تو میگی همیشه تنهام . این چیزارو بلدیم
عکساتو میبوسم و کنار قابای قشنگ
وقت اینه که ببینم حالا خوابای قشنگ
خدا جون صبرت زیاده چرا گریه چرا اخم؟
تو خودت دوای دردا . روی قلبت جای زخم؟
تا قیامت تا همیشه دل فقط اسم خدا
سطر سطر و صفحه صفحه خط به خط اسم خدا
خود شماها رو وقتی که خونه شوهرتون میرید دلم میخواد ببینم
فکر کردین خونه پدرتونه که دست به هیچی نزنید
اینجاست که شاعر میگه :
روزای رفته خداحافظ/خونه ی بابا خداحافظ
ما نگفتیم که دست ب هیچی نمیزنیم اما شوهری که کمک نکنه رو خاکبرسری میکنیم که خونه بابا براش آرزو بشه
اون شاعرم احتمالا مرد بوده و ازشرایط خودش می نالیده
آهااااااااااا من زوری بخندم چرا ؟؟؟ دست و پامو مگه بستن زور بزنم.... هه...
یادت باشه راجع ب همسرم درست بحرفی من رو شوهر آیندم غیرتیم و اجازه نمیدم احدی راجب شخص شخیص ایشون بحرفه
اوکی شد...
هر جا نیاز باش بنده از لبخند بسیار بسیار زیبایم استفاده میکنم
برو چایی بیار خسته شدم انقد شیرین بیانی کردم
واسه اولین بار یکی میاد تو زندگیت
میگه دوستت داره
تو هم خوشت میاد چون تورو دوست داره
کم کم به هم عادت میکنید
وابسته میشید یه جواریی که فک میکنید
بدون هم بودن واستون محال شده
این رابطه میشه عشق اول
وقتی میره تو میمونی و هزار تا خاطره با کلی تنهایی و سوال بی جواب خلاصه قشنگترین روزای زندگیت میشه غم و غصه
میشه فکر کردن و به گذشتــــه و یه عالمه چراهای بی جواب
همه ی این روزای سخت کم کم تو ذهنت کمرنگ میشه
سعی میکنی همه چیو فراموش کنی
به روزای خوب میرسی
حتی شاید یکی بیاد تو زندگیت که خیلی بیشتر از اون دوسش داشته باشی
اونقدر که همه ی خاطرات اون از ذهنت پاک بشه فقط یه اسم ازش باقی بمونه و چندتا خاطره ی نصف نیمه
حالا دیگه خیلی وقته بهش فکر نمیکنی
ولی مطمئن باش اگه یه روزی یه جایی دوباره ببینیش
همه ی اون خاطره ها
همه ی اون روزا
همه ی اون حرفا
دونه به دونه دوباره یادت میاد
آره عزیزم
عشق اول همچین دردی داره.....!
شاید فراموش بشه ولی هیـــچ وقت خوب نمیشه..
به سلامتی اونایی که به دردودل دوستاشون گوش میدن اما معلوم نیست خودشون پیش کی دردودل میکنن، به سلامتی اونایی که
توی روزای سخت به جای اینکه ترکمون کنن درکمون میکنن…