شبکه اجتماعی نمیدونم - جستجو در پست ها

Mohammad

طرز صدا کردن مامانم زمانی که غذا امادست؟
تخم مرغ:عزیزم الهی مادر فدات بیا غدا حاضره

|:
کوکو:عزیزم غذا امادست
خورشت:بیا دیگه غذا یخ کرد
مرغ:ما الان میخوریم جمع میکنیم اومدی اومدی ...
کباب:اصن صدا نمیکنه بعد میگه هرچی صدا کردیم نیومدی
پیتزا:اونم دیگه احتیاج ب صدا کردن نیست
چون وقتی من خونه نیستم میخورن

|||||

دیدگاه · 1393/09/10 - 12:36 در خنده بازار ·

4

Mohammad

">

مرجان بانو

ıllı YAŁĐA ıllı
سلام {-99-}

شما دو تا چیکار میکنین

13 دیدگاه · 1393/09/9 - 10:17 ·

9

آخرین 10 دیدگاه · نمایش همه »

ıllı YAŁĐA ıllı

کسی رد نمیشه {-169-} زرنگ شدن میرن تو خونشون شیطونی میکنن {-177-}

1393/09/9 - 10:48

مرجان بانو :)

آخ یادم رفت بفرمایید بفرمایید {-197-}

ععععععه تموم شد که.... {-105-}
تشریف بیارید من الان میرم شیر گرم می کنم... {-99-}

1393/09/9 - 10:50

صوفياجون

سلووووو منم هستماااا البته #روح-سرگردانم

1393/09/9 - 11:05 توسط Mobile

مرجان بانو :)

بفرمایید من شیر خریدم اینم سه تا لیوان شیر برای شما {-78-} {-78-} {-78-}
خیلی وقت بود ندیده بودمت آجی...

1393/09/9 - 11:10

Mohammad

یاد اون مطلب افتادم که میگفت خدا پدر مادر گشت ارشاد رو بیامرزه که ما از ترسشون میریم تو خونه
شیر رو خوردی بعد تعارف کردی

1393/09/9 - 11:11

Mohammad

سلام آبجی صوفیا {-99-} راست میگی با موبایل که میای شبیه روح سرگردان میشی

1393/09/9 - 11:12

مرجان بانو :)

گشت ارشاد = لیوان شیر {-105-}

1393/09/9 - 11:58

ıllı YAŁĐA ıllı

{-62-}

1393/09/9 - 12:15

Mohammad

1393/09/9 - 15:31

مرجان بانو :)

{-204-}

1393/09/10 - 09:18

رضا

Warning: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 677

9 دیدگاه · 1393/09/8 - 23:32 در وبگردی ·

7

دیدگاه

رضا

Mostafa عصر #اینترنت ارزان یا رایگان داره کم کم شروع میشه .
فکر کن شرکتهای بزرگ برای رقابت با این پروزه و همدیگه چه کارهایی انجام میدن و همه به نفع کاربران سراسر جهان به جز ایرانیها میشه .

1393/09/8 - 23:38

ıllı YAŁĐA ıllı

1393/09/9 - 09:50

رضا

چی شد یلدا ؟

1393/09/9 - 13:46

ıllı YAŁĐA ıllı

اینکه ایران اصلا امکاناتش داغونه

1393/09/9 - 13:49

رضا

خب چون سرمایه گذاری تو این نوع کارها تو آمریکا مرسوم هست چیز عجیبی نیست تو #ایران کلا در مورد #تکنولوژی های جدید نگاه بدبینانه وجود داره مثل همین #اینترنت هنوز خیلی ها نسبت بهش نگاه منفی دارن .

1393/09/9 - 13:57

Mostafa

همون میخواستم بگم با پارازیت نمیذارن دست کاربر ایرانی بهش برسه

1393/09/10 - 12:33

رضا

مصطفی حتما یه بلایی سرش میاد که دست ما بهش نرسه

1393/09/10 - 14:39

Mostafa

مثل ماجرای کوسه

1393/09/11 - 12:44

رضا

آره . الیته اگر این راه بیفته خوارک پارازیت هست .

1393/09/11 - 14:18

bamdad

دستم را بالا میبرم و آسمان را پایین میکشم...

آنقدر از دلتنگی هایم برایش خواهم گفت ....

تا سرخ شود...

تا نم نم بگرید...

آن وقت رهایش میکنم و میدانم کسی هرگز نخواهد دانست غم آن غروب بارانی

همه از دلتنگی های من بود...

دیدگاه · 1393/09/8 - 21:19 ·

5

Mohammad

خاطره 8 آذر 76 بازی ایران - استرالیا
گل خداداد عزیزی
8 آذر 1376 بي ترديد از آن روزهايي است که در قلب تاريخ روشن مي ماند.

[لینک]

9 دیدگاه · 1393/09/8 - 08:19 ·

7

متین (میراثدار مجنون)

تو ماه را
بیشتر از همه دوست می‌داشتی
و حالا ماه هر شب
تو را به یاد من می‌آورد
می‌خواهم فراموش‌ات کنم
اما این ماه
با هیچ دستمالی
از پنجره‌ها پاک نمی‌شود!

... ادامه

دیدگاه · 1393/09/7 - 21:30 در Lawless ·

6

مرجان بانو :)

"می خواهم با کسی بروم که من دوستش می دارم
نمی خواهم هزینه ی این همراه شدن را حساب و کتاب کنم
یا اینکه به خوبی و بدی اش فکر کنم
حتی نمی خواهم بدانم دوستم دارد یا نه
فقط می خواهم با آن کسی بروم که دوستش دارم . {-41-}

دیدگاه · 1393/09/6 - 10:28 در عاشقانه ·

5

مرجان بانو :)

اگرمیخواهی عاشق من باشی،بایدبیاموزی گذشته ام رادوست بداری. چون چالشهایی که دیروزپشت سرگذاشتم،مراتبدیل کرده به ادمی که امروزهستم {-35-}

دیدگاه · 1393/09/6 - 10:23 در عاشقانه ·

4

رضا

خواستم داشبورد رو کمی تغییر بدم تا بصورت آژاکس لود بشه درست نشد .

دیدگاه · 1393/09/5 - 16:49 ·

7

مرجان بانو :)

خودکشی مال خارجیاست

.

.

.

.

.

ما یه نون و ماستم بخوریم سرطان میگیریم میمیریم {-15-}

دیدگاه · 1393/09/5 - 10:07 در جوکستان ·

8

√√★nima★√√

@, , , ,aghar daste man bood ...tamame shabhaye sal ra be namat mazadam...na yekshab ra........yadesh bekheyr, , , ,ki bood akhe be in hame khatere gand zad.... {-38-}

dishab khabeto didam ke kheyli narahat boodi...emshab in posto be eshghe khodet gozashtam...rasti akset basi ziba bood...hamchon perances ha {-41-}

koli nagofte tome ke nemitonam begam...faghat toye ye jomle kholasash konam...★kheyli delam barat tang shode★. Taghdim be toee ke nashnakhtamat.. {-35-}

7 دیدگاه · 1393/09/4 - 03:35 ·

دیدگاه

√√★nima★√√

@★★★★

1393/09/4 - 03:39

√√★nima★√√

غرورت نمیذاره برگردی؟؟؟.میدونم!
جوابمو نمیدی؟؟؟.میدونم!
سکوت کردی؟؟؟.میدونم!
محلم نمیذاری؟؟؟.میدونم!
دستاتو بم نمیدی؟؟؟.میدونم!
میرسه اونروزی که
میخوای برگردی!
تلفن و برمیداری.
زنگ میزنی.
بوق .بوق .بوق .
برنمیدارم!
عصبی میشی
فوش میدی
با خودت میگی.
کلاس گذاشتم!
روز دوم
زنگ میزنی .
بوق.بوق.بوق .
برنمیدارم!
با خودت میگی
غلط بکنم دیگه بش زنگ بزنم!
روز سوم.
رد میشی از جلوی کوچمون
میبینی حجله ی یه بنده خدایی و
زدن سر کوچه !
دلت میسوزه!
میگی بیچاره!جوون بوده
میای نزدیک تر
میگی چقد قیافش آشنا میزنه!
میای نزدیک تر.
جوان ناکام .؟ !ئه !اینکه منم!.
بالاخره برگشتی!؟.ببخشید!
نمیتونم جلو پات
بلند شم!آخه زیر خاکم!
دیدی آخر خرابت شدم؟
دیدی همه چیزم خاک شد؟.
عشقم!.چه قدخوشگل شدی!
چه مشکی بت میاد!
کاش زودترمیمردم!.
ئه!گریه نکن دیگه!
یادته روز رفتنت؟
گریه میکردم.التماس میکردم..میگفتم نرو..
روزای بعدش چی؟یادته؟التماس میکردم برگردی.?
آخه گریه نکن!
آخه نمیتونم اشکاتو ببینم!آخه زیرخاکم!
آخه نمیتونم بلند شم!
چی دارم میشنوم!!
التماس میکنی برگردم؟؟؟.
عشقم!.آروم باش.
غرورت !نذاشت...

1393/09/4 - 03:41

√√★nima★√√

سر خاک من...!! اونی که بیشتر اذیتم کرد بیشتر گریه میکنه...!! اونی که نخواست مارو ببینه بالاخره میاد دیدنم...!! اونی که حتی نیومد تولدم زیر تابوتمو میگیره...!! اونی که سلام نمی کرد میاد برای خداحافظی...!! چه روزقشنگیه اون روز همه هستن...!! حیف که خودم نیستم...!

1393/09/4 - 03:49

√√★nima★√√

!!!...وﻗﺘﯽ ﺑﻤﯿﺮم ﻫﯿﭻ اﺗﻔﺎﻗﯽ ﻧﺨﻮاﻫﺪ اﻓﺘﺎد ,

!...ﻧﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺨﺎﻃﺮم ﺗﻌﻄﯿﻞ ﻣﯿﺸﻮد

!...ﻧﻪ در اﺧﺒﺎر ﺣﺮﻓﯽ زدﻩ ﻣﯿﺸﻮد

!...ﻧﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑﺴﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮد

!... و ﻧﻪ در ﺗﻘﻮﯾﻢ ﺧﻄﯽ ﺑﻪ اﺳﻤﻢ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮد

!!!...ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻮﻫﺎی ﻣﺎدرم ﮐﻤﯽ ﺳﭙﯿﺪﺗﺮ ﻣﯿﺸﻮد

!!!... و ﭘﺪرم ﮐﻤﯽ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺗﺮ

!!!... اﻗﻮاﻣﻤﺎن ﭼﻨﺪ روز آﺳﻮدﻩ از ﮐﺎر

دوﺳﺘﺎﻧﻢ ﺑﻌﺪ از ﺧﺎﮐﺴﭙﺎری ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮردن ﮐﺒﺎب !... آرام آرام ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺸﺎن ﺷﺮوع ﻣﯿﺸﻮد

!...راﺳﺘﯽ ، ﻋﺸﻖ ﻗﺪﯾﻤﻢ را ﺑﮕﻮ

!...... ﻫِـــــــــــــــــﻪ

!...او ﻫﻢ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺶ در آﻏﻮش دﯾﮕﺮی، ﻣﺮا از ﯾﺎد ﻣﯽ ﺑﺮد

!...ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺗﻨﻬﺎ ﮔﻮرﮐﻨﯽ را ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ

و ﻣﺪاﺣﯽ ﮐﻪ اﻟﮑﯽ از ﺧﻮﺑﯽ ﻫﺎی ﻧﺪاﺷﺘﻪ ام ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ !!!... و اﺷﮏ ﺗﻤﺴﺎح ﻣﯿﺮﯾﺰد و در آﺧﺮ ﻣﻦ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻢ و ﮔﻮرﺳﺘﺎن ﺳﺮد و ﺗﺎرﯾﮏ !!!...و ﻏﻢ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ ام ﮐﻪ ﻫﻤﺮاﻫﻢ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﺪ

1393/09/4 - 03:52

√√★nima★√√

Hamishe sheramo,be eshghe khodet misorodam...ta badan bekhonishon..

1393/09/4 - 03:58

√√★nima★√√

Hala ke daram miram baram doa kon...chon marizam....halalam kon....

1393/09/4 - 04:00

√√★nima★√√

Shayad vaghti digar....bedrod...

1393/09/4 - 04:02

مرجان بانو :)

آرزومه
که بارون بیاد بارونی سه چهارساعته
منم زیر بارون برای خودم قدم بزنم بدون اینکه به چیزی و کسی فکر کنم
بدون هیچ دغدغه و نگرانی
فقط خودم باشم و خودم هیچکسی کاری بهم نداشته باشه ………

... ادامه

12 دیدگاه · 1393/09/3 - 15:54 در Girls and Boys ·

2

آخرین 10 دیدگاه · نمایش همه »

مرجان بانو :)

دیدی من دیروز آرزو کردم از دیشب همینجور داره تهران بارون میاد! {-7-}
کاش یه چیز دیگه از خدا خواسته بودم!
#دکتری چیزی {-7-}

1393/09/4 - 08:42

Mohammad

سقف خواسته هات همون بارون بود ، دکتر نداریم

1393/09/4 - 09:04

مرجان بانو :)

یه نیگاه بنداز شاید سقف رو آپدیت کرده باشن!
ببین اون گوشه کنارا یه چشم پزشک نیفتاده؟ {-62-}

1393/09/4 - 09:11

Mohammad

نه کسی دیده نمیشه البته یه چیزایی دیه میشه ولی دکتر نیستن

1393/09/4 - 09:23

مرجان بانو :)

پس لازم شد من برت دارم ببرمت پیش همون چشم پزشک!
دقیق نگاه نکردی!
اتفاقا یه گوشی دکتری هم گردنشه من دارم می بینم سادات هم هست {-7-}

1393/09/4 - 09:25

Mohammad

دکتر هست ولی پشت ابرها مونده ، سهم تو نیست
سمت تو دکتر نداریم

1393/09/4 - 09:29

مرجان بانو :)

پس احتمالا من سمت دکتر هستم! {-7-}

1393/09/4 - 09:31

Mohammad

نه اصن جدا هستین، باید منتظر باشی یه باد موافقی شروع به وزیدن کنه شاید به هم برسید

1393/09/4 - 09:36

مرجان بانو :)

9آبان یه حرکاتی شد..... {-105-}

1393/09/4 - 09:40

Mohammad

بسلامتی انشاالله

1393/09/4 - 09:49

مرجان بانو :)

چرا امروز هیشکی پست نمیذاره؟
من خودم دارم همینجور پست میذارم.....

8 دیدگاه · 1393/09/3 - 15:43 ·

3

Mohammad

ıllı YAŁĐA ıllı
آبجی رفتی رو سایلنت، هستی ولی نیستی شاید هم نیستی ولی هستی

3 دیدگاه · 1393/09/2 - 14:19 ·

7

Mohammad

بخـنــد هــرچـنــد غـمـگینــی

بـبخــش هــرچـنـد مـسکینـــی

فـرامـوش کــن هــرچـنــد دلــگیــــری

زیستــن اینــگــونـــه زیـبـاسـت ...

بخنـــد ببخــش و فرامـوش کـــن

هــرچـنــد میدانم ... آســـان نــیســـت.

... ادامه

4 دیدگاه · 1393/09/2 - 13:49 ·

7

مرجان بانو :)

دارم یه مدرک جعل میکنم ! {-7-}

خدایا منو ببخش.... {-47-}

10 دیدگاه · 1393/09/2 - 11:42 ·

6

دیدگاه

Mostafa

ای جلال =))
چی هست حالا

1393/09/2 - 11:51

ıllı YAŁĐA ıllı

{-15-}

یکی هم برا من جعل کن {-163-}

1393/09/2 - 11:55

مرجان بانو :)

سوابق بیمه ای!
با حداقل امکانات دارم جعل میکنم با paint !
ولی مو نمیزنه...
چقدر استعداد داشتم و من نمیدونستم
الله اکبر!

1393/09/2 - 11:55

مرجان بانو :)

یلدا چی میخوای؟

1393/09/2 - 11:56

Mohammad

فک کنم تو جعل کارت پایان خدمت بازیکنای فوتبال هم نقش داشتی

1393/09/2 - 13:04

مرجان بانو :)

{-54-}

من؟
اصلا فوطبال چی هست؟ من بلد نیستم اسمشم بنویسم {-163-}

1393/09/2 - 13:06

Mohammad

پس کار خودت بود

1393/09/2 - 13:08

مرجان بانو :)

انقدر تابلوعه؟؟؟ {-163-}

1393/09/2 - 13:10

ıllı YAŁĐA ıllı

یه گواهینامه میخوام واسه زن داشــم بنده ی خدا 2 سال درگیره {-18-}

1393/09/2 - 13:12

مرجان بانو :)

یلدا من گفتم پاسپورت و شناسنامه ای چیزی میخوای .... {-204-}
گواهینامه که دو دیقه بیشتر وقت نمی بره... {-174-}

1393/09/2 - 13:21

bamdad

این چیست که چون دلهره افتاده به جانم

حال همه خوب است، من اما نگرانم

در فکر تو بستم چمدان را و همین فکر

مثل خوره افتاده به جانم که بمانم

چیزی که میان تو و من نیست غریبی است

صد بار تو را دیده ام ای غم به گمانم؟

انگار که یک کوه سفر کرده از این دشت

اینقدر که خالی شده بعد از تو جهانم

از سایه ی سنگین تو من کمترم آیا؟

بگذار به دنبال تو خود را بکشانم

ای عشق، مرا بیشتر از پیش بمیران

آنقدر که تا دیدن او زنده بمانم

{-35-}

دیدگاه · 1393/09/1 - 22:40 ·

5

Mohammad

جودی عزیزم ! کاملا با تو موافق هستم که عده ای از مردم هرگز زندگی نمی کنند و
زندگی را یک مسابقه دو می دانند و می خواهند هرچه زودتر به هدفی که درافق دوردست است دست یابند و متوجه نمی شوند که آن قدرخسته شده اند که شاید نتوانند به مقصد برسند و
اگرهم برسند ناگهان خود را در پایان خط می بینند.

درحالی که نه به مسیر توجه داشته اند و نه لذتی از آن برده اند.

دیر یا زود آدم پیر و خسته می شود درحالی که از اطراف خود غافل بوده است.
آن وقت دیگر رسیدن به آرزوها و اهداف هم برایش بی تفاوت می شود و فقط او می ماند و یک خستگی بی لذت و فرصت و زمانی که ازدست رفته و به دست نخواهد آمد …

نویسنده : جین وبستر

... ادامه

دیدگاه · 1393/09/1 - 13:39 ·

8

رضا

سلام به همه کاربران گرامی بخاطر مشکلات این چند روز سایت شرمنده . قرار هست دوستان پشتیبانی سایت رو به فضای جدید منتقل کنند تا مشکل کند بود و عدم دسترسی به سایت رفع بشه .
ممکنه در ساعات آینده سایت کامل از دسترس خارج بشه . امیدوارم بعد از انتقال سایت بهتر از قبل بشه . لود صفحات خیلی سریعتر انجام بشه .

... ادامه

3 دیدگاه · 1393/08/28 - 21:34 ·

6