تصفیه آب
تصفیه آب کریستال یک تصفیه آب خانگی است . دستگاه تصفیه آب کریستال زیر سینک و یا داخل هر قسمتی از منزل که مشتری بخواهد میتوان نصب نمود . تصفیه آب کریستال برند قدیمی و دارای اعتبار است . شکل تصفیه آب کریستال به صورتی است که یک پایه داشته جهت نگهداری آن و پمپ و مخزن به صورت جدا دارد . اکسسوری تصفیه آب کریستال عبارتند از شلنگ و اتصالات و شیربرداشت آب .
دستگاه تصفیه آب خانگی کریستال یکی از محصولات تصفیه آب خانگی بوده که دارای 6 فیلتر تصفیه با سیستم اسمز معکوس و یا ro میباشد.
این دستگاه قادر است آب مصرفی را تا 0/0001 میکرون تصفیه کند ؛ به طوری که نیترات که یکی از ریزترین املاح ( و البته مضرترین املاح) میباشد را حذف کند . پس از حذف املاح , این تصفیه آب در فیلتر ششم مواد معدنی مفید آب را اضافه میکند .
دو فیلتر دیگر میتوان به دستگاه متصل نمود که باعث ارتقاء کیفیت آب میگردد : فیلتر قلیایی که در ادامه فیلتر ششم مواد معدنی مفید به اضافه کرده و دیگری فیلتر UV است که عملیات گندزدایی و آنتی باکتریال انجام میدهد.
شرح مراحل دستگاه تصفیه آب خانگی کریستال
. مرحله اول دستگاه تصفیه آب, فیلتر الیافی :
این فیلتر تصفیه آب خانگی از جنس پلی پروپیلن 100 % خالص فشرده 5 میکرون با پوسته شفاف جهت حذف گل و لای ، شن و ماسه و سایر آلودگی های معلق , می باشد .
>>پوسته شفاف این مرحله زمان تعویض این فیلتر را به سادگی نشان می دهد.
. مرحله دوم دستگاه تصفیه آب , فیلتر کربن پودری :
کربن بکار رفته در این فیلتر تصفیه آب خانگی از جنس پوسته نارگیل با پوسته سفید جهت حذف کلر ، تری هالومتان ها و بیشتر مواد شیمیایی آلی موجود در حشره کش ها و آفت کش ها ,رنگ ، طعم و بوی آب , می باشد .
. مرحله سوم دستگاه تصفیه آب , فیلتر کربن بلاک :
کربن بکار رفته در این فیلتر تصفیه آب خانگی از جنس پوسته نارگیل با پوسته سفید جهت تکمیل عملکرد مرحله دوم و حذف مواد شیمیایی موجود در آب , می باشد . ساختار خلل و فرج این فیلتر برای حذف بالاترین میزان کلر و مواد سمی در نظر گرفته شده است . این فیلتر شامل دو لایه از جنس پلی پروپیلن جهت پیش تصفیه می باشد.
. مرحله چهارم دستگاه تصفیه آب , ممبرین :
مهمترین قسمت دستگاه تصفیه آب مرحله چهارم است که عملکرد غشای ممبرین جهت حذف املاح مضر تا ابعاد 0.001 میکرون، از جمله مواد غیر آلی حل شده
... ادامه
[لینک]
در طول سالهای متمادی، حدس و گمان بسیاری در مورد ریشههای رنگ پیراهن بارسا وجود داشته است. میدانیم که در نخستین جلسه تاریخ باشگاه، نام باشگاه جدید انتخاب شده است، اما رنگ پیراهن تیم، نه. در جلسه دوم میان سران باشگاه در تاریخ 13 دسامبر 1899، پیراهن آبی و اناری برای تیم انتخاب شد، که تا ده سال با شورتهای سفید پوشیده میشد.
1395/10/28 - 14:00تئوریهای بسیاری وجود دارند که دلیل انتخاب این رنگها را توضیح میدهند. یکی از این تئوریها این بود که مادر یکی از بازیکنان بوده که به دلیل در اختیار داشتن این رنگهای پیراهن، پیشنهاد پوشیدن لباسهایی با این لعاب را داده است، که البته این فرضیه با توجه به این نکته که بازیکن مورد نظر، کوماماله، نخستین بازی خود را در سال 1903 با پیراهن بارسا انجام داد، رد شد. همچنین گفته شده بود که این رنگها انتخاب شدند، زیرا خودکارهایی که توسط حسابداران در آن زمان مورد استفاده بود، دو رنگ داشت: قرمز و آبی. سپس اشاره شد که این رنگها، پرچم بخشی از کشور سوییس بودند که مؤسس باشگاه، خوان گمپر، در آن به دنیا آمده بود، اما این ادعا به طور قطعی رد شد. در سال 2008، وقتی بارسا و بازل در لیگ قهرمانان به مصاف هم رفتند، گفته شد که رنگ پیراهن بارسا از باشگاه سوییسی گرفته شده است. اما گمپر، نوه مؤسس باشگاه، در کتابی اشاره کرد که تیم گمپر در سوییس، اکسلسیور - که سپس زوریخ نام گرفت - بوده است که او آن را پایهریزی و رهبری کرده، در حالی که او رابطه بسیار کمتری با تیم بازل داشته و تنها مدت کوتاهی در آن به بازی مشغول بوده است.
در واقع، در تاریخ باشگاه، اشارات بسیار مختصری در این مورد وجود دارد. دنیل کاربیو، روزنامهنگاری که در سال 1924 «تاریخ باشگاه بارسلونا» را نوشت، در بیست و پنجمین سالگرد تأسیس باشگاه، گفت: «توافق شد که رنگ پیراهن باشگاه آبی و اناری باشد». نه چیزی بیش از این. آلبرت مالوکر، در سال 1949، رنگ پیراهن باشگاه را به تیم سوییسی نسبت داد که گمپر در آن بازی کرده بود، اما به طور دقیق مشخص نکرد که کدام تیم. همهچیز نشان میدهد که در حالی که حتی شاهدانی وجود داشتهاند که مؤسسین باشگاه را میشناختهاند، هیچ پاسخ تأیید شدهای در این مورد وجود ندارد، و شاید هم کسی اهمیتی به این پرسش که در حال حاضر آن را مطرح کردهایم، نداده بود.
یک عصر با براداران ویتی و خوان گمپر
همه هواداران بارسلونا با نام خوان گمپر آشنا هستند، اما افراد کلیدی دیگری هم در تأسیس باشگاه محبوب ما دست داشتهاند. آنها، براداران ویتی بودهاند: فردریک آرتور و ارنست؛ که در سالهای نخست باشگاه فعالیتهای بسیاری داشتند. آنها در جلسه 13 دسامبر 1899، دومین جلسه تاریخ باشگاه که در آن رنگ پیراهن تیم مشخص شد، حاضر بودند. نوادگان این افراد کلیدی، به دنبال این پرسش بودند که چرا این رنگها را انتخاب کردند.
مانل گمپر، نوه خوان گمپر، همیشه از اینکه از پدرش، خوان-ریچارد گمپر، که در سال 1970 مدیریت باشگاه را برعهده داشت و مطمئناً ساعات بسیار زیادی را به صحبت با خوان گمپر در مورد بارسای محبوبش اختصاص داده بود، بیشتر سؤال نپرسیده، احساس پشیمانی میکند. از طرف دیگر، مایکل ویتی، نوه فردریک آرتور ویتی، خوششانس بود که پدرش تا سن 89 سالگی زیست و او توانست به صحبت با او در این زمینه بپردازد. مایکل همواره از پدرش شنیده بود که رنگ پیراهن باشگاه از مدرسهای گرفته شده است که پدربزرگش در آن درس میخواند: مارچنت تیلورز در کروسبی، لیورپول.
در هفتاد و پنجمین سالگرد تأسیس باشگاه، تئوریهای بسیاری در مورد تاریخچه ابتدایی بارسا جمعآوری مجدد شد. در همان زمان بود که فردریک ویتی، پسر فردریک آرتور و پدر مایکل، وقتی دید که هیچکسی در مورد ریشههای رنگ پیراهن باشگاه صحبت نمیکند، تصمیم گرفت که به لیورپول نامهای بفرستد و مطمئن شود که آیا رنگ پرچم مدرسه مورد نظر، آبی و قرمز بوده است؟ پاسخی که فردریک دریافت کرد، کاملاً واضح بود: آبی و اناری، رنگ پیراهن راگبی مدرسه در اواخر قرن نوزدهم بوده است، که برادران ویتی در آن، ضمن درس خواندن، بازی میکردند. این پاسخ واضح و قابل ملاحظه به نظر میآمد، اما کسی به آن توجهی نکرد و پس از آن هم صحبتی در موردش نشد.
سالها گذشت و داستان ریشههای رنگ پیراهن باشگاه دوباره به گفتگوها میان ویتیها و گمپرها، که به دنبال فرضیات احتمالی میگشتند، بازگشت. و این همانچیزی بود که چند هفته پیش به باشگاه ابلاغ شد، ابتدا به مرکز اسناد و سپس به رئیس حال حاضر باشگاه، ماریو بارتمئو.
مانو و خاویر گمپر، و همچنین مایکل ویتی، یک تصویر از تیم راگبی مدرسه مرچنت تیلورز در اواخر قرن نوزدهم که راهراههای آبی و قرمز به تن داشتند، به همراه مدارکی از سوی دو خانواده برای باشگاه ارسال کردند و این تئوری را مطرح ساختند: در جلسهای که در آن رنگ پیراهن باشگاه مشخص شد، برادران ویتی رنگ پیراهن تیم راگبی دوران مدرسه خود را پیشنهاد دادند و خوان گمپر، که مؤسس اصلی بوده، به این خاطر که پیش از این مدتی در سال 1896 در بازل سوییس، هرچند کوتاه، این پیراهن را به تن کرده بود، ایده مطرح شده را پسندید.
اگر گمپر میخواست رنگ یکی از باشگاههای قدیمی خود را پیشنهاد بدهد، اکلسیسیور یا زوریخ، که آن را تأسیس کرده بود و – درست مانند بارسلونا – نام شهر را به آن داده و در آن کاپیتانی کرده بود، انتخاب میکرد. این مسئله هم که رنگ پیراهن باشگاه دقیقاً در جلسهای انتخاب شد که برادران ویتی به باشگاه پیوسته بودند، به این احتمال قوت میبخشد. در واقع، این نوه خوان گمپر، مانل گمپر بود که قطعیت بیشتری در این مورد داشت: «اینکه صحت این نکته را هر چه زودتر مشخص کنیم، عمل مناسبی است، زیرا این مسئله از ترویج تئوریهای ناصحیح جلوگیری میکند. باید بیشتر در این مورد صحبت کنیم، زیرا این نسخه رسمی باشگاه خواهد بود».
مایکل ویتی نیز گفت: «پدر من همواره آنچه پدربزرگم به او گفته بود را به من میگفت. و خود من نیز، وقتی جوان بودم، با پدربزرگم، فردریک آرتور، در مورد این مسئله صحبت کردم و او تئوری مدرسه مارچنت تیلورز را تأیید کرده بود، اما با توجه به تواضع بسیاری که داشت، هیچگاه به این مسئله توجهی نمیکرد».
به هر حال، در نبود اسناد ثبتشده، شهادت شفاهی کلیدی به نظر میآید. از این رو، تئوری مطرح شده توسط افراد مرتبط به مؤسسین باشگاه، قویترین تئوری در مورد ریشههای پیراهن تیم به نظر میرسد و توسط باشگاه تأیید شده است. شاید یک روز، در شرایطی که دور از ذهن است، مدرکی یافت شود و از این تئوری دفاع کند. اما تا آن روز، ما از این تئوری به عنوان محتملترین تئوری یاد خواهیم کرد.