یافتن پست: #سگ

mostafa AZ
mostafa AZ
يارو تو سرازیری دنبال اتوبوس میدویده.... . . . . . . يكي سرشو از تو همون اتوبوس میاره بیرون به مسخره میگه: خودتو پاره نکن نمیتونی برسی يارو میگه: دهنت سرویسه پدرسگ دعاکن برسم... بدبخت من راننده اتوبوسم.
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/7 - 23:38 ·
4
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
1388134600978477_large.png shaghayegh(پارتی_السلطنه)
و همسرش-----عَـجَـبــ چِشايــــي داره {-7-}
nafas
nafas
آخه روی چه اصولی بعضی ها می خندنه، روی لپاشون دوتا حفره ایجاد می شه؟ چرا ما می خندیم پرانتز باز می شه؟ ما آدم نبودیم؟ توله سگ بودیم؟!
دیدگاه · 1392/10/6 - 10:58 ·
6
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
طرف دندونش درد می کرده میره دکتر میگه: همه رو بکش بجز اونی که درد می کنه ! دکتر میگه چرا ؟ میگه: بذار مثل سگ تنها بمونه !{-18-}
دیدگاه · 1392/10/4 - 23:27 ·
9
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
انشای دانش آموز کلاس دوم دبستان:{-7-}
ما حیوانات را خیلی دوست داریم، بابایمان هم همینطور. ما هر روز در مورد حیوانات

حرف میزنیم، بابایمان هم همینطور. بابایمان همیشه وقتی با ما حرف می زند از حیوانات هم یاد میکند، مثلا امروز

بابایمان دوبار به ما گفت؛ توله سگ مگه تو مشق نداری که نشستی پای تلوزیون؟و هر وقت ما پول می خواهیم

می گوید؛ کره خر مگه من نشستم سر گنج؟ چند روز پیشا وقتی ما با مامانمان و بابایمان می رفتیم خونه عمه

زهرا اینا یک تاکسی داشت می زد به پیکان بابایمان. بابایمان هم که آن روی سگش آمده بود بالا به آقاهه

گفت؛ مگه کوری گوساله؟ آقاهه هم گفت؛ کور باباته یابو، پیاده می شم همچین می زنمت که به خر بگی* زن

دایی . بابایمان هم گفت: برو بینیم بابا جوجه و عین قرقی پرید پایین ولی آقاهه از بابایمان خیلی گنده تر بود و

بابایمان را مثل سگ کتک زد. بعدش مامانمان به بابایمان گفت؛ مگه کرم داری آخه؟ خرس گنده مجبوری عین

خروس جنگی بپری به مردم؟{-15-}
دیدگاه · 1392/10/2 - 14:41 ·
12
صوفياجون
صوفياجون
{-4-}{-4-}{-4-}{-4-}{-4-}
{-4-}{-4-}{-4-}{-4-}
{-40-}{-40-}{-40-}
... ادامه
...
...
من بی توچه کنم
ای
آرام تنم
دلتنگ توأم
غزلم
ازیادت چوروم
میسوزدجگرم
غم آیدبه سرم..
نمیدونم که میدونی
که چقدرجدایی سخته
اگه قسمت من اینه
نمیگم
گناه بخته
حرف تازه ای ندارم
که ازاین فاصله ردشم
جون به لب شدم که
شاید
توبگی میمونی پیشم
""حمیدعسگری""
{-35-}
دیدگاه · 1392/09/30 - 21:12 ·
6
mostafa AZ
mostafa AZ
كشتی سگ و شیر سگی نزد شیر آمد و گفت: بامن کشتی بگیر! شیر سر باز زد و نپذیرفت. سگ گفت: نزد تمام سگان خواهم گفت که شیر از مقابله با من می هراسد!! شیر گفت: سرزنش سگان راخوش تر دارم از این که شیران مرا شماتت کنند که با سگی کشتی گرفته ام...!
... ادامه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
میخوام سگ بخرم ولی نمیدونم از چه نژادی{-54-}
...
...
خدایا!
وفای سگهایت
به چه کارمامی آید..
فکری برای آدمهایت میکردی..
دیدگاه · 1392/09/28 - 12:48 ·
3
حامد@ پسر تنها
حامد@ پسر تنها
سلام من اومدم {-17-}{-21-}{-35-}
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
03278473199334763173.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
عشق واقعی من کسی است که وقتی مثل سگ و گربه ب جون هم افتادیم شب بغلم کنه و بگه اشتی نیستما اما بدون تو خوابم نمیبره!!!!
دیدگاه · 1392/09/27 - 21:35 ·
8
mostafa AZ
mostafa AZ
بعد عمری یه خبرنگار اونم خانوم , داشت باهام مصاحبه میکرد تو محلمون منم بادی به غبغب انداخته بودم و خیلی شیک داشتم جوابشو میدادم یهو یکی از اون طرف خیابون داد زد با این مصاحبه نکنید بابا، این اسگل محلمونه ! نیگا کردم دیدم داداشمه :|
دیدگاه · 1392/09/27 - 16:05 ·
5
صفحات: 9 10 11 12 13

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ