یافتن پست: #طلوع

hastii
hastii
طلوع بی تو ازطاقتم دورست

چگونه طلوع میکنی تو بی من

من بی تو تنها درکنج خلوتم زندانی

تو بی من در دریای خیالت آزاد
دیدگاه · 1393/01/22 - 21:02 ·
4
bamdad
bamdad
واي از دست اين تنهايي
واي از دست اين لحظه هاي نفسگير
اي خداااا
بيا ودست هاي سردم را بگير
خسته ام
بازهم دلم گرفته ودل شکسته ام
در حسرت لحظه اي ارامشم
همچنان اشک در چشمانم ميريزد ودر انتظار طلوعي دوباره ام
گونه هايم پراز اشک شده و عين خيالم نيست!!!!!!!!!
عادت کرده ام ديگر…..
قلبم رنگ تنهايي به خودش گرفته
تمام فضاي قلبم را تنهايي پر کرده
ديگر در قلبم جاي کسي نيست
هر چه اشک ميريزم خالي نمي شوم
هرچه خودم را به اين در و ان در ميزنم ارام نمي شوم
دلم گرفته…..
خيلي دلم گرفته……
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/20 - 19:53 ·
7
bamdad
bamdad
من مسافری زمینی هستم که زمانش به وقت حضورتوست
خورشیدش به افق مهربانی تو طلوع می کند
و ماه آسمانش چشمان توست
دیدگاه · 1393/01/18 - 22:21 ·
5
ParNiyA
favrjr.jpg ParNiyA
ای طلوع اولین دوست ای رفیق آخر من
به سلامت سفرت خوش ای یگانه یاور من
مقصدت هرجا که باشه هر جای دنیا که باشی
اون ور مرز شقایق پشت لحظه‌ها که باشی
خاطرت باشه که قلبت سپر بلای من بود
تنها دست تو رفیق دست بی‌ریای من بود...
... ادامه
ParNiyA
13697458567.jpg ParNiyA
عشق به شکل پرواز پرندست
عشق خواب یک آهوی روندست
من زائری تشنه زیر باران
عشق چشمه آبی اما کشندست
من میمرم از این آب مسموم
اما اونکه از مرده عشق تا قیامت هر لحظه زندست
من میمیرم از این آب مسموم
مرگ عاشق عین بودن اوج پرواز پرندست
تو که معنای عشقی به من معنا بده ای یار
دروغ این صدا را به گور قصه ها بسپار
صدا کن اسممو از عمق شب از لب به دیوار
برای زنده بودن دلیل آخرینم باش
منم من بذر فریاد خاک خوب سرزمینم باش
طلوع صادق عصیان من بیداریم باش
عشق گذشتن از مرز وجوده
مرگ آغاز راه قصه بوده
من راهی شدم نگو که زوده
اون کسی که سرسپرده مثل ما عاشق نبوده
من راهی شدم نگو که زوده
اما اونکه عاشقونه جون سپرده هرگز نمرده...
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/7 - 02:10 ·
8
soheil
soheil
خسته‌تر از صدای من، گریه‌ی بی‌صدای تو
حیف که مانده پیش من، خاطره‌ات به جای تو

.
رفتی و آشنای تو، بی‌تو غریب ماند و بس
قلب شکسته‌اش ولی پاک و نجیب ماند و بس

.
طعنه به ماجرا بزن، اسم مرا صدا بزن
قلب مرا ستاره کن، دل به ستاره‌ها بزن

.
تکیه به شانه‌ام بده، دل به ترانه‌ام بده
راوی آوارگی‌ام، راه به خانه‌ام بده

.
یک‌سره فتح می‌شوم، با تو اگر خطر کنم
سایه‌ی عشق می‌شوم، با تو اگر سفر کنم

.
شب‌شکن صد آینه با شب من چه می‌کنی؟
این همه نور داری و صحبت سایه می‌کنی

.
وقت غروب آرزو بهت مرا نظاره کن
با تو طلوع می‌کنم ولوله‌ای دوباره کن

.
با تو چه فرق می‌کند زنده و مرده بودنم
کاش خجل نباشم از زخم نخورده بودنم
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/3 - 21:23 ·
4
bamdad
bamdad
بهار که از راه می‌رسد…
جوانه سر می‌زند، شکوفه می‌شکفد،
باران نم‌نم می‌بارد آسمان نفس می‌کشد،

اما…

بهار که از راه می‌رسد…
زمین سبز می‌شود بلبل نغمه خوان می‌شود،
روز نو می‌شود سال نکو می‌شود،

اما… تو چطور؟!

اگر شکوفه شکوفه بروید
و دریغ از شکوفه لبخندی که بر لبانت بنشیند چه؟!

اگر زمین زمین سبز شود
و هنوز برگ‌های پاییزی سنگفرش دلت باشد چه؟!

اگر باران باران طراوت ببارد
و هنوز خاکستر غم و یاس بر شیشه دلت باشد چه؟!

اگر روز روز نو شود
ولی چشم‌هایت به عادت و کهنگی گشوده شود چه؟

اگر گرما گرما مهربانی با طلوع خورشید
بتابد و تو همچنان دل به سرما سپرده باشی چه؟

اگر بهار بهار بیاید و تو زمستان باشی؟
بیا و وجودت را به دست مهربان بهار بسپار تا زندگی را در تو جاری کند

تا… بهار شوی…

بیا و چون بهار طراوت و شکفتن و لبخند و مهربانی و زیبایی و سبزی و تازگی را به هر که دل به زمستان سپرده هدیه کن.
که بهار می‌آید و می‌رود اما تو در تابستان و پاییز و زمستان هم که بمانی بهارآفرین خواهی شد

بیا و تو بهار آفرین باش،
تا دشت دشت مهربانی بروید…
هزار هزار خنده بشکفد…
باران باران محبت ببارد…

تـــــــــــو بـــــــــــــهار آفریــــــــــــن بـــــــــــــــاش!
{-35-}{-35-}
دیدگاه · 1393/01/1 - 23:47 ·
6
bamdad
bamdad
سلام باران


با آنکه زاده ابری سیاه و دلتنگ هستی


اما چه با طراوت و روح انگیزی!


با دیدنت فهمیدم می‌توان از


دل سیاهی سفیدی نیز طلوع کند


همانطور که از شب روز زاده می‌شود


پس ایمان دارم از دل این دلتنگی‌های امروزم


نظاره‌گر فردایی روشن خواهم بود
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/26 - 20:44 ·
5
ساراملوس
ساراملوس
متین (میراثدار مجنون) خسته ام ...! خسته نبودنت ...! خسته از روزهایی که بی تو شب میشود و شبهایی که باز هم بی تو میگذرد تا که طلوعی و غروبی دیگر بیایند و باز هم گذر زمانها که بی تو میگذرد ...! میگذرد ...! میگذرد و باز هم میگذرد
دیدگاه · 1392/12/18 - 21:39 ·
7
Noosha
0.657183001313928059_parsnaz_ir.gif Noosha
@bamy
امروز خورشید شادمانه‏ترین طلوعش را خواهد کرد و دنیا رنگ دیگری خواهد گرفت،

قلبها به مناسبت آمدنت خوشامد خواهند گفت فرشته آسمانی سالروز زمینی شدنت مبارک
... ادامه
hastii
hastii
زندگی یعنی دیدن لبخند عزیزانی که دوستشان داریم.
زندگی یعنی شادی های بی دلیل و خنده های از ته دل.
زندگی یعنی خاطره های یواشکی که ثانیه ها لبخند را بر لبانمان جاری می سازد.
زندگی یعنی صدای قهقه کودکان،
یعنی دیدن طلوع هر صبح خورشید...
زندگی یعنی آرامش یعنی سادگی...
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/8 - 00:06 ·
5
...
...
خوشید

آواره وارطلوع کرد؛

دیوانه وار


انتظارکشید!

ومعصومانه

غروب کرد"


وشاید

ماه نمیداند

چراآسمان شب مال اوست!
{-60-}
Noosha
258970-c875611b7d9aa978460265aa0f5243f9-org (1).jpg Noosha
Mohammad
Mohammad
ســـــــــــــــــلام به همه :)
♥هـــُدا♥
0.987249001309788503_jazzaab_ir.jpg ♥هـــُدا♥
خورشید را امروز به خاک سپردم...

تا اطلاع ثانوی در قلمرو من

هیچ ارزویی حق طلوع ندارد...
دیدگاه · 1392/10/18 - 22:43 ·
8
صوفياجون
Mehdi Tolooee - Asan Nist [128].jpg صوفياجون
صوفياجون
Mehdi Tolouee - Kojaye Donyaee.jpg صوفياجون
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ