شهرزاد
نمی دانی چه دلگیرم، نمی دانی چه بشکسته
نمی دانی که از بغضی، وجود من شده خسته
دل سربسته ی مارا کسی نشکافت تا بیند
چه ها اندوخته از بدسگالی ها، از این دنیای دربسته
نسیم روح بخشی در هوای عاشقی بودم
از عمر خود گذشتم ، گم شدم، آرام و آهسته
چو تابیدی بسان رشته ی نوری به پستوی دل ساده
گمان کردم طلوع صبح امیدی و می تابی، شایسته
سکوت و سربزیری و غرورت را نفهمیدم
به تعبیری غلط این دلبری ها را نهادم اسم؛ وارسته
ولیکن عمر بگذشت و عیان شد نقش رخسارت
چه با تاخیر فهمیدم چه بودی و نمودی خویش برجسته
من از آغاز دل بستم، به دامان تو پیوستم
ندانستی کجایی، سرنکردی با نبودن های بایسته
تو را تصویر کردم با تصور های پنهانم
چه می دانستم این بازی چه مرموز است و سربسته
شدم شمعی که نورافشانم و راهت برم باخود
گرفتم دست سردت را بسی همراه و پیوسته
ندانستی مرا هرگز، نفهمیدی خودِ خودرا
ولی دیگر نمانده فرصت ترمیمِ این پیوند بگسسته
نمی دانی که از بغضی، وجود من شده خسته
دل سربسته ی مارا کسی نشکافت تا بیند
چه ها اندوخته از بدسگالی ها، از این دنیای دربسته
نسیم روح بخشی در هوای عاشقی بودم
از عمر خود گذشتم ، گم شدم، آرام و آهسته
چو تابیدی بسان رشته ی نوری به پستوی دل ساده
گمان کردم طلوع صبح امیدی و می تابی، شایسته
سکوت و سربزیری و غرورت را نفهمیدم
به تعبیری غلط این دلبری ها را نهادم اسم؛ وارسته
ولیکن عمر بگذشت و عیان شد نقش رخسارت
چه با تاخیر فهمیدم چه بودی و نمودی خویش برجسته
من از آغاز دل بستم، به دامان تو پیوستم
ندانستی کجایی، سرنکردی با نبودن های بایسته
تو را تصویر کردم با تصور های پنهانم
چه می دانستم این بازی چه مرموز است و سربسته
شدم شمعی که نورافشانم و راهت برم باخود
گرفتم دست سردت را بسی همراه و پیوسته
ندانستی مرا هرگز، نفهمیدی خودِ خودرا
ولی دیگر نمانده فرصت ترمیمِ این پیوند بگسسته
... ادامه
شهرزادم این شعر عالیه
1391/06/10 - 15:12اسم شاعرش محمدرضا علی بابایی
گلم همیشه سعی کن اسم شاعرای شعرا رو زیرشون بزنی
لینک استاد بابایی تو وب من هست میتونی ببینی اشعارشون رو خیلی دوستت دارم
چشم مهوش جونم
1391/06/10 - 15:13شهرزاد جونم عالی بود لذت بردم قربونت بره ندایی
1391/06/10 - 15:16ندا
1391/06/10 - 15:16