یافتن پست: #علامت

mehdi
mehdi
چـــی دلنشیــ♥ــن ‌تر از اینکـــﮧ
مدام و بی ‌بهانــــﮧ صدایت کنم با علامت ِ سوال …؟
و تو ســـر ِ حوصلـــﮧ جــواب بدهــــ♥ـے جـــــــ♥♥ــــانـــم
... ادامه
Reza Babaei
Desktop Wallpaper 1900-1200 [BARFMUSIC] (10).jpg Reza Babaei
قاضی: تو متهم هستی که مادر زنتو با چکش کشتی
یکی از حضار: کصافطط آغشال…
قاضی: تو متهم هستی که زنتو هم با چکش کشتی
همون حضار: کصافطط…
قاضی: آقا جان تو کی هستی که همش فحش میدی؟؟!
همون طرف: قربان من همسایشون هستم
2 ساله که بهش میگم چکش داری؟
.
.
.
دیشب رفتیم خونه خالم اینا یه پسر داره اندازه ماکارونی 4 ساله،
اومده میگه “این علامت حاکم بزرگ میتی کومان”
خواستم خر کیف شه احترام گذاشتم.
برگشته میگه تو نمی خواد احترام بزاری …
تو از خودمونی زومبه!!!!
من
.
.
.
... ادامه
دیدگاه · 1392/03/7 - 15:06 ·
12
♥هـــُدا♥
جــدایی (2284).jpg ♥هـــُدا♥
چرامیگویند “ها” علامت جمع است؟

“تن” را با “ها” جمع کنی خودت میمانی و خودت.
دیدگاه · 1392/02/22 - 13:17 ·
4
Mostafa
Mostafa
يه پنجره با يه قفس يه حنجره بی هم نفس

سهم من از بودن تو يه خاطرست همينو بس

تو اين مثلث غريب ستاره ها رو خط زدم

دارم به آخر ميرسم از اونور شب اومدم

يه شب که مثل مرثيه خيمه زده رو باورم

ميخوام تو اين سکوت تلخ صداتو از ياد ببرم

بذار که کوله بارمو رو شونه شب بذارم

بايد که از اينجا برم فرصت موندن ندارم

داغ ترانه تو نگام ---- شوق رسيدن تو تنم

تو حجم سرد اين قفس ---- منتظر پر زدنم

من از تبار غربتم از آرزوهای مهال

قصه ما تموم شده با يه علامت سوال

بذار که کوله بارمو رو شونه شب بذارم

بايد که از اينجا برم فرصت موندن ندارم
... ادامه
دیدگاه · 1392/02/18 - 14:44 ·
2
Mostafa
Mostafa
10 علامت مهم که باید به پزشک مراجعه کنید
Mostafa
Mostafa
هيچ چيز دلنشين تر از اين نيست كه مدام نامت را صدا بزنم با يك علامت سوال...؟
و تو با حوصله جواب بدهی:
جانم؟!
دیدگاه · 1392/02/16 - 23:56 ·
Mostafa
Mostafa
الان بچه 4ساله از باباش gallexy note II میخواد :|
بعد ما یه فامیل داشتیم اسم بچش رضا بود تا 12سالگی هرکی میگفت سکوت علامت رضاست من فکر میکردم علامت اونه :|
دیدگاه · 1392/02/2 - 12:23 ·
2
♥هـــُدا♥
14.jpg ♥هـــُدا♥
شب بخيــر زندگــي!!!




من و ي عالمه مجهول

قد تموم آدما. . .

اسير ترديدم !

پوچ و بي هدف !

تمام سرگرداني هايم

همگي اسير. . . موزيک ساده و آروم ... درکنار آخرين پنجره چشمانم رومي بندم ...بخوابي آرام
اين آخرين خواب منه

کابوس زندگي ام تموم ميشه

زندگي ديگه بسه

بخوابي ديگر...

ب اميد فرداهاي خيالي!

؟

علامت سوالي ك گير كرده ميون تفكراتم
... ادامه
دیدگاه · 1392/01/26 - 22:22 ·
8
♥هـــُدا♥
1234 (46).jpg ♥هـــُدا♥
دروغ می گویند که



"ــهــــآ" علامت جمع است



پس چرا وقتی تنـــ+ـــها را جمع کردم



خودمــ ماندم و خودمــ..!؟
... ادامه
ღ×گیلدا×ღ
ღ×گیلدا×ღ
معنی این ۵ علامتو یاد بگیر :۱- @دورت بگردم ،۲ـ ،۳- $همه هستیمی ،۴- Wتاج سرمی ،۵- ۷۸۷۸پائین بری بالا بری .. دوستت دارم .{-29-}
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
ماهیها چقدر اشتباه میکنن٬قلاب٬علامت کدامین سوال است که بدان پاسخ میدهند؟آزمون زندگی ما پر از قلابهایست که وقتی اسیر طعمه اش میشویم تازه میفهمیم ماهیها بی تقصیرند!
... ادامه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
ساعتها زیر دوش به کاشی های حمام خیره می شوی غذایت را سرد می خوری ناهار ها نصفه شب ، صبحانه را شام! لباسهایت دیگر به تو نمی آیند، همه را قیچی می زنی! ساعتها به یک آهنگ تکراری گوش می کنی و هیچ وقت آهنگ را حفظ نمی شوی! شبها علامت سوالهای فکرت را می شمری تا خوابت ببرد! تنهائی از تو آدمی میسازد که دیگر شبیه آدم نیست… روزهای من اینگونه و شبهایم اصلاً نمیگذرد.
... ادامه
دیدگاه · 1391/12/5 - 00:51 ·
1
fahimeh
fahimeh
هنگامی که من و شعر نامه هایم

از ابتدای نگاه تو

به انتهای سرزمین تمسخر پرتاب می شویم

دیگر

نه جایی برای ماندن من است

و

نه جایی برای شعرنامه های بی وزنم

گر توان رفتن نیست

باید

شعر سکوت را پیشه خود ساخت.
... ادامه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
616972_ghhH4MN1.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
گاهی سکوت علامت رضایت نیست!

شاید کسی دارد خفه میشود

پشت سنگینی یک بغض...
دیدگاه · 1391/11/11 - 14:28 ·
5
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
جایی شنیدم میگفتند:"سکوت علامت رضاست"

تو فکر فرو رفتم و با خودم گفتم:

شایدم علامت یک بغض باشه...
دیدگاه · 1391/11/6 - 12:52 ·
3
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
چی دلنشین ‌تر از اینکه مدام و بی ‌بهانه
صدایت کنم با علامت ِ سوال
و تو سر ِ حوصله جواب بدهی که جان ِ دلم !!؟
دیدگاه · 1391/11/2 - 00:48 ·
5
نگار
نگار
بازمانده کشتی
تنها بازمانده یک کشتی شکسته توسط جریان آب به یک جزیره درو افتاده برده شد.

او با بی قراری به درگاه خداوند دعا کرد تا او را نجات بخشد،

او ساعت ها به اقیانوس چشم می دوخت،

تا شاید نشانی از کمک بیابد اما هیچ چیز به چشم نمی آمد.

سر آخر تصمیم گرفت کلبه ای کوچک خارج از ساحل بسازد تا از خود و وسایل اندکش

بهتر محافظت نماید .

روزی پس از آنکه از جست و جوی غذا بازگشت، خانه کوچکش را در آتش یافت.

دود به آسمان رفته بود؛ بدترین چیز ممکن رخ داده بود.

او عصبانی و اندوهگین فریاد زد:

«خدا چگونه توانستی با من چنین کنی؟؟»

صبح روز بعد با صدای یک کشتی که به جزیره نزدیکتر می شد از جا برخاست،

آن می آمد تا او را نجات دهد.

مرد از نجات دهندگانش پرسید:چطور متوجه شدی که من اینجا هستم؟؟

آنها در جواب گفتند:ما علامت دودی را که فرستادی دیدیم!!
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/28 - 13:22 ·
7
Majid
Majid
سکوت بهانه خوبیست تا بدانم که همیشه سکوت علامت رضا نیست .
دیدگاه · 1391/10/20 - 01:12 ·
4
...
...
خیـــــــلی پستی
دیشب با دوستم رفته بودم رستوان.... روبروی تخت ما یه دختر و پسر نشسته بودن که پسره پشتش به تخت ما بود، معلوم بود با هم دوست هستند، اتفاقی چشمم به چشمه دختره افتاد.... قشنگ معلوم بود پسره عاشقه دخترست، دختره شروع کرد به آمار دادن، سرمو انداختم پایین.... دفعه بعدی تحریک شدم با نگاه بازی کردیم. خلاصه یه کاغذ برداشتمو به دختره علامت دادم، با نگاهش قبول کرد، بلند شدن ، پسره جلو رفت که حساب کنه دختره به تخت ما رسید دستشو دراز کرد کاغذ رو گرفت، براش نوشته بودم ..... ..... خیـــــــلی پستی

پی نوشت:

خانم ها لطفا جای پسر و دختر را عوض کنند
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/19 - 00:09 ·
5
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
روبروی تخت ما یه دختر و پسر نشسته بودن که دختره پشتش به تخت ما بود،
معلوم بود باهم دوست هستن،
اتفاقی چشمم به چشمه پسره افتاد،
قشنگ معلوم بود دختره عاشقه پسرست،

پسره شروع کرد به آمار دادن،
سرمو انداختم پایین،
دفعه بعدی تحریک شدم با نگاه بازی کردیم.
خلاصه یه کاغذ برداشتمو به پسره علامت دادم،

با نگاهش قبول کرد،
بلند شدن،
دختره جلو رفت
پسره به تخت ما رسید دستشو دراز کرد کاغذ رو گرفت.
براش نوشته بودم…
خیلی پستی
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/16 - 14:14 ·
3
...
...
یک سلام و چند دقیقه سکوت/ به احترام لحظه هایی که با هم بودیم و چند نقطه چین به علامت دلتنگی روزهای ندیدنت.
دیدگاه · 1391/10/16 - 00:57 ·
1
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
هیچ چیز دلنشین تر از این نیستکه مدام نامت را صدا بزنم
با یک علامت سوال ... "؟"
و تو با حوصله جواب بدهی جـــــــــــون ِدلــــم !؟
دیدگاه · 1391/10/16 - 00:47 ·
5
shahin(غیرت_السلطان)
shahin(غیرت_السلطان)
روبروی تخت ما یه دختر و پسر نشسته بودن که پسره پشتش به تخت ما بود،
معلوم بود باهم دوست هستن،
اتفاقی چشمم به چشمه دختره افتاد،
قشنگ معلوم بود پسره عاشقه دخترست،

دختره شروع کرد به آمار دادن،
سرمو انداختم پایین،
دفعه بعدی تحریک شدم با نگاه بازی کردیم.
خلاصه یه کاغذ برداشتمو به دختره علامت دادم،

با نگاهش قبول کرد،
بلند شدن،
پسره جلو رفت که حساب کنه
دختره به تخت ما رسید دستشو دراز کرد کاغذ رو گرفت.
براش نوشته بودم…
خیلی پستی
{-7-}{-7-}
صفحات: 2 3 4 5 6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ