ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد<br> در دام مانده باشد صیاد رفته باشد<br> آه از دمی که تنها، با داغ او چو لاله در خون نشسته باشم<br> چون باد رفته باشد امشب صدای تیشه از بیستون نیامد<br> شاید به خواب شیرین، فرهاد رفته باشد...
ویرانه نه آنست که جمشید بنا کرد ویرانه نه آنست که فرهاد فرو ریخت ویرانه دل ماست که هر جمعه به یادت صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت تقدیم به حضرت مهدی عزیزم.