یافتن پست: #قرمز

...
...
خداشاهده پسرهمسایه امون اسمش مهدیه ملقب به مهدی شقی!اینم توهمش کم نیست!!
خودش تعریف میکنه میگه:یه روزباماشین داشتیم میرفتیم حوالی آفریقا...سرچراغ قرمزیه ماشین پرادو کنارمون شیشه رودادپایین...کی بودبه نظرتون ؟
شقایق فراهانی!!!
شماره اموبهش دادم نگرفت...چراغ سبزشدپاشوگذاشت روگازورفت!!!
منم خیلی بهم برخوردرفتم خونه روکاناپه ولو بودم که یهوهمرام زنگ خورد!
دیدم شقایقه...
سریع قطع کردم!!
بعدازنیم ساعت بایه شماره دیگه زنگید!!!!!!!
باعصبانیت گوشیموجواب دادم
تااومدم بدوبیراه بگم...
دیدم ایدل غافل گلیه!!!!!!
حالا بنظرتون گلی کیه؟!!!
آره درست حدس زدین گلشیفته فراهانی
باندامت گفت:شقی"شقایق "پشیمون شده وگفته:ازطرف من عذرخواهی کن ازمهدی وبگو...تلفنموجواب بده...
خدایییش یه جوراین مهدی میبنده که هیچکس نمیتونه بازش کنه...
... ادامه
صوفياجون
صوفياجون
دیدگاه · 1393/03/8 - 23:38 در ویدئو ·
6
رضا
bannnnnnnnnnnnner.png رضا
دیدگاه · 1393/03/6 - 14:26 ·
7
کاپیتـان رستمی
1401112801826629_thumb.jpg کاپیتـان رستمی
..
رضا
رضا
پخش امشب ساعت 21:30 دقیقه شبکه 2 .
...
گزارشی از همه سریال‌های نوروزی تلویزیون.jpg ...
توجه کردین این همه کاراکترجدیدآوردن توی مجموعه کلاه قرمزی ودیالوگای کلاه قرمزی روهم محدودترکردن ولی هنوزکلاه قرمزی محبوبترین کاراکترعروسکیه!
"اکشال نداره "
هرچی باشه ماحق آف وگل داریم...{-29-}
...
...
تنهایم..
امادلتنگ کسی نیستم!
خسته ام..
ولی
به تکیه گاه نمی اندیشم..
چشمهایم
ترهستندوقرمز
ولی
رازی ندارند!
چون مدتهاست
کسی راخیلی دوست ندارم...!
{-35-}
دیدگاه · 1393/03/3 - 14:22 ·
3
zoolal
zoolal
من نمي‌دانم
که چرا مي‌گويند: اسب حيوان نجيبي است، کبوتر زيباست.
و چرا در قفس هيچ کسي کرکس نيست.
گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد.
چشم‌ها را بايد شست ، جور ديگر بايد ديد.
واژه‌ها را بايد شست.
واژه بايد خود باد، واژه بايد خود باران باشد.
چترها را بايد بست.
زير باران بايد رفت.
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/1 - 14:56 ·
5
bamdad
bamdad
یک نفر دلش شکسته بود

توی ایستگاه اجابت دعا

منتظر نشسته بود.

ولی دعای او دیر کرده بود

او خبر نداشت

که دعای کوچکش توی چارراه اسمان

پشت یک چراغ قرمز شلوغ گیر کرده بود.......

{-47-}
دیدگاه · 1393/02/30 - 19:45 ·
6
sam
sam
شب شعر:
آقای مجری: یکی از شعرایی رو که بلد هستین رو بگین، فامیل، اگر در بند در ماند قبول نیستا! یه شعر جدید بخون.
فامیل دور: از در درآمدی و من از خود به در شدم...
آقای مجری: این دیوونم کرد از دست این دره!
فامیل دور: ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده‌ایم... که با این درد اگر در بند در مانند ، درمانند...
آقای مجری :اینوکه ۳۰ بار خوندی .حالا معنیش چیه؟
فامیل دور: این معنیش خیلی عمیقه !!! درمورد درهای در مانند هست آقای مجری ، یعنی دری که واقعا در نیست شبیه درهست . کنار خیابون دیدی نقاشی در کشیدن؟ فکر میکنی در هست ولی در نیست ، در ماننده !؛ یعنی این دردها مارو شبیه اون درها میکنه!
ببعی :
It's nice to be important, but it's more important to be nice
آقای مجری: نه شعر فارسی بخون.
ببعی :در گلستانه چه بوی علفی می آمد ، به به!
کلاه قرمزی :دستم استخون نداره ، نون خورده و جون نداره ، دیلا دیلای لالای لای لای
پسرعمه زا: سلطان غم مادر، بی تو پسر نمی‌شود!
آقای مجری: نه بچه جان! یه شعر قشنگ؛ باید میم هم داشته باشه.
پسرعمه زا: می تو پسر نمی‌شود... خوبه؟! آقای مجری این می‌تو پسر نمی‌شود یعنی چی؟
آقای مجری: بی تو به سر نمی شود
پسر عمه: چی نمی شود؟
آقای مجری: به سر نمی شود ، یعنی نمیتونم بی تو زندگی کنم.
پسرعمه: با پسرش؟
آقای مجری: پسر نیست که ، بی تو به سر نمی شود.
کلاه قرمزی: یعنی کلاه ما رو میگه دیگه ، میگه اگه تو نباشی من به سرم نمیرم
آقای مجری: نه نه ، بچه ها ، خیلی ساده ست . یعنی من بدون تو نمیتونم زندگی کنم.
فامیل دور : منو میگی آقای مجری؟ منم بدون تو نمیتونم زندگی کنم ، من از بچگی آرزوم بود شما بگید به من نمیتونید بدون من زندگی کنید!!!!!!!
ببعی: مرنجان دلم را که این مرغ وحشی، ز بامی که برخاست، مشکل نشیند، ببببعععع! عین بده...
پسرعمه زا: سلطان غم مادر!!!
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/26 - 11:40 ·
7
...
...
اشتباه میگیری
من راباصندلی!
بادر
بادیوار؛
باعطرملایم زنی که
توی تاکسی کنارت مینشیند...!
ومعلوم نیست تاکدام چهارراه
فقط زنی ست
که کنارت نشسته!!
حساب توازهمه ی خیابانهاجداست..
وازهمه ی بیمارستانها
اداره ها
بانک ها
حساب توچیزی نیست
که درکرایه یک مسیرکوتاه جاشود..
توباهمه ی عابران پیاده فرق میکنی!
وباهمه ی مردهاکه سیگارمیکشند..
وازراننده تشکرمیکنند..
اینرا
وقتی کنارت نشسته بودم
وبرایم ازعشق میگفتی
فهمیدم..!
اماتونفهمیدی
هرزنی که روسری اش قرمزبودمن نیستم!!!!
آنروزبوی سیگارمیدادی
ولی میگفتی:"من سیگارنمیکشم"
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/21 - 16:59 ·
5
شهرزاد
شهرزاد
گابریل گارسیا مارکز یکی از معدود نویسندگانی بود که می‌توانست ورای عرف داستان بگوید و کلمات را کنار هم بچیند.
وقتی از او می‌پرسند چه رنگی را دوست داری نمی‌گوید قرمز یا آبی یا سفید. می‌گوید رنگ دریای کارائیب در ساعت ۳ بعدازظهر وقتی آفتاب مایل می‌تابد.
... ادامه
Majid
Majid
پاییز سرد
درختان دلم را گرم کردند
“زرد” ، “قرمز” ، “نارنجی”
زمستان در راه است
تو میتوانی دلم را گرم کنی ؟
درختان فقط پاییز را دوام آوردند
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 08:57 ·
Majid
Majid
آه است خیابان به خیابان به لبم
از این همه بی تفاوتی در عجبم
تو مثل مسافری که دیرش شده است
من مثل چراغ قرمز نیمه شبم !
دیدگاه · 1393/02/15 - 08:57 ·
Majid
Majid
یک روز لوبیا به نخود گفت:"زن من می شی؟!"

نخود از خجالت قرمز شد و گفت:" خدا مرگم بده! این چه جور خواستگاری کردنه؟!"

لوبیا گفت:"ای بابا! مگه چه کار باید بکنم؟!"

نخود گفت:" نه سلامی ، نه علیکی!"

لوبیا به خود امد و گفت:"ببخشید.سلام علیکم! زن من می شی؟!"

نخود گفت:" دِ بیا! این چه جور خواستگاری کردنه؟!"

لوبیا گفت:" ای دفعه اشکالش چی بود؟"

نخود تکانی به سرو گردنش داد و گفت:" ننه ای، بابایی، کس و کاری نداری که بیاری

خواستگاری؟"

چشم های لوبیا از اشک خیس شد و گفت:" تمام افراد خانواده ام در یک جنگ نابرابر به

دست ادم های شکم گنده کشته و خورده شدند."

نخود گفت:" حالا گریه نکن! چون این بلا هم بر سر پدرو مادر من اومده."

لوبیا گفت:" تسلیت عرض می کنم.حالا بعد از همه این حرفا زن من می شی؟"

نخود در حالی که به اسمان نگاه می کرد، گفت:"یک نخود تنها به هیچ دردی

نمی خوره،جز اینکه زن یک لوبیای تنها بشه."

لوبیا گفت:" واسه من شعر نگو! زن من می شی یا نه؟"

نخود لبخندی زد و گفت:" با اجازه نویسنده و خواننده های این قصه :

بله!"خیال باطلنیشخند
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:19 ·
sam
sam
بازم عشق اول امیرتتلو با اهنگ فوق العادش:
مرسی ، وقتی که نداشتم به خیلیا حسّی ، انرژیا رسید
مرسی ، حتی از گِلِگیا مرسی ، ممنون
مرسی ، وقتی که نداشتم به خیلیا حسّی ، انرژیا رسید
مرسی ، حتی از گِلِگیا مرسی ، هرچی از دلت میاد بده بیاد انرژیات رسید

هه ، باورم نمیشه همه باهام خوبن ، منی که یه سربار واسه بابام بودم
باورم نمیشه باهام عکس میندازن هی ، همه جا آهنگا که من میسازمه
من ، همیشه تنها بودم ، همیشه استرس داشتم همه جا حتی اونور
همیشه ، نگرانِ کارا و حرفامونم ، همیشه ، به دور از همه جمعا موندم
دعوا اونقد داشتیم اونقد بد راه اومد این روزِگار با ما ، ما موندیم سرپا اونوقت
همیشه چشا قرمز دستامون یخ ، اَه ، وقتامون کم میومد درسامون سخت
همیشه حواسم به خرج کردنم بوده امید دارم حتی وقتی فقط چند برگ ازم مونده
همیشه گفتم واسه برگشتنم زوده ما تا تَش هستیم دستِ حق هم بدرقم بوده ، با اینکه مسیرامون بد بدرقم بوده
همیشه آماده ، نگران مضطرب ، حواس جمع ، با همه راه اومدم
اما بازم اونا که دوسَم داشتن ، آخرش واسه گنده شدن تو محل ، منو با چاقو زدن ، آدما چه بد بار اومدن
همیشه آماده بودم ، که هرچی دارم و آنن یه جا باهم بدم ، من یه عالَم گِلَم ، یه عالم حرفم بذا بازم بگم
همیشه تَشو دیدم ، نمونده هیچ چیزی که بخوان یادم بدن ، نمونده حتی واسم دلم ، دیگه نمیشه گفت آدم به من

اما مرسی ، وقتی که نداشتم به خیلیا حسّی ، انرژیا رسید
مرسی ، حتی از گِلِگیا مرسی ، حتی از گِلِگیات مرسی به من انرژیات رسید

یادمه که انقدِ بد بودش همه چی ، مادرم هَمَش عینه یه مَرد کار میکرد
جُفت چشامم تا حدِ مرگ خار دیدن که میشینم اینجوری شعرای درددار میگم
از بچگی میگفتم که حالا چی تو راهته ، میفهمیدم بابام ۲ ساعت واس چی توالته
میدونستم رویاهام بعیدن با این پول ، بچه بودم ، ولی بد حالیم بود
پدرم اما خدایی مَرد بود ، واسه ما بد بود ، ولی تو محل بهترین آدم بود
بینِ همسایه ها محبوب ، یه مَردِ واقعاً خوب
هرچند نذاشته واسم پول و نمونده هیچ چیزِ خاص از اون ، ولی خُب بازم بود
میزد از خوراکِ خودمون از شیکم میکم و راحت ، از خیلی از چیزای دیگَم میکَند
خودمون نون نداشتیم نگرانِ این و اون بود ، اون موقع ما نمیفهمیدیم داشت چی جمع میکرد
خلاصه نه پولِ کسی رو خورد نه ، سَرِ سفره نفرین و نحسی آورد
هرچیَم داشت حال به این و اون میداد ، آخ
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/12 - 18:40 ·
3
atefe
atefe
نوار قرمز دور بسته بیسکوئیت

همه چیزو از قفل گاو صندوق بانک مرکزی تا بخت دختر همسایه رو بازمیکنه

به جز بسته خود بیسکوئیت
دیدگاه · 1393/02/10 - 11:46 ·
5
bamdad
attach_4172.jpg bamdad
دلم تنگه...
برای دعا کردن واسه نیومدن معلم
برای خوندن قرآن اول صبحو سرود ایران اول هفته
برای خط کشی کنار دفتر مشق با خودکار آبی و قرمز
برای تخته پاکنو گچ های رنگی کنار تخته سیاه
برای ترس از سوال معلم
برای لیوان آبی که فلوت داشت
دلم برای همه ی دلــــــــــخوشی های کــــــــودکانه تــــنگ شده

:(
Noosha
904177-6f5a2387c37aef72ab4d14ad002f6381-org.jpg Noosha
امروز کسی باش که واقعا آرزو داری .

مهربان و با گذشت،

ساده و شفاف،

پاک و خالص،

رنج و نگرانی را کنار بگذار...

به لحظات زندگی چنان ارزش بده که آرزو داری

فقط یک روز بی ضرر باش



کسی نمیداند فردا چه در راه است .

زندگی کوتاه است

در گذشته نمان



در تاریکی دنبال چه میگردی ؟

چرا نور را نمی جویی ؟

لااقل یک روز کسی باش که واقعا آرزو داری ...

آن-شرلی با موهای قرمز{-41-}
رضا
mamad.png رضا
zahra
zahra
آه است خیابان به خیابان به لبم

از این همه بی تفاوتی در عجبم

تو مثل مسافری که دیرش شده است

من مثل چراغ قرمز نیمه شبم !
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/1 - 10:36 ·
6
bamdad
bamdad
داور قلبم نه سوت دارد
نه کارت قرمز
راحت باش…
هرچه دلت می خواهد خطا کن
دیدگاه · 1393/01/29 - 18:57 ·
4
zoolal
zoolal
جدیدا تو خونه بچه ها میگن بابا بزن اونور فوتبال ببینیم



ولی باباها میگن ساکت باش دارم کلاه قرمزی میبینم :
دیدگاه · 1393/01/28 - 21:28 ·
6
صفحات: 5 6 7 8 9

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ