یافتن پست: #قطره

♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
کدام مستحق‌تریم؟ ادامـــــــه(نظرات){-35-}
Mostafa
Mostafa
عزیزم تو فرارکن من مردونه ایستاد

یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می توانید راهی غیرتکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟

برخی از دانش آموزان گفتند :
با بخشیدن،عشقشان را معنا می کنند. برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند «با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می دانند.
در آن بین ، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند، داستان کوتاهی تعریف کرد: یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپّه رسیدند درجا میخکوب شدند.
یک ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود. شوهر،تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود..
رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرات کوچک ترین حرکتی نداشتند. ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد. همان
لحظه، مرد زیست شناس فریادزنان فرار کرد و همسرش را تنها گذاشت.
... ادامه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
آیا میدانید: که گرانترین کفش دنیا ۱ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان است ؟
آیا میدانید: کارخانه ماشین سازی ولوو در کمتر از دو دقیقـــــــــه یک ماشین سواری می سازد؟
آیا میدانید: که عامل اصلی سنگ مثانه مصرف شکر است ؟
آیا میدانید: که یک قطره آب دارای یک‌ صد میلیارد اتم است ؟
آیا میدانید: که هر چشم مگس دارای ۱۰ هزار عدسی میباشد ؟
آیا میدانید: که بدن انسان پنجاه هزار کیلومتر رشته عصبی دارد ؟
آیا میدانید: ۸۰% حرف هایی که در طول روز می زنیم با خودمان است ؟
آیا میدانید: که لایه پوستی که آرنج دست را پوشیده هر ده روز یکبار عوض میشود ؟
... ادامه
دیدگاه · 1391/12/14 - 17:15 ·
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
نامــــــه ای از طرف خدا ب ماها{-35-}

ادامــــه (نظراتــــ)
tania
tania
عشق مثل اب میمونه می تونی اونو تو دستت قایمش کنی اخرش یه روز دست تو باز می کنی میبینی نیست قطره قطره چکید بی اینکه تو بفهمی اما دستت پر از خاطرست...
... ادامه
دیدگاه · 1391/12/9 - 17:17 ·
2
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
اسمت چه بود؟

آدم

فرزند...؟

من را نه مادری نه پدر.بنویس اول یتیم عالم خلقت.

نام محل تولد؟

بهشت پاک.

اینک محل سکونت؟

زمین خاک.

آن چیست در گرده نهادی؟

امانت است.

قدت؟

روزی چنان بلند که همسایه خدا-اینک به قد سایه بختم بروی خاک.

اعضای خانواده؟

هوای خوب و پاک-قابیل خشمناک-هابیل زیر خاک.

روز تولدت؟

در روز جمعه ای به گمانم که روز عشق.

رنگت؟

اینک فقط سیاه ز شرم چنان گناه.

چشمت؟

رنگی به رنگ بارش باران که ببارد ز آسمان.

وزنت؟

نه آنچنان سبک که پرم در هوای دوست نه آنچنان وزین که نشینم بر این زمین

جنست؟

نیمی مرا ز خاک نیمی دگر خدا.

شغلت؟

در کار کشت امیدم بروی خاک.

شاکی ات؟

خدا

نام وکیل؟

آن هم فقط خدا.

جرمت؟

یک سیب از درخت وسوسه.

تنها همین؟

همین!.

حکمت؟

تنبیح در زمین.

همدست در گناه؟

حوای آشنا.

ترسیده ای؟

کمی

از چه؟

که شوم من اسیر خاک.

آیا کسی به ملاقاتت آمده است؟

بله

که..؟

گاهی فقط خدا.

داری گلایه؟

دیگر گلایه نه ولی...

ولی که چه؟

حکمی چنین...آن هم به یک گناه؟!

دلتنگ گشته ای؟

زیاد.

برای که؟

تنها فقط خدا.
... ادامه
شهرزاد
بهترین-و-قشنگ-ترین-عکس-ساحل-دریا.jpg شهرزاد
آب آرزو نداشت به غیر از روان شدن

دریا غمی نداشت مگر آسمان شدن

می خواست بال و پر زدن از خویشتن قفس

چندانکه تن رها شدن از خویش و جان شدن

آهن به فکر تیغ شدن بود و برگزید

در رنجبونه های زمان امتحان شدن

تاوان آشیانه به دوشی نوشته داشت

همچون نسیم در چمن گل چمان شدن

آنانکه کینه ور به گروه بدی زدند

قصدی نداشتند به جز مهربان شدن

باران من ! گدایی هر قطره ی تو را

باید نخست در صف دریادلان شدن

با خک آرزوی قدح گشتن است و بس

و آنگه برای جرعه ای از تو دهان شدن

حسین منزوی
... ادامه
شهرزاد
شهرزاد
گاه یک سنجاقک به تو دل میبندد و تو هر روز سحر مینشینی لب حوض
تا بیاید از راه ، از خم پیچک نیلوفرها
روی موهای سرت بنشیند یا که از قطره اب کف دستت بخورد ...
گاه یک سنجاقک همه معنی یک زندگی است ...
... ادامه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
مخاطب خاص
تو هم تلخ بودی...تلخ!

درست مثل قطره های فلج اطفالی

که در کودکی به خوردم میدادند...

غافل از اینکه این بار تلخی تو دلم را فلج کرد...!!!
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/26 - 23:30 ·
MONA
3mdga423538f9peqp8uf.jpg MONA
اگه می بینی می ترسم ، اگه چیزی نمی پرسم...
اگه بیهوده پوسیدم ، من از ترس تو ترسیدم !

از این لب بستگی ها و از این دل خستگی ها و...
توی ظهر یه تابستون از این یخ بستگی ها و ...

از این تسلیم اجباری به این تقویم تکراری ...
تموم عمرو بخشیــدم ، من از ترس تو ترسیـدم !

بیا و تکیه گاهم شـو از آغاز همین قصه...
آخه چشمات چراغ من ، چرا می ترسی هم غصه ... ؟

مگه هر قطره بارون واسه دریا یه دنیا نیست... ؟
تو که باشی منم هستم دیگه این قطره تنها نیست ...

توی این جشن بارونی ، تو دریایی نمی دونی ...
یه عمری تو گوشِت خوندن نمیذاریم ، نمی تونی ...

چه حرفــــــــــایی تو دل هامون ،ســــوالا که نپرسیدیم ...
دوباره از نگاه هــــم من و تو هر دو ترسیدیــم ....

fahimeh
fahimeh
مرگ

من شعر مرگ را برای لبانم خواستم

و همه آنها آهنگ بد نوای زندگی را نعره میزدند

کویر لبهایم

سکوت اشکهایم

زندان سینه‌ام

پاهای لرزانم

من یک انسانم

مثل همه آنها٬ مثل تو......
... ادامه
fahimeh
fahimeh
هنگامی که من و شعر نامه هایم

از ابتدای نگاه تو

به انتهای سرزمین تمسخر پرتاب می شویم

دیگر

نه جایی برای ماندن من است

و

نه جایی برای شعرنامه های بی وزنم

گر توان رفتن نیست

باید

شعر سکوت را پیشه خود ساخت.
... ادامه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
هروقت گریه میکنم
چه سبک میشوم،
عجب وزنی دارد این چندقطره اشک!
دیدگاه · 1391/11/24 - 14:55 ·
2
شهريار
شهريار
دختری از پسری پرسيد : آيا من نيز چون ماه زيبايم ؟
پسر گفت : نه ، نيستي
دختر با نگاهي مضطرب پرسيد : آيا حاضري تکه اي از قلبت را تا ابد به من بدهي ؟
پسر خندید و گفت : نه نمیدم
دختر با گريه پرسيد : آيا در هنگام جدايي گريه خواهي کرد ؟
پسر دوباره گفت : نه ، نميکنم
دختر با دلي شکسته از جا بلند شد در حالي که قطره هاي الماس اشک چشمانش را نوازش ميکرد ،
پسر اما دست دختر را گرفت ، در چشمانش خيره شد و گفت :
تو به انداره ي ماه زيبا نيستي بلکه بسيار زيباتر از آن هستي
من تمام قلبم را تا ابد به تو خواهم داد نه تکه اي کوچک از آن را
و اگر از من جدا شوي من گريه نخواهم کرد بلکه خواهم مرد. {-35-}
رضا
رضا
اگر تو ایران یک قطره هم نفت نداشتیم اما به جای اون شایسته سالاری داشتیم الان از آمریکا هم پیشرفتمون بیشتر بود .
دیدگاه · 1391/11/16 - 02:49 ·
9
شهريار
شهريار
دیدگاه · 1391/11/14 - 00:31 ·
8
♥ یلدا♥
♥ یلدا♥
من مانده ام و یک برگه سفید!!!
یک دنیا حرف نا گفتنی!!!
و یک بغل تنهایی و دلتنگی...
درد دل من در این کاغذ کوچک جا نمی شود!!!
در این سکوت بغض آلود
قطره کوچکی هوس سرسره بازی می کند!
و برگ سفیدم
عاشقانه قطره را به آغوش می کشد!
عشق تو نوشتنی نیست...
در برگه ام , کنار آن قطره
یک قلب کوچک می کشم !
و , وقت تمام است!!!
برگه ها بالا...
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/6 - 18:49 ·
2
شهرزاد
شهرزاد
رفتم ، که گم شوم چو یکی قطره اشک گرم
در لابلای دامن شبرنگ زندگی
رفتم ، که در سیاهی یک گور بی نشان
فارغ شوم زکشمکش و جنگ زندگی

فروغ فرخزاد
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/6 - 16:17 ·
5
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
147-10266.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
اشک ها قطره نیستند بلکه کلماتى هستند که مى افتند
فقط بخاطر اینکه پیدا نمیکنند کسى را که معنى این کلمات را بفهمد …
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
به بعضی ها باید محبت و معرفتتو قطره قطره با قطره چکون بدی
چون جنبه همشو یکجا ندارن …
چون یه دفعه میزنن زیر همه چیز !
دیدگاه · 1391/11/4 - 21:11 ·
2
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
وقتی به هــــــــــــوای دیدنت
قلـــــــــــــــب ابرها هم
تند تند می تپد
یاد تو
مثل چیزی
... شبیه یک قطره بــــــــــــــــــاران
بر لبهای خشک و ترک خورده ام
لیـــــــــــــــز می خورد !!!!
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/2 - 14:48 ·
3
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
میشه مثل یه قطره اشک، بعضیا رو از چشمت بندازی
ولی هیچ وقت نمی تونی جلوی اشکی
رو بگیری که با خدا حافظی بعضی ها از چشمت جاری میشه
دیدگاه · 1391/11/2 - 00:22 ·
4
صفحات: 9 10 11 12 13

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ