یافتن پست: #قول

رضا
رضا
bamdad اینم چند مدلی که گفته بودی برو سراغ محمد {-7-}

{-319-} {-320-} {-321-} {-322-}
رضا
رضا
من دیوانه چو زلف تو رها می‌کردم/هیچ لایقترم از حلقه زنجیر نبود

رضا
رضا
در راستای افزایش قیمت به حدود هر کیلو 8000 تومان مرغهای سراسر کشور قول دادن طی روزهای آینده دان نخورند و با مردم همراهی کنند .
دیدگاه · 1393/12/2 - 23:13 ·
5
رضا
رضا
پروکسی خسته هست به گواتمالا هم وصل نمیشم .
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
من مخاطب خاااااااااص میخوام :|
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
هل نده خب خیلی خب، قول میدم به تو هم فکر کنم...
عه عه موی همدیگرو نکشید... : |
ولش کن چنگش نزن
دعوا کاره زشتیهههههههههه

.بیخیال اصن نخواستم :|
soheil
soheil
سلام داداش متین من اومده بودم سمت تبریز متاسفانه چند روزم تو بیمارستان گیر افتادم هرچی زنگ زدم جواب ندادی یکم از دستت دلخور شدم ولی ادم یه بار واسش مشکل پیش میاد و کارش به دیگری می افته ازت هم هیچ انتظاری نداشتم و ندارم ولی به قول خودت همشهری بودیم کمترین کاری که می تونستی حال مارو بپرسی انتظار بیشتری نداشتیم
امید وارم همیشه شاد و خرم باشی {-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}@Matin_dada
دیدگاه · 1393/11/22 - 23:35 ·
Mohammad
1423473965429592_large.jpg Mohammad
فضیلت شب قدر
Mohammad
Mohammad
یا رسول الله!
اگر مردم مکه اذیتت کردند و آزارت دادند
اگر مردم طائف دندانت را شکستند
اگر اهل مدینه دلت را شکستند
اگر مسلمین بعد از رحلتت به وصیت هایت عمل نکردند
اگر وهابیت کمرت را شکست
اگر فراماسونرها با هتّاکیشان قلبت را مجروح کردند
اگر تروریستها اشکت را جاری ساختند
اگر ما به ظاهر شیعه ها به گونه های دیگر شما را آزردیم
ما را ببخش. تو رحمة للعالمینی. تو به قول قرآن اسوه ی حسنه ای
بزرگی کن و ما را ببخش.
بر جمال و کمال و خصال محمّد صلوات: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
... ادامه
Mohammad
Mohammad
رضا
غیبتت داره زیاد میشه :d MONA هم نیست تو لیست حضور و غیاب اسمت رو وارد کنه :d
{-35-}این قشنگ ترین متنیه که دیدم تاحالا:{-35-}

{-35-}ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺼﺎﺣﺒﺖ ﻧﻤﯽ ﺟﻨﮕﻢ!{-35-}
{-35-}ﺍﺣﺎﻃﻪ ﺍﺕ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ ﺗﺎ ﻣﺎﻝ ﻣﻦ ﺷﻮﯼ!{-35-}
{-35-}ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﺩﮐﺘﺮ ﺍﻧﻮﺷﻪ:{-35-}
{-35-}ﻋﺸﻖ ﺗﻤﻠﮏ ﻧﯿﺴﺖ، ﺗﻌﻠﻖ ﺍﺳﺖ!{-35-}
{-35-}ﻭﻟﯽ ﺍﮔﺮ ﺑﯿﺎﯾﯽ ﻭ ﺑﻤﺎﻧﯽ،{-35-}
{-35-}ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻣﺎﻧﺪﻥ، ﺑﺎ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﯽ ﺟﻨﮕﻢ...{-35-}
... ادامه
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
یه فلفل خوردم الان زبونم آتیش گرفته....{-31-}
اژدهایی شدم واسه خودم{-15-}
مرجان بانو :)
screenshot_2015-01-10_1002.png مرجان بانو :)
رونوشت مستقیم به:
bamdad
Mohammad
رضا
{-15-}خدایا منو ببخش{-15-}{-15-}

موقت
رضا
رضا
یه زمانی عده ای بودن که هفته ای یک بار راه مینداختن اونها هم دیگه حال ندارن .
bamdad
bamdad
خب خب خب
امروز بعد از مدتها دیدگاه های منم شد 19 تا
خوبه :)
به قول رضا به امید 99+
:)
مرجان بانو :)
screenshot_2015-01-03_1413.png مرجان بانو :)
یعنی من همچین آدمی ام{-7-}
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
یه سوال دارم دوست دارم همه بچه ها بیان پاسخ بدن.
یعنی ممنون میشم راهنماییم کنین.
بنظر تون اگه کسی سالی 2-3 بار مشروب بخوره اونم تو مهمونی ها و ....
این ایراد داره؟
میخوام از دیدگاهی پاسخ بدید که شما بخواین با پذیرش یا عدم پذیرش اون آدم به عنوان شریک زندگی، پاسخ بدید.

ممنون میشم هر کس حقیقت نظرش رو بگه.
خیلی دوستت تون دارم و ممنونم که نظر میدیدن.{-35-}
bamdad
bamdad
تو قول داده بودی
اگر آينه از خوابِ اتفاق بترسد
بسا بعد از شکستنِ دريا
خاطراتِ روزگارِ گريه و گهواره را به ياد آوری!
به ياد می‌آوری
اما سکوت
سرآغازِ رستگاریِ تمار روياهاست.


حالا مزارت کجاست کبوتر کوچک بی‌آسمانِ ما ...!؟

:(
دیدگاه · 1393/10/11 - 20:26 ·
5
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
zahra بہ من قول بِدہ
از پیشم که رفتی
در تمام سالھای باقی ماندہ،
تا اَبد ...
مُواظِبِ خودَت باش.

دیگر مَن نیستم
کہ یادآوری کنم...
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
اعتراف میکنم شدم مصداق بارز این بیت:
اگر با من نبودش هیچ میلی...
چرا ظرف مرا بشکت لیلی...
{-253-}{-253-}{-253-}
محسن
محسن
کامنت:


خوندی cm بزار :'(
bamdad
bamdad
معلم عصبی دفتر را روی میز کوبید و داد زد : سارا…دخترک خودش را جمع و جور

کرد ، سرش را پایین انداخت و خودش را تا جلوی میز معلم کشید و با صدای

لرزان گفت : بله خانم؟

معلم که از عصبانیت شقیقه هایش می زد ، به چشمهای سیاه و مظلوم

دخترک خیره شد و داد زد : ((چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو

سیاه و پاره نکن ؟ ها؟فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه ی

بی انظباطش باهاش صحبت کنم ))

دخترک چانه لرزانش را جمع کرد …بغضش را به زحمت قورت داد و آرام گفت :

خانوم …مادم مریضه … اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق میدن … اونوقت

میشه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد …اونوقت میشه

برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تاصبح گریه نکنه … اونوقت …

اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم

رو پاک نکنم و توش بنویسم …

اونوقت قول می دم مشقامو بنویسم …

معلم صندلیش را به سمت تخته چرخاند و گفت : بشین سارا …

و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد …

{-109-}
ıllı YAŁĐA ıllı
Screenshot_2014-12-15-11-01-26-1.png ıllı YAŁĐA ıllı
{-32-}
Mohammad
Mohammad
سلام بعد چند روز تعطیلیه سایت :) :d
Mohammad
567563539-taknaz-ir.jpg Mohammad
جشن تولد 19 سالگی امیر محمد در کنار عموپورنگ
مرجان بانو :)
download.jpg مرجان بانو :)
بچه ها دعا کنین من زودتر این پایان نامم تموم شه بتونم تدریس رو شروع کنم!
قول میدم کسی رو نندازم!{-7-}
6 دیدگاه · 1393/09/12 - 11:00 در ترول ·
5
صفحات: 2 3 4 5 6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ