یافتن پست: #ماهه

bamdad
photo_2016-04-30_17-57-14.jpg bamdad
کودک 11 ماهه
کوچکترین مانکن دنیا
:)
Mohammad
pic788_www.jahaniha.com_5.jpg Mohammad
">مرجان بانو :)
تولدت مبارک آبجی خانوم، انشاءالله به تمام آرزوهای خوبت برسی

{-96-}{-96-}
{-130-}{-130-}
{-222-}
{-220-}
البته این تبریک واسه اینه که چون تولدت تو به ماه محرم خورده بود نتونستیم واست جشن بگیریم الان داریم جبران می کنیم {-18-}
کیک معروف تولد رو هم واست خریدم {-18-}
رضا
رضا
کاربری که تو یک یا چند شبکه اجتماعی فعالیت میکنه یه جورایی اونجا میشه دفتر خاطراتش . ماهها و سالهای بعد برگرده ببینه چی می نوشته و حس و حالش در گذشته چطور بوده . قابلیتی که پیغام رسانهای موبایلی به این شکل ندارن چون بیشتر باری ارتباط کاربرها تهیه شدن . کاربرهای هم بیشتر سعی میکنن به جای از خودشون نوشتن مطالب آماده از اینور و اونور رو کپی پیست کنن . اینجوری محتوای کمتری تولید میشه و ذهن کاربرها بیشتر مصرف کننده میشه تا تولید کننده محتوا .
... ادامه
دیدگاه · 1394/11/16 - 15:36 ·
5
رضا
FireShot.png رضا
مرجان بانو :)
download (1).jpg مرجان بانو :)
آخ جون فردا اوله آبانه {-21-}{-21-}{-21-}{-21-}{-21-}{-21-}{-21-}
رضا
CRuDgg5WsAAIkqR.jpg رضا
مرجان بانو :)
1437802689325.jpg مرجان بانو :)
11 دیدگاه · 1394/07/15 - 20:16 توسط Mobile ·
4
رضا
رضا
برای کسی که به سن بازنشستگی رسیده و کمتر از 30 سال حق بیمه پرداخت کرده میشه سالهای باقیمانده رو یکجا خریداری کرد مثلا به 25 یا 30 سال برسه ؟
Mohammad
mordadiaaaaaa-300x240.jpg Mohammad
به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقـــی
به صد دفتر نشاید گفت شرح حال
-----------------------------------------------
امروز آخرین روز ماه مردادِ، خوش به حال اونایی که از این ماه بهره کافی رو بردن
واسه اونایی هم که بیخیال بودن، ناراحت نباشن مرداد 95 نزدیکه {-18-}
مرجان بانو :)
811730132_12752.jpg مرجان بانو :)
اولین روز مرداد ماهتان به زیبایی رنگین کمان.
: )
5 دیدگاه · 1394/05/1 - 13:31 در طبيعت ·
6
رضا
رضا
2 روز دیگه رسما شروع میشه اما یک ماهه داره مانور گرما میده .
دیدگاه · 1394/03/30 - 15:32 ·
5
رضا
رضا
با سلام خدمت کاربران گرامی سایت نمیدونم

امروز 94/01/25 شروع پنجمین سال فعالیت سایت نمیدونم هست .

4 سال با همه سختی ها و مشکلات سایت گذشت و شما همیشه همراه ما بودین امیدواریم در ماههای پیش رو سایت رو بهینه سازی کنیم تا جبران وفاداری شما کاربران گرامی داده بشه .

- تیم مدیریت نمیدونم
... ادامه
محسن
محسن
کامنت:


خوندی cm بزار :'(
Mohammad
Mohammad
حیف نون ﺯﻥ ﻣﻴﮕﻴﺮﻩ

زنش ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﭼﻬﺎﺭﻣﺎﻩ ﻭﻧﻴﻢ ﺯﺍﻳﻤﺎﻥ ﻣﻴﮑﻨﻪ.....

ﺍﺯ ﺯﻧﺶ ﻣﻴﭙﺮﺳﻪ ﻣﮕﻪ ﻣﺎ ﭼﻬﺎﺭ ﻣﺎﻩ ﻭﻧﻴﻢ ﻧﻴﺴﺖ ﮐﻪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﺮﺩﻳﻢ ؟؟؟

ﭼﻄﻮﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﭽﻪ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﺍﻭﻣﺪ ؟؟؟

ﺯﻧﺶ ﻣﻴﮕﻪ : ﺗﻮ ﭼﻨﺪ ﻣﺎهه ﺑﺎﻣﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﺮﺩﻯ ؟؟؟؟؟

حیف نون: ﭼﻬﺎﺭ ﻣﺎﻩ ﻭﻧﻴﻢ

ﺯﻧش : ﻣﻦ ﭼﻨﺪ ﻣﺎﻫﻪ ﺑﺎﺗﻮ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﺮﺩﻡ ؟؟؟

حیف نون: ﭼﻬﺎﺭ ﻣﺎﻩ ﻭﻧﻴﻢ

زنش : خوب جمعش ﮐﻨﻴﻢ ﻣﻴﺸﻪ ﻧﻪ ﻣﺎﻩ !!!!!!!

حیف نون: خدا ﻟﻌﻨﺖ ﮐﻨﻪ ﺷﻴﻄوﻥ ﺭﻭ .... نزدیک بود ﻓﮑﺮ ﺑﺪ ﮐنم !!!!!!!
... ادامه
bamdad
Ashoora Tree Blood1_[www_sarzamindownload_com].jpg bamdad
در منطقه الموت شرقی استان قزوین در روستای زرآباد درخت چنار قدیمی و تنومندی وجود دارد که با اتفاقی نادر موجب شده تا همه ساله در ماه محرم کانون توجه خیل عزادران حسینی باشد.
درخت زرآباد که به درخت خونبار زرآباد شهرت یافته سالهاست که در کنار امامزاده ای قرار دارد و سحرگاه روز عاشورا از تنه آن صمغی به مانند خون جاری می شود که حیرت همگان را برانگیخته است.

نکته جالب این که ماه های قمری که سالانه 10 روز جلو حرکت کرده و تغییر می کند هیچ تغییری در این رخداد نداشته و جاری شدن خون هماهنگ با تقویم ماههای قمری تغییر می کند.

این درخت با 10 متر قطر و 30 متر ارتفاع دارای قداست خاصی در بین اهالی روستای زرآباد است و هر ساله به محل تجمع زوار و عاشقان اهل بیت تبدیل می شود.

بقعه مطهر حضرت علی اصغر فرزند بلا فصل امام موسی کاظم(ع) و درخت چنار مقدس روستای (زرآباد) در استان قزوین همه ساله میزبان خیل عظیمی از زائران و مشتاقانی است که برای زیارت و عزاداری گرد هم می آیند.

طبق یک سنت دیرین هر ساله مردم روستای زرآباد و هزاران زائر در قالب دسته های عزاداری، شب عاشورا گرداگرد درخت چنار خونباری که در صحن این امامزاده روییده حلقه زده و ضمن عزاداری و سینه زنی در اولین دقایق صبحگاه عاشورا شاهد چکیدن مایعی سرخ فام از شاخسار این درخت می شوند.
به اعتقاد اهالی این روستا و طبق روایات سماعی و نقل شده از گذشتگان، درخت کهنسال و مقدس زرآباد در روز عاشورای 61 هجری که شهادت امام حسین (ع) به وقوع پیوست و خون مقدس حضرتش دشت کربلا را گلگون کرد، میزبان یکی از مرغانی بود که از سوی خداوند مامور شده بودند تا با آغشته کردن خود به خون سیدالشهدا پیام سرخ شهدای کربلا را به سراسر جهان برسانند و یکی از آن مرغان به این دیار آمده و با پرهای خونین خود بر روی شاخسارهای درخت چنار(روستای زرآباد) نشسته و از آن پس در روز عاشورا این خون در سوگ آن حضرت جاری می شود.
{-35-}
[لینک]
دیدگاه · 1393/08/12 - 14:42 ·
3
ıllı YAŁĐA ıllı
120275_528.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
رضا
رضا
از فردا به هر کسی ساعت بگی سوال میکنه قدیم؟ یا جدید ؟
رضا
e7937c8eea5c60e6f40c85addb8be3c2a95127ee رضا
رضا
14-9-1-204837akhodro45.jpg رضا
رضا
رضا
امشب رو نصفه دیدم حسش نیست .
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
زن به شوهرش : از دست اين مامانت خسته شدم ، بهم توهين كرد ... شوهر : مامانم كه 3 ماهه مسافرته ، چطور توهين كرده؟! زن : پستچي نامه آورد ... منم خوندم ، خوندم ، خوندم ، تهش نوشته بود ، فضول خانم ، اگه سيرخونديش ، بده پسرم بخونه{-13-}
سید محمد محمدی
chicken-soup-for-the-soul.jpg سید محمد محمدی
داستانی زیبا از کتاب سوپ جوجه برای روح(مجموعه داستان های واقعی روحیه بخش): یک روز بعد از ظهر وقتی اسمیت داشت از کار برمی گشت خانه، سر راه زن مسنی را دید که ماشینش خراب شده و ترسان توی برف ایستاده بود. اون زن برای او دست تکان داد تا متوقف شود.اسمیت پیاده شد و خودشو معرفی کرد و گفت من اومدم کمکتون کنم.زن گفت صدها ماشین از جلوی من رد شدند ولی کسی نایستاد، این واقعا لطف شماست.وقتی که او لاستیک رو عوض کرد و درب صندوق عقب رو بست و آماده رفتن شد، زن پرسید: "من چقدر باید بپردازم؟"و اسمیت به زن چنین گفت: "شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم در این چنین شرایطی بوده ام. و روزی یکنفر هم به من کمک کرد. همونطور که من به شما کمک کردم.اگر تو واقعا میخواهی که بدهیت رو به من بپردازی، باید این کار رو بکنی.نگذار زنجیر عشق به تو ختم بشه!" چند مایل جلوتر زن کافه کوچکی رو دید و رفت تو تا چیزی بخوره و بعد راهشو ادامه بده ولی نتونست بی توجه از لبخند شیرین زن پیشخدمتی بگذره که می بایست هشت ماهه باردار باشه و از خستگی روی پا بند نبود.او داستان زندگی پیشخدمت رو نمی دانست و احتمالا هیچ گاه هم نخواهد فهمید. وقتی که پیشخدمت رفت تا بقیه صد دلار شو بیاره ، زن از در بیرون رفته بود، درحالیکه بر روی دستمال سفره یادداشتی رو باقی گذاشته بود.وقتی پیشخدمت نوشته زن رو می خوند اشک در چشمانش جمع شده بود. در یادداشت چنین نوشته بود: "شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم در این چنین شرایطی بوده ام و روزی یکنفر هم به من کمک کرد، همونطور که من به شما کمک کردم اگر تو واقعا می خواهی که بدهیت رو به من بپردازی، باید این کار رو بکنی. نگذار زنجیر عشق به تو ختم بشه!". همان شب وقتی زن پیشخدمت از سرکار به خونه رفت در حالیکه به اون پول و یادداشت زن فکر می کرد به شوهرش گفت: اسمیت پول دارو ها جور شد نگران نباش همه چیز داره درست میشه..." به دیگران کمک کنیم بلاخره یک جا یکی به ما کمک میکنه و قول بدیم که نگذاریم هیچ وقت زنجیر عشق به ما ختم بشه
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/5 - 18:24 ·
4
bamdad
bamdad
الان بچه شیش ماهه تخت دو نفره داره
واسش موزیک لایت میذارن با نور کم تا بخوابه
اونوقت زمان ما میذاشتنمون رو پاهاشون به حالت سانترفیوژ
انقد تکونمون میدادن تا پلاسمای خونمون جدا بشه بریم تو کما!!

{-6-}
رضا
رضا
تو یک ماهه اخیر آمار سایت داره پسرفت میکنه .
دیدگاه · 1393/04/25 - 15:22 ·
3
رضا
رضا
برنامه باعث میشه خیلی ها به دور و برشون بیشتر از گذشته توجه کنن حال دیگران رو بفهمن و دیگران رو بشنود .
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ