یافتن پست: #ماهی

zoolal
zoolal
اگر دیگر همه از آب گل آلود ماهی میگیرند، از بدیشان نیست..!
آبهای تمیز دیگر ماهی ندارند............!!!
دیدگاه · 1393/01/26 - 08:25 ·
6
bamdad
bamdad
گول دنیا را مخور...!
ماهیان شهر ما از کوسه ها وحشی ترند
بره های این حوالی گرگ ها را میدرند
سایه از سایه هراسان در میان کوچه ها
زنده ها هم آبروی مردگان را میبرند...
... ادامه
zoolal
zoolal
ﻣﺎﻫﯽ ﻋﯿﺪﻣﻮﻥ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻣﺮﺩ :(
ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﺟﻮﺍﺏ ﺍﻭﻥ ﺩﻟﺴﺘﺮ ﻭ ﻧﻮﻥ ﭘﻨﯿﺮﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﺪﺍﺩﻡ؟
بی لیاقت :|{-36-}
zoolal
zoolal
خدایا !

یا نوری بیفکن یا توری

ماهی کوچکت از تاریکی این اقیانوس میترسد!
دیدگاه · 1393/01/23 - 11:25 ·
3
bamdad
7.jpg bamdad
بااندوهی کودکانه

گفتی:ماهی اَم مُرد!

اماازتنگِ بلورش

هیچ نگفتی!
دیدگاه · 1393/01/22 - 18:51 ·
8
zoolal
zoolal
هی روزگـــــــار ... مرحله دوم ثبت نام یارانه ها شروع شد و من هنوز سرپرست خانوار نشدم ... کسی نیمه گمشده گور به گور شده منو ندیده آیا ؟ اگه دیدین بگین اگه بیاد یارانه ماه اولمو بهش میدم .. به روح مرحوم ماهی قرمزم قسم {-47-}
دیدگاه · 1393/01/22 - 13:44 ·
6
bamdad
bamdad
ماهیان کوچک یک رود می خواندند

ما مسافر های دریاییم

سویت ای دریا

با قطار ابی این رود می اییم

ماهیان کوچک یک رود می خواندند ومی رفتند

گاه چنگ تیز قلابی

اسمان چشمشان را رنگ غم زد

گاه دندانهای سخت وسربی دامی

فکر های روشن ونیلوفر یشان را به هم می زد

باز اما شوق

بال وا می کرد وغم را زود پس می زد

باز هم امید

در نگاه شاد ماهیها

مثل یک نیلو فر ابی

نفس می زد
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/22 - 00:06 ·
6
zoolal
zoolal
اگر دیگر همه از آب گل آلود ماهی میگیرند،
از بدیشان نیست،
آبهای تمیز دیگر ماهی ندارند.
دیدگاه · 1393/01/21 - 20:28 ·
5
zoolal
zoolal
خواهر سهراب سپهری تعریف می کند که سهراب هیچگاه از سوپ پیاز خوشش نمی آمد. حدود دو ماهی بود که در خارج از کشور در منزل یکی از دوستانش که همسر فرنگی داشت، بسر می برد.

من برای دیدارش رفتم. وقت نهار دیدم سوپ پیاز آوردند و سهراب با آرامشی شگرف آن را میل کرد. بعد اتمام از سهراب پرسیدم :

تو که اینقدر از سوپ پیاز بدت می آمد، چگونه این مدت و همه روزه آن را می خوری؟

و سهراب با آرامش لطیف همیشگی اش رو به من کرد و گفت:

«بعد از صرف سوپ یک قاشق اغماض می خورم!»
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/20 - 19:00 ·
2
عسل
عسل
ازم پرسیدمنوبیشتردوست داری یازندگیتو؟گفتم زندگیمو!نپرسیدچرا؟بغض کرد،گریه کرد .....رفت!اماهیچ وقت نفهمیدکه همه زندگیم خودش بود.!
دیدگاه · 1393/01/15 - 11:56 ·
8
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
تو اگر در تپش ابر خدا را دیدی، همتی کن و بگو ماهی ها، حوضشان بی آب است.
sam
sam
شعر های جدیدی كه پشت سر عروس خونده میشه:

ساپورت دخترونه*******عروس چه مهربونه....

ساپورت رنگی رنگی******عروس چقد زرنگی....

عروس كلیپس طلایی*****عروس خانم تو ماهی....

نون و پنیر ارزونیتون*****كلیپس نمیدیم بهتون....

شام عروس آوردیم *****ساپورتتون رو بردیم....

كلیپس خوش آب و رنگه ******عروس قدش بلنده....

اسفند دونه دونه***** ساپورت عروسمونه...
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/10 - 19:33 ·
4
zahra
Photo2469.jpg zahra
پل کنار خونه ی اقاجونم{-29-}
soheil
soheil
Noosha
بیخود شده‌ام لیکن بیخودتر از این خواهم

با چشم تو می گویم من مست چنین خواهم

من تاج نمی‌خواهم من تخت نمی‌خواهم

در خدمتت افتاده بر روی زمین خواهم




آن یار نکوی من بگرفت گلوی من


گفتا که چه می خواهی گفتم که همین خواهم


با باد صبا خواهم تا دم بزنم لیکن


چون من دم خود دارم همراز مهین خواهم


در حلقه میقاتم ایمن شده ز آفاتم

مومم ز پی ختمت زان نقش نگین خواهم


ماهی دگر است ای جان اندر دل مه پنهان


زین علم یقینستم آن عین یقین خواهم
دیدگاه · 1393/01/5 - 21:33 ·
6
✔♥Дℓɨ♥✔
1911811_1477451232467344_1513734155_n.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
مَن و تُو
مثلِ این های قِرمِز
با "سین" شُروع نِمی شَویم
اَمّا
!
2 دیدگاه · 1393/01/1 - 23:45 در Lawless ·
11
حمید
یاس3.jpg حمید
میگی بازم کنار همدیگه واژه بچین
راجب چی…. باشه بشین
چشاتو باز کن..یه لحظه مال من باش
یه لحظه بیا توی حس و حال من باش

پس میکروفونو به دست من تو بده بگم
از این زمونه و از دلی که تکه تکه است
هر آهنگ منم مساوی ذکر یک درد
جز اینم ندارم یه فکر بهتر
از جومونگی بگم که شده سمبل رشادت
ایران براش شده مثل صندوق تجارت
پس هنرمند وطن الان کجاس؟نیس؟
اون تو زیرزمین می خونه چون که مجاز نیس

از چی بگم برات
انتظار داری چه چیزی از جیب من دراد
به جز کاغذ سفید پاره
خب آره رفیق
حرف توشه ، ولی با خودکاره سفید
تو هم مثل منی ، تو هم کم درد نداری
درد اصلیت اینه که تو هم درد نداری
من کسی نیستم با این زخما دردم بگیره
ولی این اشک ها رو کی می خواد گردن بگیره

از چی بگم
خدا از این بنده های خسته
از این همه درد تموم دنده هام شکسته
خنده هامو نبین، این خنده هام یه چسبه رو لبم
این منم با یه رد پای خسته

از چی بگم
بگو از یه روح زخمی
که باید یه تنه بره تو قلب کوه سختی
از روزهایی که خط خوردن توی تقویم
خبر میدن از یه اجتماع رو به تخریب

از چی بگم
از بچه های پایین شهر
که غذا واسه خوردن دارن ماهی یه شب
اون که تنها دلیل خوابش به عشق فرداست
تنها پاتوق عشق و حالش بهشت زهراست
یا که بگم از اون رفقای کاخ نشین
که هستن تو واردات کالای ساخت چین
تو به من اینو بگو ، من از چی بگم خب
ما گفتیم و تموم دردا ریشه کن شد؟

از چی بگم برات
شاید قصه دوست داری
مثل قصه ی اون هم کلاسیان روستایی
اگه قصه تلخه ، گناه واقعیت
داستان نرگس و گلای باغ میهن
که نشستن با صد چرا و افسوس کاشکی
یه بخاری جای چراغ نفت سوز داشتیم
چراغ افتاد توی کلاس و گر گرفت
آتشی که پوست بچه ها رو مثل گرگ گرفت
یه طفل معصوم با داد و فریاد گفت
زود بدویین سمت در، ولی درم قفل بود
چشام خشک شد یکم بهم اشک بده، ایزد!
این بچه ها با کدوم دست مشق بنویسن
کودکی مرد در راه کلاسی که
سوخت و منتظر یه جراح پلاستیکه
یاس نمی خواد ته قصه رو هرگز ببنده
چون باز دلش می خواد که نرگس بخنده

از چی بگم
که صبح نشده غروب زد
تو قلب بچه های مدرسه ی درودزن
غصه نخور صدامو بشنو از زیرخونت
من صداتو به گوش همه می رسونم

از چی بگم
از دلی که فقط اسمش دله
یا عمری که نصفش اشکه نصفش گله
یا از روح توی زندون که جسمش وله
آدم مجبوره که با شرایط وفقش بده

از چی بگم
بگو از یک روح زخمی
که باید یک تنه بره توی قلب
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/1 - 22:09 ·
6
bamdad
is.jpeg bamdad
بوی عیدی، بوی توت، بوی کاغذرنگی،
بوی تند ماهی‌دودی وسط سفره‌ی نو،
بوی یاس جانماز ترمه‌ی مادربزرگ،

با اینا زمستونو سر می‌کنم،
با اینا خسته‌گی‌مو در می‌کنم!

شادی شکستن قلک پول،
وحشت کم شدن سکه‌ی عیدی از شمردن زیاد،
بوی اسکناس تانخورده‌ی لای کتاب،

با اینا زمستونو سر می‌کنم،
با اینا خسته‌گی‌مو در می‌کنم!


فکر قاشق زدن یه دختر چادرسیا،
شوق یک خیز بلند از روی بته‌های نور،
برق کفش جف‌شده تو گنجه‌ها،

با اینا زمستونو سر می‌کنم،
با اینا خسته‌گی‌مو در می‌کنم!


عشق یک ستاره ساختن با دولک،
ترس ناتموم گذاشتن جریمه‌های عید مدرسه،
بوی گل محمدی که خشک شده لای کتاب،

با اینا زمستونو سر می‌کنم،
با اینا خسته‌گی‌مو در می‌کنم!


بوی باغ‌چه، بوی حوض، عطر خوب نذری،
شب جمعه پی فانوس توی کوچه گم شدن،
توی جوی لاجوردی هوس یه آب‌تنی،

با اینا زمستونو سر می‌کنم،
با اینا خسته‌گی‌مو در می‌کنم!
{-41-}
صوفياجون
card-postal-Amazing-ir-6.jpg صوفياجون
من هنو نخریدم شماها خریدین؟؟؟ حالا قرار فردا بعد کار برم بخرم منتظرم ارزون شن خیلی گرونن پارسال من سه تا ماهی خریدم دونه 500 الان دونه 4000 تومن حالا ریزاش
فردا فقط ماهی بگیرم با یه گلدون گل واسه مقبره ای که تو مسجدمونه روز اول عید ببرم بزارم تو اتاقش {-35-}{-35-}{-35-}
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
345lbp5.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
باز هفت سین سرور
ماهی و تنگ بلور
سکه و سبزه و آب
نرگس و جام شراب
باز هم شادی عید
آرزوهای سپید
باز لیلای بهار
باز مجنونی بید
باز هم رنگین کمان
باز باران بهار
باز گل مست غرور
باز بلبل نغمه خوان
باز رقص دود عود
باز اسفند و گلاب
باز آن سودای ناب
کور باد چشم حسود
باز تکرار دعا
یا مقلب القلوب
یا مدبر النهار
حال ما گردان تو خوب
راه ما گردان تو راست
باز نوروز سعید
باز هم سال جدید
باز هم لاله عشق
خنده و بیم و امید

عید شما مبارک{-41-}
@tarane ✔♥Дℓɨ♥✔ soheil ıllı YAŁĐA ıllı @bamy رضا
Mostafa ♥هـــُدا♥ MahnaZ @oneill صوفياجون Noosha
iman @SamanjonjonI Morteza @Ruby LeilA ...
MONA متین (میراثدار مجنون) حامد@ پسر تنها Mohammad شهرزاد
mostafa AZ @goodboy @ElHaM14
......{-26-}
مجید
مجید
صفحات: 7 8 9 10 11

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ