Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210
شبکه اجتماعی نمیدونم - جستجو در پست ها

 

یافتن پست: #مردن

مریم
8311ab43a6b6.jpg مریم
تمام روز خوابیده تمام شب به تنهایی
من و تو خوب میدونیم چرا این لحظه اینجاییم
تمومش كن تمومش كن
من انقدر غرق من هستم كه تو از خاطرم رفتی
و تا این قاعده بر جاست من و تو هر دو بدبختیم
تمومش كن تمومش كن نه اینجا جای این دیوونه بازی نیست
تمومش كن كه قلب من دیگه هیچ جوری راضی نیست
تمومش كن برو از دردم از شادی بمیر
تمومش كن واسه من ژست غمخواری نگیر
ماها تا جایی كه میشد به همدیگه بدی كردیم
تمومش كن كه ثابت شه تو از جنس منی ...
من انقدر بد شدم انگار و دنیام انقده كوره
كه هفتاد آسمون انگار خدا از زندگیم دوره
و من محو غرور خاك و دجالی كه میخندید
و میدونم تو هم با من چقدر اینجاشو همدردی
به چی ما ادعا داریم كه دردا رو دوا كردیم؟
نه ما امروزو خوابیدیم و فردا رو فدا كردیم
و این درد تموم ماست منم هم سنگ تو تقصیر
و تو هم سنگ من مستی
اگر این عصر كم نوریم مقصر كل ما هستیم
چرا چون خونه ویرونست نه فقط این نیست
تو درگیر خودت هستی
فراموش كردی مرد دخیلت رو كجا بستی
كجا این حرف ما بوده كجا این رسم آدم هاست
همه دنیا رو گشتم و فقط این رسم ما تنهاست
كه وقتی آدمیت رو شغالا بردن و خوردن
فقط من سیر باشم بقیه مردنم م
... ادامه
دیدگاه · 1391/08/18 - 01:02 ·
4
نگار
نگار
خوشبختی بر سه ستون استوار است: فراموش کردن گذشته،

غنیمت شمردن حال و امیدوار بودن به آینده
دیدگاه · 1391/08/13 - 00:00 ·
8
Majid
80572593952878190279.jpg Majid
چه مرگمه

عزیزم دلخوریام زیاد شده انگاری فصل خزون برگمه
میخوام سفره ی دلم رو وا کنم به خدا این بارمیگم چه مرگمه
اگه هی بی خودی دعوا میکنم خوب می خوام بهم محبت بکنی
به خدا بعضی روزا فکر می کنم که داری منو تحمل می کنی
جلوی غریبه ها خیلی بده دستتو از توی دستام می کشی
خودمو گاهی به مردن می زنم تا شاید منت منو بکشی
آرزومه یه دفعه جایی میری بپرسی میشه برم یا که نرم
مطمئن باش که بهت میگم برو اما زودبرگردی دردت به سرم
وقتی می بینم باهام غریبه ای فکر رفتن هی میوفته تو سرم
اما چون طاقت رفتن ندارم میزنم به بی خیالی می گذرم
بی محلیات داره زجرم میده دیگه از این وضعیت خسته شدم
چرا هی دروغ می گم نمی دونم انگاری زیادی وابسته شدم
وقتی بی خودی میگم مریض شدم دوست دارم یه کمی دلواپس بشی
به خدا چیز زیادی نمی خوام چی می شه اگه یه کم عوض بشی
وقتی که سراغتو نمی گیرم چی می شه یه بار سراغم بگیری
واسه اینکه بهت محبت بکنم دور از جونت تو هم یک بار بمیری
... ادامه
شهريار
شهريار
چه حکايت جالبيست !
کلمه ي زندگي با "زن" آغاز ميشود !
و مردن با "مرد" !
Mostafa
Mostafa
.سره سفره نشستم دارم با اشتها غذامو کوفت میکنم !مامانم: اه اه اه ! کمتر بخور خوب ا! شیکمت تا وسط سفره اومده ! چاق شدی ! از ریخت و قیافه افتادی ! داری میترکی ! شیکمو ! خیکی ! خپل! چاقالو!مامانم چنان فاز منفی داد از فرداشبه مدت سه ماه با رنج و مشقت فراوان رژیم گرفتم ، شام نخوردم ، هزار نوع قرص خوردم ، ورزش کردم دهنم صاف شد وزن کم کردم !امشب سره سفره در حالی که دارم یه سالاد همراه با ماست کم چرب زهره مار میکنم مامانم یه زره نگام کرده میگه :- ! خوب یه لقمه غذا بخور نمیمیری که ! نگاه کن ! چقد لاغر شدی ! ضعیف شدی ! صورتت استخونی شده ! از ریخت و قیافه افتادی !عین این معتادا لاغر مردنی شدنی ! دقیقا مثل این عملیا ! قرصی ! آمپولی! نی قلیون ! نشکنی ؟
... ادامه
دیدگاه · 1391/07/15 - 13:23 ·
5
Mostafa
Mostafa
موضوع فیلم ایرانی.
اول خوشو خرم.
یکم بعد کمی داغون
وسط فیلم چندتا شخصیت میمیرن
یکم مونده به آخر فیلم همه مردن،بدهکارن،داغونن
یک سکانس مونده به آخر همه شخصیت بدا میمیرن.پولا برمیگرده،پلیس بدها رو میگیره.از هشت سالاه تا صدو هشتاد ساله با هم ازدواج میکنن و تمام.
... ادامه
دیدگاه · 1391/07/8 - 13:17 ·
5
Mostafa
Mostafa
مزرعه داری 17 گوسفند زنده داشت تمام گوسفند هایش به جز 9 تا مردند چند گوسفند زنده برایش باقی مانده است؟
شهرزاد
Avazak_ir-Light284.jpg شهرزاد
آنجا كه كشتن عاطفه فرهنگ ميشود
دلها براي مردن گل سنگ ميشود
من بيصدا به ياد خودم ساز ميزنم
آري دلم براي خودم تنگ ميشود
Mostafa
Mostafa
کاربردهای مختلف ” مُردن ” در فرهنگ ما !!

برو بمیر : برو گمشو !

بمیرم برایت : خیلی دلم برایت می سوزد !

می میرم برایت : عاشقتم !

می مردی ؟ : چرا کار را انجام ندادی ؟

… مردی ؟ : چرا جواب نمی دهی ؟

نمردیم و … : بالاخره اتفاق افتاد !

مردیم تا … : صبرمان تمام شد !

مرده : بی حال !

مردنی : نحیف و لاغر !

مردم : خسته شدم!

من بمیرم ؟ : راست می گی ؟
... ادامه
Mostafa
Mostafa
آورده اند روزي شيخ و مريدان در کوهستان سفر مي کردندي و به ريل قطاري رسيدندي که ريزش کوه آن را بند آورده بودي. و ناگهان صداي قطاري از دور شنيده شد.
شيخ فرياد برآورد که جامه ها بدريد و آتش بزنيد که اين داستان را قبلن بدجوري شنيده ام و مريدان و شيخ در حالي که جامه ها را آتش زده و فرياد مي زدند ، به سمت قطار حرکت کردندي.
مريدي گفت: يا شيخ! نبايد انگشت مان را در سوراخي فرو ببريم؟
شيخ گفت: نه! حيف نان! آن يک داستان ديگر است.
راننده ي قطار که از دور گروهي را لخت ديد که فرياد مي زنند، فکر کرد که به دزدان زميني سومالي برخورد کرده و تخت گاز داد و قطار به سرعت به کوه خوردي و همه ي سرنشينان جان به جان آفرين مردند.
شيخ و مريدان ايستادند و شيخ رو به مريدان گفت: قاعدتن نبايد اين طور مي شد! سپس رو به پخمه کردي و گفت: تو چرا لباست را در نياوردي و آتش نزدي؟"
پخمه گفت: آخر الان سر ظهر است! گفتم شايد همين طوري هم ما را ببينند و نيازي نباشد!
... ادامه
دیدگاه · 1391/06/16 - 18:45 ·
3
Noosha
Noosha
سلااااااااااااااااااام به همگی
شهريار
شهريار
کاش به جاي جدايي، مردن بود، چون مردن يک لحظه است و جدايي ذره ذره مردن !
دیدگاه · 1391/05/22 - 04:07 ·
abbasali
abbasali
تست مرد ۱-شما بعنوان مرد خانواده ، چقدر عیالتان را دوست دارید ؟! الف) به اندازه تعداد سکه های مهریه اش ! ب) به اندازه تعداد قطعات جهیزیه اش ! ج) به اندازه تعداد صفر های جلوی مبلغ موجودی حساب بانکی اش ! د) به اندازه تمام ستاره های آسمان در روز ! ۲ – چه عاملی سبب شد تا شما به خواستگاری عیالتان بروید ؟! الف) جوونی کردم ! ب) سادگی کردم ! ج) گول خوردم ! د) من که نرفتم خواستگاری ، اون اومد ! ۳ – اگر خدایی ناکرده عیالتان فوت کند شما چه کار می کنید ؟! الف) اول ناراحت و بعد خوشحال می شوید ! ب) اول خرما و بعد شاباش می دهید ! ج) اول قبرستان و بعد محضر می روید ! د) انشاا… بقای عمر ? تای دیگر باشه ! ۴ – ملاک شما در انتخاب عیالتان چه بوده است ؟! الف) املاک پدرش ! ب) دارایی پدرش ! ج) املاک و دارایی پدرش ! د) همه موارد ! ۵ – اگر عیالتان از شما بخواهد که برای کادوی تولدش یک گردنبد طلا بخرید چکار می کنید ؟! الف) تا بعد از روز تولدش گم و گور می شوید ! ب) تا بعد از روز تولدش خودتان را به مریضی می زنید ! ج) تا بعد از روز تولدش خودتان را به مردن می زنید ! د) آدرس یک بدلی فروشی کار درست را از دوستتان می گیری
... ادامه
دیدگاه · 1390/09/8 - 00:11 در پسرونه ·
1
melodi
melodi
عاشقی چیزی برای هدیه نیست / طرح دریا و غروب و گریه نیست / عاشقی یک کلبه ی ویرانه نیست / صحبت از شمع و گل و پروانه نیست / عاشقی تنهای تنها یک تب است / بی تو مردن در سکوت یک شب است .
... ادامه
melodi
melodi
وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم وقتی که دیگر رفت، من به انتظار آمدنش نشستم وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد ، من او را دوست داشتم وقتی که او تمام کرد من شروع کردم وقتی او تمام شد من آغاز شدم و چه سخت است تنها متولد شدن. مثل تنها زندگی کردن . مثل تنها مردن...
... ادامه
abbasali
1320312413438434_orig.jpg abbasali
مردن آن نیست که در سینه ی خاک دفن شوم <br><br>مردن آن است که از خاطر تو با همه ی خاطره ها محو شوم
a.ž.ה.a.$
a.ž.ה.a.$
روزگارا که چنین سخت به من می گیری، <br>با خبر باش که پژمردن من آسان نیست<br> گر چه دلگیرتر از دیروزم <br>گر چه فردای غم انگیز مرا می خواند <br>لیک باور دارم<br> دلخوشی ها کم نیست زندگی باید کرد!!!
... ادامه
دیدگاه · 1390/08/10 - 17:03 ·
صفحات: 12 13 14 15 16

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ