یافتن پست: #مغرور

Noosha
66927248873846954765.jpg Noosha
شبها که بی تو پلک غزل بسته می شود
از لحظه های بی تو دلم خسته می شود
باور نمی کند دل مغرور و ساکتم
هر لحظه بیشتر به تو وابسته می شود
دیدگاه · 1391/11/4 - 14:47 ·
3
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
طالع بینی بر اساس گروه خونی:
تیپ گرم : گروه خونی O

حدود ۳۸% مردم جهان دارای گروه خونی +O هستند و ۶% دارای گروه خونی -O

خصوصیات:

بی پروا، با اراده، مغرور، بخشنده، اجتماعی، با انرژی، برونگرا، رک و صریح، واقع گرا، نمایشی، عمومی، مثبت ، مستقل ، ریسک پذیر ، نا فرمان، بی اعتبار، لجوج و خودمحور.

تیپ سرد : گروه خونی A

حدود ۳۴% از مردم دارای گروه خونی +A هستند و ۶% دارای گروه خون -A

خصوصیات:

مطیع و آرام، دقیق، دلسوز و غمخوار، فداکار، مودب، درستکار، وفادار، احساساتی، درونگرا و کمی دستپاچه.
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/2 - 20:56 ·
4
نگار
نگار
در افسانه ای هندی آمده است که مردی هر روز دو کوزه بزرگ آب به دو انتهای چوبی می بست...چوب را روی شانه اش می گذاشت و برای خانه اش آب می برد. یکی از کوزه ها کهنه تر بود و ترک های کوچکی داشت. هربار که مرد مسیر خانه اش را می پیمود نصف آب کوزه می ریخت. مرد دو سال تمام همین کار را می کرد. کوزه سالم و نو مغرور بود که وظیفه ای را که به خاطر انجام آن خلق شده به طورکامل انجام می دهد. اما کوزه کهنه و ترک خورده شرمنده بود که فقط می تواندنصف وظیفه اش را انجام دهد. هر چند می دانست آن ترک ها حاصل سال ها کار است. کوزه پیر آنقدر شرمنده بود که یک روز وقتی مرد آماده می شد تا از چاه آب بکشد تصمیم گرفت با او حرف بزند : " از تو معذرت می خواهم. تمام مدتی که از من استفاده کرده ای فقط از نصف حجم من سود برده ای...فقط نصف تشنگی کسانی را که در خانه ات منتظرند فرو نشانده ای. " مرد خندید و گفت: " وقتی برمی گردیم با دقت به مسیر نگاه کن. " موقع برگشت کوزه متوجه شد که در یک سمت جاده...سمت خودش... گل ها و گیاهان زیبایی روییده اند.
مرد گفت: " می بینی که طبیعت در سمت تو چقدر زیباتر است؟ من همیشه می دانستم که تو ترک د
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/28 - 13:15 ·
4
♥ یلدا♥
♥ یلدا♥
من دیگه با دخترا شوخی نمیکنم اصلا جنبه ندارن {-7-}
یکی از دخترای تو ادلیستم پست گذاشته من آن گلبرگ مغرورم که فقط درخواست آب دارم
منم براش کامنت گذاشتم که الان سیفونو میکشم {-7-}
بعد ۲ثانیه کامنتو پاک کرد از لیست دوستاشم حذفم کرده {-15-}
از گروهشم انداختتم بیرون {-15-}
پیجشم خصوصی کرده واسم{-15-}
از یاهو مسنجرشم حذفم کرده {-15-}
خو لامصب بیا اسید بپاش راحت شی دیگه
والااااااا{-15-}{-15-}{-15-}
دیدگاه · 1391/10/28 - 10:40 ·
4
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
تصمیمم را گرفته ام ....

از امشب.... تمام احساسی که به " تو " دارم را بیان می کنم...

می گویم که دوستت دارم , دلتنگتم , به آغوشت نیاز دارم !

به درک که مغرور میشوی , یا اینکه کمتر دوستم خواهی داشت و یا حتی ترکم می کنی و تنها می مانم !

مهم این است :

شاید فردایی نباشد , که عشقم را به پایت بریزم !

پس :

گل نازم عاشقانه و صادقانه " دوستت دارم " !
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/25 - 02:06 ·
2
رضا
رضا
منم اون که میون شب تیره نتونست هیچکی نا دیده ام بگیره/ همون که با نگاهش به تو فهموند میشه مغرور بود اما نرنجوند
Majid
Avatar-05.jpg Majid
من همخونه تو ول کن با وجود من وداع کن
دارم از این خونه می رم تو فقط منو دعا کن
یا بمون منم بمونم یا بزار نیستی نباشم
لااقل اشکامو پاک کن زشته اینجوری جداشم
بعد رفتنم از اینجا زندگی از هم می پاشه
در و همسایه به طعنه میگن جاش خالی نباشه
راستی عکسم رو دیواره اونم از خودت جدا کن
اگه دل تنگ شدی روزی در و دیوارو نگاه کن
یادگاری ندارم که مبادا جا بزارم جلومو بگیربمونم
آخه من جایی ندارم کاش میشد فقط یه هفته
دیگه با من سر میکردی به قول خودت روزاتو
پیش من هدر میکردی مگه میشه وقتی نیستم
چشماشو رو هم بزاره واسه منخبر میارن
که فلانی بی قراره .........
یعنی الآن تو خیابون داره دنبالم میگرده
باز خیالاتی شدم من این خیابونا چه سرده
انگار جدی جدی بی تو یه فقیر کوچه گردم
با اینکه رفتم ولی باز بگی برگرد برمیگردم
به خدا قسم که بی تو یه فقیر کوچه گردم
گرچه مغرورم ولی تو بگی برگرد برمیگردم
... ادامه
Majid
Avatar-07.jpg Majid
بي انصاف
اگر غم هات و از یادت نبردم
ولیکن پا به پات غصه خوردم
اگر به قول تو هیچی نداشتم
واست از مهربونی کم نذاشتم
اگر واسه تو دل گرمی نبودم
ولی در حد سرگرمی که بودم
بی انصافی نکن تقلید کردی
من و از زنده بودن سیر کردی
ولی باز به تو حسی خاص دارم
عزیزم خب منم احساس دارم
از عشقت میرم و توتار و پودم
من و برگردون اون جایی که بودم
من و برگردون اون جایی که بودم
پیشم بودی ولی مغرور بودی
بهت نزدیک بودم,دور بودی
ستاره بودی اما توی شب هام
همیشه سرد و سوت و کور بودی
همیشه سرد و سوت و کور بودی
بلاهایی سرم اوردی اما
بگو من کی شکایت کرده بودم؟
بیا برگرد همون جایی که رفتی
به بی مهریتم عادت کرده بودم
کی مثل من کنارت پابه پا بود؟
کی با خوب و بد تو زندگی کرد؟
چقد آسون تو رفتی و ندیدی
یکی پشت سرت خون گریه میکرد
یکی پشت سرت خون گریه میکرد
... ادامه
Majid
Avatar-43.jpg Majid
"دلم لک میزنه واست،زمانی که ازم دوری...ولی درخاطرم هستی،دیگه اینجاشو مجبوری...اگر حرف حرف من باشه،هنوزم مرد و مغرورم...ولی میرم تو خوش باشی،منم اینجاشو مجبورم..."

"خبري ازت نبودو خيلي بيتاب تو بودم اومدم سراغت اما پر گريه شد وجودم
حالا هردو حلقه داریم،تو تودستت،من تو چشمام...تو زدی،من اما موندم،زیر قولت،روی حرفام..."

خداییش همین 2قطعه شعر مو برتن آدم سیخ میکنه،چه برسه به باقی اشعار هنرمندانه استاد مجيد خراطها
... ادامه
Majid
178.jpg Majid
"دلم لک میزنه واست،زمانی که ازم دوری...ولی درخاطرم هستی،دیگه اینجاشو مجبوری...اگر حرف حرف من باشه،هنوزم مرد و مغرورم...ولی میرم تو خوش باشی،منم اینجاشو مجبورم..."
... ادامه
saeid
shamlo1.jpg saeid
دهانت را میبویند
مبادا گفته باشی دوستت دارم


دلت را میپویند
مبادا شعله ای در آن نهان باشد

روزگار غریبیست نازنین

وعشق را کنار تیرک راهبند تازیانه میزنند

عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد
شوق را در پستوی خانه نهان باید کرد

روزگار غریبیست نازنین

ودراین بن بست کج و پیچ سرما
آتش را به سرخ بار سرود و شعرفروزان میدارند
به اندیشیدن خطر مکن
روزگار غریبیست

آنکه بر در میزند شباهنگام
به کشتن چراغ آمده است
نور را در پستوی خانه نهان باید کرد

دهانت را میبویند
مبادا گفته باشی دوستت دارم
دلت را میپویند
مبادا شعله ای در آن نهان باشد

روزگار غریبی ست نازنین

نور را درپستوی خانه نهان باید کرد
عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد

بام بام
بام بام بام
بام بام بام بام بام بام

آنک قصابانند برگذرگاهها مستقر
با کنده و ساتوری خون آلود
وتبسم را بر لبها جراحی میکنند
و ترانه را بر دهان

کباب قناری بر آتش سوسن و یاس
شوق را در پستوی خانه نهان باید کرد

ابلیس مغرور مست
شور عزای ما را بر سفره نشسته است
خدای را در پستوی خانه نهان باید کرد

خدای را درپستوی خانه نهان باید کرد
روزگار غریبی ست نازنین

احمد شاملو
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/6 - 17:08 ·
5
saeid
i_isyiy5w1o2.jpg saeid
لقمان حکیم، غلام سیاهی بود که در سرزمین سودان چشم به جهان گشود. گرچه او چهره ای سیاه و نازیبا داشت،ولی از دلی روشن، فکری باز و ایمانی استوار برخوردار بود.





او که در آغاز جوانی برده ای مملوک بود، به دلیل نبوغ عجیب و حکمت وسیعش آزاد شد و هر روز مقامش اوج گرفت تا شهره ی آفاق شد. او مردی امین بود، چشم از حرام فرو می بست، از ادای حرف ناسزا و بی مورد پرهیز می کرد و هیچگاه دامن خود را به گناه نیالود و همواره در امور زندگی شرط عفت و اخلاص را رعایت می کرد. اوقات فراغت خود را به سکوت و تفکر در امور جهان و معرفت حق تعالی می گذراند و برای گذراندن امور زندگی به حرفه خیاطی و یا درودگری مشغول بود. (بعضی گویند لقمان بنده ای بود حبشی که از راه شبانی معیشت خود را می گذراند.) لقمان از خنده بی مورد و استهزاء دیگران پرهیز می کرد و هیچگاه اراده خود را تسلیم خشم و هوای نفس نمی کرد. از کامیابی در دنیا مغرور و از ناکامی اندوهگین نمی شد و صبر و شکیبایی او به حدی بود که با از دست دادن چند فرزند، از سر زبونی دیدگان خود را به سرشک غم نیالود.
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/6 - 17:04 ·
4
شهرزاد
شهرزاد
شیشه میشکند...
یک نفر میپرسد : که چرا شیشه شکست؟
مادرم میگوید :شاید این دفع بلاست...!
یک نفر زمزمه کرد :
باد سرد وحشی
مث یک کودک شیطان آمد
شیشه ی پنجره را زود شکست...
کاش امشب که دلم مثل آن شیشه ی مغرور شکست...
عابری میامد ...
تکه ای از آن را برمیداشت
مرهمی بر دل تنگم میشد..
اما امشب دیدم
هیچ کسی هیچ نگفت..
غصه ام را نشنید
از خودم میپرسم:
آیا ارزش من از شیشه ی پنجره هم کمتر است؟
دل من سخت شکست!
اما...
هیچ کس هیچ نگفت و نپرسید که چرا!؟!؟
... ادامه
دیدگاه · 1391/09/12 - 20:45 ·
8
شهريار
شهريار
یکی از بیماریهای روانی بسیار مهم که اکثریت انسانها و جوامع را تهدید می کند و آنها را به دنیایی از توهم هدایت می کند این است که:
هر کسی و یا حکومتی خوبی های خودش را آشکار می کند و بدی هایش از پنهان می کند و در مورد دیگران بر عکس عمل می کند یعنی بدی ها را آشکار و خوبی ها را می پوشاند.
این عمل پنهان کردن مشکلات با عث رشد زیر زمینی مشکل و وخیم تر شدن آن می گردد در صورتیکه در آشکاری و شفاف سازی و نور ، ابعاد مشکل آشکار و به مرور بر طرف می گردد .
رویه درست تقریبا می بایستی برعکس باشد یعنی بدی ها که منحصرا در تاریکی رشد میکنند را پنهان سازی نکنیم تا بر طرف شود و خوبی ها را در بوق و کرنا نکنیم تا مغرور نشویم که غرور موجب توهم و سقوط است.
... ادامه
Noosha
Noosha
اسمتو بنویس ببین چی در میاد ؟{-57-}
A: نعمت خدا
B: عشقِ همه
C: معصوم
D: با استعداد
E: خوب اما شکننده
F: احساسی برای دیگران
G: منطقی
H: آرام
I: مودب
J: لذت بردنی از زندگی
K: قابل عاشق شدن
L: با مزه
M: عالی
N: مغرور
O: ورزشکار
P: خنده رو
Q: باحال
R: غیرقابل پیش بینی
s; با احساس
T: خالص و حقیقی
U: سودمند و باهوش
V: عصبانی
W: بیخیال
X: نابغه
Mostafa
Mostafa
وقتي گريه كرديم گفتن بچه اي،وقتي خنديديم گفتن ديونه اي،وقتي جدي بوديم گفتن مغروري،وقتي شوخي كرديم گفتن سنگين باش،وقتي سنگين بوديم گفتن افسرده اي،وقتي حرف زديم گفتن پر حرفي،وقتي ساكت شديم گفتن عاشقي،حالا كه عاشق شديم ميگن اشتباهه و گناه
... ادامه
دیدگاه · 1391/07/1 - 18:51 ·
6
siavash
siavash
من آن گلبرگ مغرورم که می میرم ز بی آبی ولی با منت و خواری پی شبنم نمی گردم.

من اون خاکم به زیر پا ولی مغرور مغرورم به تاریکی منم تاریک ولی پر نور پر نورم

اگه گلبرگ بی آبم به شبنم رو نمیارم

اگه تشنه تو خورشیدم به سایه تن نمی کارم

من اون دردم که هر جایی پی مرحم نمی گرده

چه غم دارم اگر دنیا به کام من نمی چرخه

من اون عشقم که با هرکس سر سفره نمی شینه

من اون شوقم که اشکامو به جز محرم نمی بینه

اگه من ساقه ی خشکم به دریا دل نمی بندم

اگه بارون پربارم به صحرا دل نمی بندم
... ادامه
دیدگاه · 1391/06/10 - 23:18 ·
7
امید
امید
دلم لک میزنه واست زمانی که ازم دوری <br>ولی در خاطرم هستی دیگه اینجاشو مجبوری<br> اگر حرف حرف من باشی هنوزم مردو مغرورم <br>ولی میرم تو خوش باشی منم اینجاشو مجبورم ...
... ادامه
دیدگاه · 1390/09/4 - 23:45 ·
2
ناخدا
ناخدا
شبی كه زلف را بر باد می داد دل مغرور من در دامش افتاد نمی دانم چه عیبی داشت ، صد بار فرستادم دلم را ، پس فرستاد
دیدگاه · 1390/07/16 - 17:11 ·
4
abbasali
abbasali
به داداشم میگم سر رات داری میای یه لیوان ابم بیار بهم میگه تشنته میگم: پـَـ نـَـ پـَـ من آن گلبرگ مغرورم که می میرم ز بی آبی ولی با منت و خواری پی شبنم نمی گردم
... ادامه
abbasali
abbasali
یکی از دوستام باباش پرورش شترمرغ داره. باهم رفتیم اونجا باباش میگه اومدید شترمرغ ببینید؟!
گفتم پـَـ نـَـ پـَـ من گرگه تو میگ میگ هستم اونو که خوردم مغرور شدم اومدم اینجا اینا رو هم بخورم
... ادامه
صفحات: 6 7 8 9 10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ