تصور کن که داری تو خیابون قدم میزنی یهو یه تابلو توجهت رو جلب میکنه روی تابلو نوشته: ” رستورانِ آرزوها ” به طرف رستوران میری درِ امید رو باز میکنی وارد سالنِ خواسته ها میشی میزِ لذت روانتخاب میکنی گارسونِ کائنات میاد و منوی آرزوها رو در اختیارت قرار میده سفارشاتتو میدی.. گارسونِ کائنات با سینی آرزوهات برمیگرده بادیدن آرزوهات و برآورده شدنشون دلت میخواد فقط لذت ببری و خدارو شکر کنی این رستوران درافکارشماست، به هرچه فکرکنی کائنات همونو برات آماده میکنه پس نیکوفکرکنیدوصبورباشید…
... ادامه
نیم ساعته رسیدن
1394/08/8 - 12:01