Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210
شبکه اجتماعی نمیدونم - جستجو در پست ها

 

یافتن پست: #مواظب

شهرزاد
شهرزاد
برای سفر به اصفهان رفته بودم. کنار سی و سه پل نشسته بودم. نگاهم به دختر بچه سه یا چهار ساله خارجی افتاد که از پدر و مادرش اندکی فاصله گرفته بود و داشت مرا نگاه میکرد . بقدری چهره زیبا و بانمکی داشت که بی اختیار با دستم اشاره کردم به طرفم بیاید اما در حالتی از شک و ترس از جایش تکان نخورد. دو سه بار دیگر هم تکرار کردم اما نیامد . به عادت همیشگی ، دستم را که خا لی بود مشت کردم و به سمتش گرفتم تا احساس کند چیزی برایش دارم. بلافاصله به سویم حـرکت کرد. در همین لحظه پدرش که گویا دورادور مواظبش بود بسرعت به سمت من آمد و یک شکلات را مخفیانه در مشتم قرار داد. بچه آمد و شکلات را گرفت. به پدرش که ایتالیایی بود گفتم من قصد اذیت او را نداشتم. گفت می دانم و مطمئنم که می خواستی با او بازی کنی اما وقتی مشتت را باز می کردی او متوجه می شد که اعتمادش به تو بیهوده بوده است. کار تو باعث می گردید که بچه، دروغ را تجربه کند و دیگر تا آخر عمرش به کسی اعتماد نکند.
...
... ادامه
Mostafa
Mostafa
این روزا درگیری های توی ذهنم یواش یواش داره مسلحانه میشه!!

گفتم مواظب خودتون باشید ترکش نخورید
Mostafa
Mostafa
کاش آن لحظه که تقدیم توشد هستیِ من...
میسپردم که مواظب باشی....
جنس این جام بلور است....
پر از عشق و غرور...
مبادا که بازیچه شود...
میشکند.....!!
... ادامه
دیدگاه · 1392/02/17 - 00:42 ·
3
Mostafa
Mostafa
مواظب خودت باش خیلی غریبه دنیا

شاید به کم تقدیر بی من بمونی تنها

شاید واسه همیشه تنها بشی عزیزم

یا این که دل خسته از دنیا بشی عزیزم

بی من و با من اما مواظب خودت باش

نشکنه بغض چشمات نذار بریزن اشکات

شاید دیگه نتونی تکیه کنی به شونه ام

شاید دیگه نتونم کنار تو بمونم

کنار تو بمونم کنار تو بمونم

بی من و با من اما مواظب خودت باش

نشکنه بغض چشمات نذار بریزن اشکات

مواظب خودت باش خیلی غریبه دنیا

شاید به حکم تقدیر بی من بمونی تنها

شاید واسه همیشه تنها بشی عزیزم

یا این که دل خسته از دنیا بشی عزیزم

بی من و با من اما مواظب خودت باش

نشکنه بغض چشمات نذار بریزن اشکات

بی من و با من اما مواظب خودت باش

بی من و با من اما

...

ترانه سرا:

آهنگ ساز:#بابک_جهانبخش
دیدگاه · 1392/02/17 - 00:11 ·
1
Noosha
3ee9b45d2bf0d1490c2d5c0af6077d4d-425.jpg Noosha
میدونید که این دوتا اگر با هم بخوری چی میشه ؟؟؟؟
اگر mentos رو با نوشابه بخوری منجر به مرگ میشه
گاز داخل نوشابه با ساپونین نعنا منتوس یه واکنش میده که منجر به ازاد شدن گاز مونوکسید کربن با سرعت میشه که اگه داخل بدن باشه حجم دستگاه گوارش رو پر میکنه منجر به ترکیدن روده ها میشه در ضمن هر چی نوشابه خنک تر باشه این واکنش سریعتر انجام میشه پس باید کاملا مواظب بود این دوتا با هم خورده نشن
... ادامه
Mostafa
Mostafa
قله ای که بیشتر از یک بار فتح شود تفریحگاه مردم میشود. مواظب قله دلتان باشید.
دیدگاه · 1392/02/2 - 12:01 ·
1
ebrahim
ebrahim
زندگی چیست : زنگی یعنی اینکه هی بخوری زمین و بلند شی و ادامه بدی .زندگی اینه که مواظب پشت سرت باشی که یهویی بهت خنجز نزنه و خیلی چیز خا میشه که درباره زندگی گفت...........................نقطه هم در مورد گفتن زندگی کم میاره اوف عجب کلمه ای سخت غیر قابل هضمیه وای وای وای.دلم میخواد گریه کنم فقط همین.
... ادامه
دیدگاه · 1392/01/30 - 02:43 توسط Mobile ·
2
ebrahim
ebrahim
پيوسته بايد مواظب سه چيز باشيم: وقتي تنها هستيم مواظب افکار خود وقتي با خانواده هستيم مراقب اخلاق خود و وقتي که در جامعه مي باشيم مواظب زبان خود...
... ادامه
دیدگاه · 1392/01/29 - 22:14 توسط Mobile ·
1
♥هـــُدا♥
1373352423.jpg ♥هـــُدا♥
چقدر سخته وقتی دستای یکی دیگرو تو دستای عشقت ببینی اما



نتونی بلند داد بزنی و بگی آهای غریبه مواظب عشقم باش.
دیدگاه · 1392/01/21 - 00:10 ·
4
صوفياجون
صوفياجون
شب دوستا بخیر تا یادم نرفته بگم واقعه ناگواره من ،،،،،، من به مدت هفته دارم میرم شهسوار خونه خواهرم و نمیتونم بیام نمیدونم و از الان دلم گرفت پس از فردا و پس فردا و پسون فردا جای منو خالی کنین .... پس تا دقایقی که هستم یه ذره قرو فر بدم دلم وا شه {-130-}{-205-}{-224-}
برو برچه ها همه بگین سیب تا یه عکس یادگاری بندازیم با خودم ببرم شبا ببینمش{-223-} {-209-}
♥هـــُدا♥
Avazak.ir2802.jpg ♥هـــُدا♥
میگن درد رو از هر طرفی بخونی میشه درد،
اما درمان رو از آخر بخونی،
میشه نامرد،
مواظب باشیم واسه دردامون به هر درمانی تن ندیم...
دیدگاه · 1392/01/5 - 21:06 ·
6
Mohammad
1362350298684496_large.jpg Mohammad
شب همه خوش :)
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
اینایی که کسی از کاراشون سردرنمیاره،

اینایی که کاراشونو همیشه ساکت و آروم انجام میدن،

اینایی که عشقشون لباس مشکیه،

اینایی که دلشون نمیاد وقتی که خوابی بیدارت کنن،

اینایی که روزا براشون بی معنی شده و شبا فقط کار میکنن،

اینایی که با دیواره خونه ها یه دنیا خاطره دارن،

اینا رو خیلی زیاد مواظبشون باشید،

این لامصبا دزدن !
... ادامه
Mohammad
00.jpg Mohammad
چه احساس خوبیه وقتی می شنویم کسی می گوید : مواظب خودت باش اما خیلی بهتر از اون اینه که می شنویم کسی می گوید : خودم همیشه مواظبتم !
دیدگاه · 1392/01/2 - 17:45 ·
1
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
هدف ، یا تیک میخوره یا ضربدر ، مواظب اهداف خود باشید چون هر هدفی ، تاریخ مصرفی داره . .
دیدگاه · 1392/01/1 - 02:46 ·
3
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
عاغا امشب کپسولی تو دست داداشم ترکید اصلا یه وزی بود بیا ببین دستش شده بود سیاه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
امشب چهارشنبه سوریه ولی داره بارون میاد
من اون همه موادو چی کار کنم{-124-}
شهرزاد
424733_414106841980475_1742265129_n.jpg شهرزاد
برای خودم مردی شده ام . . .

این روزها درسکوت سرسخت . . .

بی صدا گریه میکنم . . .

ولی !!!

دنیا مواظبم باش . . .

قلبم هنوز زنانه میزند!!!
... ادامه
دیدگاه · 1391/12/28 - 22:20 ·
6
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
8048a9c5630c.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
امشب شماره معشوقه ترا

از حافظه گوشی ام پاک کردم

که مبادا کم بیاورد غرورم

و دوباره به او بگویم

غریبه مواظب یار من باش !
... ادامه
دیدگاه · 1391/12/28 - 02:06 ·
1
♥هـــُدا♥
220px-Hoseynpanahi.jpg ♥هـــُدا♥
قبر مرا نیم متر کمتر
عمیق کنید تا پنجاه
سانت به خدا نزدیکتر باشم
بعد از مرگم انگشت های مرا به
رایگان در اختیار اداره انگشتنگاری قرار دهید
به پزشک قانونی بگویید
روح مرا کالبدشکافی کند
من به آن مشکوکم
ورثه حق دارند با طلبکاران
من کتک کاری کنند
عبور هر گونه کابل برق ِتلفن ِ لوله آب یا گاز
از داخل گور اینجانب اکیداْ ممنوع است.
بر قبره من پنجره بگذارید
تا هنگام دلتنگی گورستان را تماشا کنم
کارت شناسایی مرا لای کفنم بگذارید
شاید آنجا هم نیاز باشد
مواظب باشید به تابوت من آگهی تبلیغاتی
نچسبانند.
روی تابوت و کفن من بنویسید:
این عاقبت کسی است که
ز گهواره تا گور دانش بجست.
دوست ندارم مردم قبرم را لگد مال کنند
در چمنزار خاکم کنید!
کسانی که زیر تابوت مرا میگیرند
باید هم قد باشند.
شماره تلفن گورستان و شماره قبر مرا
به طلبکاران ندهید.
گواهینامه رانندگیم را به یک آدم مستحق
بدهید ثواب دارد
در مجلس عزای من گاز اشک آور پخش کنید
تا همه به گریه بیفتند
از اینکه نمیتوانم در مجلس ختم خودم
حضور یابم قبلاْ پوزش می طلبم
به بهشت نمیروم اگر مادرم آنجا نباشد . . .
... ادامه
♥هـــُدا♥
Couples-51.gif ♥هـــُدا♥
اینکه یه نفر بهت بگه

“مواظب خودت باش”

حس خوبی داره.

اما بهتر از اون وقتی هستش که

یه نفر بهت میگه

“من ازت مواظبت می کنم “
... ادامه
دیدگاه · 1391/12/21 - 13:23 ·
1
Mostafa
Mostafa
وقتي از شادي به هوا ميپري ، مواظب باش کسي زمين رو از زير پاهات نکشه
دیدگاه · 1391/12/19 - 23:40 ·
1
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
بابام هشتاد سالشه همیشه اصرار میکنه که بذارید من از خونه تنهایی برم بیرون مگه زندانی گرفتید؟می خوام برم نون و روزنامه اینا بگیرم…
یه روز بعد از کلی اصرار گفتیم باشه برو ولی مواظب باش…
رفته نونوایی محل به همه ی اونایی که تو صف بودن گفته عجب روزگاری شده، پنج تا دختر دارم پنج تا پسرتو این سن و سال من پیرمرد باید بیام تو صف وایسم نون اونارم من بگیرم….
تا یه مدت هر کس منو تو محل می دید نصیحتم می کرد.
... ادامه
Mostafa
Mostafa
عزیزم تو فرارکن من مردونه ایستاد

یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می توانید راهی غیرتکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟

برخی از دانش آموزان گفتند :
با بخشیدن،عشقشان را معنا می کنند. برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند «با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می دانند.
در آن بین ، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند، داستان کوتاهی تعریف کرد: یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپّه رسیدند درجا میخکوب شدند.
یک ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود. شوهر،تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود..
رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرات کوچک ترین حرکتی نداشتند. ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد. همان
لحظه، مرد زیست شناس فریادزنان فرار کرد و همسرش را تنها گذاشت.
... ادامه
صفحات: 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ