پروردگارم!
قاضی تویی
کمک کن هیچوقت قضاوت نکنیم ...
خوب یاد گرفته ایم برانداز کردن همدیگر را!
یک خط کش این دستمان !
یک ترازو آن دستمان !
اندازه می گیریم و وزن می کنیم
آدم ها را
رفتارشان را
انتخاب هایشان را
تصمیم هایشان را
حتی قضا و قدرشان را !!
به رفیقمان یک تکه سنگینی می اندازیم،
بعد می گوییم
خیر و صلاحت را می خواهم !
غافل از اینکه چه برسر او می آوریم !
در جمع ، هرکس را یک جور مورد بررسی قرار می دهیم
آن یکی را به ازدواج نکرده اش
این یکی را به نوع رابطه اش
آن دیگری را...
یکی هم نیست گوشمان را بگیرد که :
چندبار به جای او بوده ای
که حالا اینطور راحت نظر می دهی
حواسمان نیست که چه راحت
با حرفی که در هوا رها میکنیم
چگونه یک نفر را به هم می ریزیم
چندنفر را به جان هم می اندازیم
چه سرخوردگی یا دلخوری بجای میگذاریم
چقدر زخم میزنیم...
حواسمان نیست آبروی مومن از کعبه حرمتش بیشتر است
حواسمان نیست که ما می گوییم و رها میکنیم و رد می شویم
اما یکی ممکن است گیر کند
بین کلمه های ما
بین قضاوت های ما
بین برداشت های ما
دلی که می شکنیم ارزان نيست ..
... ادامه
هر کسی یه توانایی داره بعضیا بدرد مدیریت نمیخورن.
1394/05/28 - 14:03ولی من فک کنم باز اونی که داره برای دیگران کار میکنه حداقل یه جایگاه ثابتی داره.
در مورد مدیریت بله هر کسی نمیتونه مدیر موفقی باشه .
1394/05/28 - 20:29فردی هم که برای دیگران کار میکه ممکنه شغل ثابتی داشته باشه البته تا وقتی خودش از کار خسته نشده باشه یا دیگه بهش نیازی نداشته باشن .