من ، ماندنم جایز نبود! تو رفتی
میبینی
حتی در شب عروسی تو
سنگ تمام گذاشته اند
دل ِ خونین ُ
چشم ِ اشکبار ُ
قلب ِ غمبار ُ
تن ِ لرزانم
عجب بشکن بشکنی میکنند
پس چرا وایستاده ای؟
برقص عشقم
با عشقت
که مجلس بی ریاست!
راستی
گفتم گوسفند را رها کنند
دیگر نیاز به قربانی نیست
خونباره های اشکم به زیر پاهایتان
تضمین خوبی ست برای خوشبختی
... ادامه
سلوووو آجی خوووش اووومدی
1392/11/28 - 00:01سلام سلام خانم آباجی من
1392/11/28 - 00:03سلام صوفی جونم.ممنونم عزیز دلم...
1392/11/28 - 00:05سلام داداش متین گلم...
1392/11/28 - 00:05تو خودت گلی و منو وصف گل میکنی ماهی
1392/11/28 - 00:07قربونت داداش متین گلی که گل میبینی عزیز
1392/11/28 - 00:11سلام ندا
1392/11/28 - 00:12سلام به روماهت رضا جونم.شبت بخیر....
1392/11/28 - 00:14