نمیدانم چرا تمام نمیشوم
با این همه اشکی که من ریخته ام نباید چیزی از من میماند
از خودم بیزارم . . .
چرا از من دوری؟؟؟؟
چرا مرا نمیبینی؟؟؟؟
از خودم بیزارم . . . . .
کاش بودی و این بیزاری را تمام میکردی
اما نیستی و این بیزاری ادامه دارد تا وقتی که بیایی. . .
اما نمیدانم کی میایی
اصلا نمیدانم می ایی یا نه؟. . .
نکند تو هم مثل خودم از من بیزاری؟
... ادامه