فانتزی من اینه که یه روز سر کلاس برنامه نویسی
یه گروه یگان ویژه فوق پیشرفته از در و دوار بیان
و به دلیل جرمهای متعدد اینترنتی دستگیرم کنن
یعنی یه ماه رو هوا فقط اسم منو میارن انقد مشهور میشم
سخن پایانی با خداوند: ای خدا فانتزیه ها آرزو نیست
نری بین همه آرزوهام اینو برآورده کنی
بندازیمون تو زندان آب نمک به خوردمون بدی
... ادامه
تو هم احتکار میکنی ها
1392/09/22 - 01:03مبارکت باشه.خدا بیشترش کنه.من که نهایت 7-8 تا
1392/09/22 - 01:09چه کاریه اینا همش تلنگراشونو میشمارن من که همش میخوام جواب بدم اصن دوست ندارم صفحه ام شلوغ بشه
1392/09/22 - 01:09تلنگرتیم داداش
1392/09/23 - 23:2247تا شد
1392/09/23 - 23:24تلنگرات تو حلقم...