یافتن پست: #ناهار

saeid
1342970406_l128282207227.jpg saeid
عشق از دید حاج اقا:استغفرالله باز از این حرفای بی ناموسی زدین؟
(جمله ی عاشقانه:خداوند همه رو به راه راست هدایت کند انشاااله)


عشق از دید یک ریاضیدان:عشق یعنی دوست داشتن بی شمار بدون فرمول!

(جمله ی عاشقانه:اه عزیزم!به اندازه ی سطح زیر منحنی دوستت دارم!)


عشق از دید رحیم گوشت کوب.بقال سر کوچه:والا زمان ما عشق

مشق نبود!ننمون رفت این فاطی اتوماتیک رو واس ما گرفت!

(جمله ی عاشقانه:هوی فاطی!شام چی داریم؟)


عشق از دید دوست دختر:عزیزم تو که عاشقمی پس چرا هزینه ی

عمل دماغمو نمیدی؟واسه ناهار بریم سورنتو؟نادیا و دوستشن میان!

دوست نادیا واسش یه ماتیز گرفته تو حاضر نیستی واسه من که

اینهمه دوست دارم یه ماکسیما بخری؟!

(جمله ی عاشقانه:عزیزم گوشی سونی میخوام راستی دوستم دارم!)


عشق از دید غلام شوفر:رادیاتور عشق من از برایت جوش امده باور نداری بر امپرم بنگر!

(جمله ی عاشقانه:بابا نوکریم.بووغ...بیببب.بیببب...!)


عشق از دید دخترای ترشیده:شاید این هفته بیاید...شاید...

(جمله ی عاشقانه:یا شابدالعظیم ۱۰۰۰تومن نذرت که بیاد خواستگاریم){-41-}
دیدگاه · 1391/08/14 - 23:51 ·
6
Hamid
6c0c2eddf9.jpg Hamid
بفرمایید ناهار{-33-}{-33-}
Mostafa
Mostafa
امروز به مامانم گفتم ناهار چی داریم؟
گفت مروری بر رویدادهای هفته!!!!
Mostafa
Mostafa
میگن تو جهنم ناهار دیزی با دوغ فراوون میدن،
بعد ناهار كه چشات سنگین میشه و خوابت میگیره ، تا میای چرت بزنییه فرشته بنام كرمائیل میاد، نخ میكنه تو دماغت!!!
... ادامه
Mostafa
Mostafa
فقط یه ایرونی میتونه صدها هزار تومان بده میز ناهار خوری بخره ، ولی در آخر روز زمین غذا میل کنــــــه!!
دیدگاه · 1391/07/3 - 21:22 ·
4
Mostafa
Mostafa
من و داداشم برنامه ریختیم از این به بعد سر سفره شام و ناهار
از پدر و مادرای مردم تعریف کنیم
قبل اینکه ننه بابامون از بچه‌های مردم تعریف کنن !
... ادامه
MONA
0.963271001316347768_pixnaz_ir.jpg MONA
عصر همـــــگی بخیر... ♥

بفرمایید عصــــرونه:)
محمد
محمد
تو ایستگاه متروی آزادی یکی ازم پرسید اینجا آخرشه؟ منم گفتم پـَـ نـَـ پـَـ نیم
ساعت برای ناهار و نماز نگه داشته بعد دوباره راه میوفته
دیدگاه · 1390/09/18 - 00:29 ·
2
abbasali
375359_168000176629324_100002580288710_296663_656579527_n.jpg abbasali
از تو ویلای شمرون نمیشه صدای گریه تو شوش وشنید!<br> از نوک یه برج نمیشه سقفای چپرای جاده خاوران دید <br>اما<br> از جنوب شهر دیده میشن برجایی که مثل قارچ قد کشیدند! <br>بچه های گشنه خوشبختی <br>و از پشت ویترین مغازه ها دیدن!<br> موقع قدم زدن نمی بینی که یه مورچه زیر کفشت میمیره! <br>دستی که تو جیب باشه نمی تونه دست پا برهنه ها رو بگیره!<br> وقتی پس مونده ی یک ناهار تو <br>اهل یه محله رو سیر میکنه <br>وقتشه که باورت شه <br>عاقبت لقمه هات تو گلوت گیر میکنه! <br><br>یغما گلرویی.
... ادامه
abbasali
abbasali
بابام صبح داشت میرفت ، پریدم دم درب پارکینگ خفتش کردم جلوی ماشینشا گرفتم ،گفت چیه ؟ پول میخوای ؟ . . پـَـ نـَـ پـَـ صبح ساعت 6 اومدم ماچت کنم بگم مواظب خودت باش ، ظهر زود بیا ناهار واست میپزم!
... ادامه
abbasali
abbasali
یارو تو مترو داره چراغ قوه میفروشه، صداش کردم اومده میگه چراغ قوه میخوای؟ پَــ نَــ پَــ یه لقمه میرزاقاسمی آوردم واسه ناهارم تنهایی نمی چسبید گفتن بیای باهم بخوریم
... ادامه
صفحات: 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ