Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210
شبکه اجتماعی نمیدونم - جستجو در پست ها

 

یافتن پست: #نگاهم

a.ž.ה.a.$
a.ž.ה.a.$
نمي نويسم ..... چون مي دانم هيچ گاه نوشته هايم را نمي خواني حرف نمي زنم .... چون مي دانم هيچ گاه حرف هايم را نمي فهمي نگاهت نمي كنم ...... چون تو اصلاً نگاهم را نمي بيني صدايت نمي زنم ..... زيرا اشك هاي من براي تو بي فايده است فقط مي خندم ......
... ادامه
دیدگاه · 1390/07/18 - 23:49 ·
C.N.A
C.N.A
گفتند : «کلاغ»، شادمان گفتم : «پر» ...گفتند : «کبوترانمان»، گفتم : «پر» ...گفتند : «خودت»،...! به اوج اندیشیدم در حسرت رنگ آسمان گفتم : «پر» ...گفتند : «مگر پرنده ای؟»، خندیدم گفتند : «تو باختی» و من رنجیدم در بازی کودکان فریبم دادند احساس بزرگ پر زدن را چیدن آنروز به خاک آشنایم کردند از نغمه پرواز جدایم کردند آن باور آسمانی از یادم رفت در پهنه این زمین رهایم کردند گفتند : «پرنده» ، گریه ام را دیدند دیوانه خاک بودم و فهمیدند گفتم که«نمی پرد» ، نگاهم کردند ، بر بازی اشتباه من خندیدند ... !
... ادامه
دیدگاه · 1390/06/26 - 15:35 ·
1
مجتبی جعفری
مجتبی جعفری
با نگاهم يه نگاهي به نگاه مينگاهم / که نگاه بر نگاهت زده آتش به نگاهم
دیدگاه · 1390/06/3 - 09:18 ·
مجتبی جعفری
مجتبی جعفری
با نگاهم يه نگاهي به نگاه مينگاهم / که نگاه بر نگاهت زده آتش به نگاهم
دیدگاه · 1390/06/1 - 08:16 ·
1
ناخدا
ناخدا
وقتي كوچيك بوديم دلمون بزرگ بود، ولي حالا كه بزرگ شديم بيشتر دلتنگيم. كاش كوچيك مي مونديم تا حرفامون رو از نگاهمون بفهمن، نه حالا كه بزرگ شديم و فرياد هم كه مي زنيم، باز كسي حرفمون رو نميفهمه.
... ادامه
صفحات: 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ