یافتن پست: #نگاه

رضا
رضا
30 آبان بین و . نظرتون چیه ؟ Mohammad و bamdad
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
سیاست انگلیسی! اندر حکایت وام خودرو!!!!
یکروز سرمیز نهار دیپلمات انگلیسی به سیاستمدار روس گفت:
اگربتوانی قدری خردل به خورد گربه بدهی نهارمهمون منی,
سیاستمدار روس بدون تامل پس گردن گربه رو گرفت,
وقتی قاشق پر خردل رابه طرف دهان گربه برد,
گربه با استشمام بوی تند خردل چنگی به دست او زد
ودرحالیکه دست مرد روسی را خونین ساخته بود, باسرعت به پایین پرید.
دیپلمات انگلیسی درحالیکه نگاه معناداری به دوست روسی اش میکرد,
به طرف گربه رفت ویک تکه گوشت را جلوی گربه گذاشت.
گربه وقتی مشغول خوردن شد آهسته دم اورا بلند کرد
و مقداری خردل به مخرج گربه مالید!
گربه با احساس سوزش از جا پرید, جستی زده فرارکرد
ورفت زیرمیز رستوران وپایش را بلند کرد وبه سرعت مشغول لیسیدن ما تحتش شد.
دیپلمات انگلیسی درحالیکه گربه رابه همکار روسی اش نشان می داد
گفت: یادگرفتی که چیزی را به بعضی ها چطوری باید خوراند؟
مدیونید اگه به یاد وام خودرو و .... بیفتید ( اندر حکايت خريد خودرو در ايران )
... ادامه
دیدگاه · 1394/08/18 - 11:06 توسط Mobile ·
2
مرجان بانو :)
IMG_20151106_091002.jpg مرجان بانو :)
به به.....
17 دیدگاه · 1394/08/17 - 20:23 توسط Mobile ·
3
مرجان بانو :)
farhangnews_157559-457518-1446894313.png مرجان بانو :)
یعنی عاشق این ژست آتلیه ای اش شدم {-7-}
bamdad
bamdad
روزی شغالی در جنگل با مکر وحیله به شیری گفت :

شما که سلطان جنگل هستید میتوانید از پس یک شغال برآیید.

شیر گفت: میخواهی جانت را بگیرم تا ببینی میتوانم یا نه!

شغال گفت: اگر توانستید گره مرا باز کنید آنگاه من باور میکنم نیازی به خون ریزی نیست.

آنگاه شغال دست وپای شیر را بست وراه خود گرفت ورفت.

خری که از آنجا میگذشت شیر رادید وتکه خورد.

شیر گفت:بیا ومرا باز کن به مکر شغال گرفتار شده ام.

خر گفت اگر بازت کنم مرا میخوری

شیر گفت نترس اگر بازم کنی نصف سلطنت جنگل را به تو میدهم

خر دست وپای شیر راباز کرد وبه شیر گفت حالا نصف جنگل را به من میدهی

شیر گفت:

کل جنگل مال تو من از اینجا میروم سلطانی که دستانش را شغال ببنددو

خر آن را باز کنند همان بهتر رود وخر حکمرانی کند

{-15-}
دیدگاه · 1394/08/12 - 20:28 ·
2
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
وقتی 7 سال قبل نگاه میندازم میبینم چقدر دووویدم:| خب نتایج خوبی هم دیدم اما خسته ام. دیگه شوق رسیدن ندارم انگار..
دیدگاه · 1394/08/11 - 22:44 توسط Mobile ·
4
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
دوست داشتن ، ساده ترین و زیباترین احساس است.... دوست داشتن یعنی ..... بعد از ظهر یک روز تعطیل سه ساعت روی مبل ، درآغوش هم و جاذبه ، وِلــو، هر دو در سکوت فکر می کنیم ... گاهی بلند بلند فکرمان را با هم شریک می شویم بلند بلند از ته دل می خندیم .... ساعت چند است ؟ سه ساعت ؟؟؟ به ساعت روی دیوار شک می کنیم و سیگاری از پاکتش در می آوریم و به دنبال فندک که زیر یکی از ما گم شده، می گردیم و سیگاری شریکی روشن می کنیم و ناگهان در معجزه ای عجیب ، هر دو هوس چای می کنیم ..... فقط من و تو می دانیم که در این لحظه سخت ترین کار دنیا ، بلند شدن و رفتن به آشپزخانه است خود را به مردن می زنم و هرچه کلک بلدم رو می کنم که تو بروی واینقدر مهربانی که گول می خوری در راه آشپرخانه می خندی و زیر لب می گویی : * بدجنس * من بر می گردم و نگاهت می کنم باورم نمی شود ولی از اینکه اینجا نیستی ، دلم برایت تنگ می شود دوست داشتن یعنی جای خالیت احساس شود حتی اگر در آشپزخانه ای ..... ( من ِ بد ِ دوستداشتنی )
... ادامه
4 دیدگاه · 1394/08/11 - 20:19 توسط Mobile ·
4
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
نمیدونم چرا امروز یاد این آهنگ افتادم
{-105-}{-7-}{-7-}{-7-}{-105-}
تو چشمام نگاه کن و دستتو بذار تو دستم غم و رو سیاه کن و دستتو بذار تو دستم

تو چشمام نگاه کن و دستتو بذار تودستم
غم و رو سیاه کن و دستتو بذار تو دستم(2)
اگه ابر بارون بشه بارون بی امون بشه
دل و سرپناه کن و دستتو بذار تو دستم
تو چشام نگاه کن و دستو بذار تو دستم
غم و رو سیاه کن و دستتو بذار تو دستم

عزیزم پربزن و هوا رو عاشقونه کن
دست تو کفتر عشق دستامو آشیونه کن
دست من یه سبزه زار دست تو پیک بهار
بهار دستت داده گل تو دست من هزار هزار
توچشام نگاه کن و دستتو بذار تو دستم
غم و رو سیاه کن و دستتو بذار تو دستم

بوی گل اومده طلایه دار دستت
گل به گل وا شده همه بهاره دستت
رنگارنگ همه رنگ شکفته دارم گل عشق
یه سبد بچینم واست بیارم گل عشق
آسمون که یک زمون دل عاشقا رو می شکست
چی شده که اومده من وتورو داده دست به دست
اگه که سرده هوا نگاه تو آتیشم شده
نفست پیرهن تن واسه دل عاشقم شده
گل دستاتو بیار باغ دست من بکار
من و باغبون کن و سرتو بذار رو شونه ام
ابرا رو روون کن و سرتو بذار رو شونه ام
منو همزبون کن و سرتو بذار رو شونه ام

عزیزم پر بزن و هوا رو عاشقونه کن
دست تو کفتر عشق دستام و آشیونه کن
دست من یه سبزه زار دست تو پیک بهار
بهار دستت داده گل تو دست من هزار هزار
تو چشام نگاه کن و دستت و بذار تو دستم
غم و رو سیاه کن و دستت و بذار تو دستم
شهرزاد
stylish-birthday-cake-photo-12.jpg شهرزاد
">مرجان بانو :)
مهربانم ! یک جهان قاصدک ناز به راهت باشد بوی گل ، نذر قشنگی نگاهت باشد و خداوند شب و روز و تمام لحظات با همه قدرت خود پشت و پناهت باشد تولدت مبارک !
Mohammad
cake-5.jpg Mohammad
">مرجان بانو :)
همیشه لبخند بر لبانت
عشق در قلبت
لطف در نگاهت
محبت در چهره ات
بخشش در رفتارت
و حق در زبانت جاری باشد
تولدت مبارک آبجی خانوم، انشاالله به تمام آرزوهای خوبت برسی و زندگی خوبی داشته باشی :)
{-180-}{-180-}
{-217-}{-217-}
{-222-}{-222-}
صوفياجون
12066053_951211904937843_6234581662122031050_n.jpg صوفياجون
خیلی جالبه اگه پل لب آب هم عین سمت پل خیابون تختی طرح چوب بزنن عالی میشه. {-29-}{-29-}{-29-}
با شعار «یک لقمه مهربانی»:

راه اندازی دومین یخچال ویترینی-خیابانی کشور در رشت

نج شنبه ۲۵ مهر مصادف با اولین روز از ماه محرم بود که خبر نصب و راه‌اندازی اولین یخچال ویترینی – خیابانی برای کارتن خواب‌ها در میدان شوش تهران منتشر و به سرعت با واکنش های مثبت مردم در شبکه های اجتماعی همراه شد. اقدامی که توسط یک موسسه مردم نهاد(NGO) و با حمایت شهرداری منطقه ۱۲ تهران انجام شده بود.

حالا شهرداری منطقه ۳ رشت نیز از این ابتکار جالب الگو برداشته و دومین یخچال ویترینی-خیابانی کشور را راه اندازی کرده است.

این یخچال با شعار «یک لقمه مهربانی»، در ابتدای خیابانی تازه تأسیسی که پل زرجوب (لب آب) را به سمت خیابان برادران شهید عاطفی و خیابان تختی متصل می کند نصب شده است.محله ای که از مناطق کمتر برخوردار رشت محسوب می شود.

اگرچه با توجه به همزمانی راه اندازی این یخچال با ایام تاسوعا و عاشورای حسینی، از مردم خواسته شده نذورات خود را به منظور استفاده نیازمندان در این یخچال قرار دهند اما شهروندان می توانند در هر زمان، خوراکی و مواد غذایی سالم خود را در این یخچال بگذارند، شاید گرسنه ای چشم به یک لقمه مهربانی در دستان ما دوخته باشد …

‫#‏کلانشهرباران‬ ‫#‏گیل_نگاه‬
bamdad
bamdad
در محرم گریه کردن آسان است ، میان جمعیت انبوه ک همه گریه زاری میکنند تو فکرهایت را گریه کنی ، عجیب نگاهت نمیکنند تازه فکر میکنند زیادی در غم حسینی و به چشم مهربانی نگاهت میکنند
... ادامه
دیدگاه · 1394/08/2 - 11:49 ·
6
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
حس خوب یعنی: درک ارزش بازکردن چشمی که میتوانست امروز صبـح، دیگر گشوده نشود ...
حس خوب یعنی: ارزش نگاه پر مهر دوباره ی تو در هر بامداد به چهره عزیزانی که ممکن بود دیگر هرگز کنار تو نباشند ...
حس خوب یعنی: لبخندی مشتاقانه به کودکی که چشم در چشم تو دوخته و عاطفه را میجوید ...
حس خوب یعنی: بی تابی تو برای گرفتن دست نابینای ناشناسی که قصد عبور از خیابان را دارد ...
حس خوب یعنی: بوییدن عطر نان گرم صبحانه و یادکردن اهل نیاز ...
حس خوب یعنی: نیت خیر برای آنانکه می شناسی و هرآنکس که نمیشناسی ...
حس خوب یعنی: پشتوانه ی دعای پـدر و مـادر ...
و حس خوب در یک‌ کلام یعنی: تبسّم دوباره خـدا به تـو در آغاز یک روز دیگر از باقیمانده زندگی ات ...
و مـن تمام اینها را یکجا ازخداوند برایتان مسألت دارم
... ادامه
دیدگاه · 1394/07/30 - 10:15 توسط Mobile ·
4
bamdad
bamdad
به کسانی که در لابه لای مشغله شان وقتی برای شما پیدا می کنند
احترام بگذارید
اما عاشق کسانی باشید که وقتی شما به آنها نیاز دارید
هرگز به مشغله شان نگاه نمی کنند . . .

:)
bamdad
photo_2015-10-17_19-53-01.jpg bamdad
:)
رضا
رضا
امشب داره جای حامد خالی یاد همه بندازه که نود نگاه کنن .
دیدگاه · 1394/07/20 - 22:11 ·
5
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
يك ﮔﺮﻭﻩ ﻣﺤﻘﻖ يك ﺳﺮﯼ ﻻﺷﻪ ﻣﺮﻍ ﺭﻭ ﺩﺍﺧﻞ يك ﺗﻮﺭﯼ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﭼﻨﺪ ﮔﻮﺩﺍﻝ ﺑﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻫﺎﯼ ۱۰-۲۰ ﻣﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺣﻔﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩند. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ يه ﺭﻭﺑﺎهی اومد ﻭ ﮐﻤﯽ ﺑﻮ ﮐﺸﯿﺪ ﻭ يه ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﯾﻦ ﻻﺷﻪ ﻯ ﻣﺮغ ها ﺭﻭ ﺟﺎﺑﺠﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ..! ﮐﺎﺭﺷﻨﺎﺱ ﺗﯿﻢ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺩﻭﺭﺑﯿﻦ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺍﯾﻦ ﺍﻻﻥ مى رود ﻭ ﺑﻘﯿﻪ ﻯ ﮔﻠﻪ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺎﺵ ﺭﻭ مى آورد؛ ﻭ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ يك ﺭوﺑﺎﺕ ﺟﺮﺛﻘﯿﻞ ﺗﻮﺭﯼ ﺭﻭ ﺟﺎﺑﺠﺎ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﺍﻭﺭﺩﻥ ﺗﻮ ﮔﻮﺩﺍﻝ ﺩﻭﻡ ﻭ مخفى اش ﮐﺮﺩند ﻭ ﺑﺎ يك ﻣﺎﯾﻌﯽ ﮐﻪ ﺍﺳﭙﺮﯼ ﮐﺮﺩﻧﺪ، ﺍﺛﺮ ﺑﻮ ﺭﻭ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ، ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺑﺮﺩﻧﺪ. * ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻌﺪ همان ﺭﻭﺑﺎﻩ ﻭ ۷-۸ ﺗﺎ ﺭﻭﺑﺎﻩ ديگه آمدن ﺳﺮ ﮔﻮﺩﺍﻝ ﺍﻭﻝ ﻭ ﻫﺮﭼﯽ ﮔﺸﺘﻨﺪ ﻣﺮﻏﻬﺎ ﺭﻭ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﮑﺮﺩند ﻫﺮ ﭼﯽ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﻭ ﺑﻮ ﮐﺮﺩﻥ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻭ آن ۷-۸ ﺗﺎ ﺭﻓﺘﻦ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﺍﻭﻟﯽ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﮔﺸﺘﻦ ﮐﺮﺩ. ﺟﺎﻟﺒﯿﺶ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻫﯽ ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ ﻣﯿﮕﺸﺖ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺳﺮﺷﻮ ﺑﺎﻻ ﻣﯿﺎﻭﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﺵ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺩﻭﺭ مى شدند ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻮ ﻣﯿﮑﺸﯿد!؟ محققين ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺳﯿﻢ ﮐﻤﯽ ﺭﻭﯼ ﮔﻮﺩﺍﻝ ﺩﻭﻡ ﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻥ ﺗﺎ ﺣﺪﯼ ﮐﻪ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﻣﺮغ ها ﺭﻭ ﺩﻳﺪ. ﺍﯾﻦ ﺩﻓﻌﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺟﺎﻟﺐ ﺑﻮﺩ، ﺭﻭﺑﺎﻩ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﺮغ ها ﺭﻭ ﺑﺎ ﺩﻧﺪاﻥ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺮﺩ. * ﺍﯾﻦ ﺗﯿﻢ ﮐﺎﺭﺷﻨﺎﺱ آمدن ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ هماﻥ ﮐﺎﺭ ﺭﻭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﺗﻮﺭﯼ ﺭﻭ ﺑﻪ ﮔﻮﺩﺍﻝ ﺳﻮﻡ ﺑﺮﺩﻧﺪ و بوى مرغها را با اسپرى پاك كردند. ﺭﻭﺑﺎﻫﻬﺎ ﻭﻗﺘﯽ دوباره ﺭﺳﯿﺪﻥ ﻫﺮﭼﯽ ﮔﻮﺩﺍﻟﻬﺎ ﺭا ﮔﺸﺘﻦ ﻭ ﻫﺮ ﭼﯽ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﻭ ﺑﻮ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﺒﻮﺩ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺭﻓﺘﻨﺪ. ﺩﻭﺭﺑﻴﻦ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﺍﻭﻝ ﺭﻭ نشان ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﻪ ﺟﺴﺖ ﻭ ﺟﻮ ﻧﮑﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺩﺍﺧﻞ ﮔﻮﺩﺍﻝ ﺩﻭﻡ ﺩﺭﺍﺯ ﮐﺸﯿﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ماﻧﺪ، يك ﭼﻨﺪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺻﺒﺮ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﯾﺪﻧﺪ ﺧﺒﺮﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﻧﺰﺩﯾﮑﺶ ﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﭼﮏ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﯾﺪﻥ ﮐﺎﻣﻼً ﻣﺮﺩﻩ ...!!!! ﺟﺎﻟﺐ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻻﺷﻪ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺮﮐﺰ ﺩﺍﻣﭙﺰﺷﮑﯽ ﺑﺮﺩند ﻭ ﮐﻠﯽ آﺯﻣﺎﯾﺶ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﯾﺪﻥ ﺩﻗﯿﻘﺎً ﻋﮑﺴﻬﺎ ﻭ آﺯﻣﺎﯾﺸﺎﺕ نشاﻥ مى دهد ﺍﯾﻦ ﺣﯿﻮاﻥ ﺑﺮﺍﺛﺮ ﯾﮏ ﺷﻮﮎ ﻋﺼﺒﯽ ﺳﮑﺘﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﺮﺩﻩ. ﻭ…. * ﺭﻭﺑﺎﻩ ﮐﻪ ﻧﻤﺎﺩ ﻣﮑﺮ ﻭ ﺣﯿﻠﻪ ﮔﺮﯼ ﺩﺭ ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﻫﺴﺖ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺣﺴﺎﺱ مى كند ﺻﺪﺍﻗﺘﺶ ﺑﯿﻦ ﺩﻭﺳﺘﺎﺵ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺭﻓﺘﻪ ﺳﮑﺘﻪ ﻣﯿﺰند ﻭ ﻣﯿﻤﯿﺮﻩ. ﺍﺯ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻣﯿﻤﯿﺮﻩ. ﻭ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﻌﻀﯽ از ادمها ﻫﺴﺘﻨﺪ كه ﻣﯿﺎيند ﺭﻭﺯﯼ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺩﺭﻭﻍ ﺑﻪ ﺯباﻥ مى آورند ﺑﻌﺪ ﺟﺎلب اينكه ﺣﺘﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭﻭغ هاﺷﻮﻥ آﺷﮑﺎﺭ مى شود ﺭﺍﺳﺖ ﺭﺍﺳﺖ ﺭﺍﻩ ﻣﻴﺮوند ﻭ ﺍﺻﻼً ﻭ ﺍﺑﺪﺍً ﻫﻢ ﺧﻢ ﺑﻪ آﺑﺮﻭ نمى آورند ﻭ ﺍﺳﻔﻨﺎﮐﺘﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﭼﻘﺪﺭ زشت است ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺮﺳﻪ ﮐﻪ ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﺍﺯﺵ ﺩﺭ ﮐﺮﺍﻣﺖ ﺍﺧﻼﻗﯽ ﭘﯿﺸﯽ ﺑﮕﯿﺮند. * ﭼﻘﺪﺭ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺟﺎﻟﺐ ﺑﻮﺩ. ﺍﯾﻦ ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ گرچه ﮐﻤﯽ ﺑﯿﺮﺣﻤﺎﻧﻪ ﺑﻮﺩ.
... ادامه
1 دیدگاه · 1394/07/19 - 23:11 توسط Mobile ·
7
bamdad
photo_2015-10-10_22-41-12.jpg bamdad
این عکس را بادقت نگاه کن. این عکس یک طوطی نیست,عکس یک زن هست ک روی تنه ی درخت نشسته,4 ساعت آرایش این زن طول کشید و 12 ساعت طرز نشستنش.
خیلی جالبه!!
عکس را زووم کن و نگاه کن ک دست راستش روی تنه ی درخت, و دست چپش روی سرش قرار دارد و پای چپش بصورت دم طوطی هست.

:)
مرجان بانو :)
images مرجان بانو :)
✔♥Дℓɨ♥✔
ali11.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
یک شد
این آخره ...


Design By : ALIATAEI
Telegram.me/ali_ataei
438213_DFLSWlJw.jpg
می خواهمتــــــ
ولی
دوری…
خیلی خیلی دور
نه دستم به دستانتـــــــ می رسد
و
نه چشمانـــم به نگاهتـــــــ ...!
دیدگاه · 1394/07/17 - 17:09 ·
1
رضا
download.png رضا
وقتی اینترنت ندارید رو باز کنید با تصویر روبرو شدید قبل از زدن اسپیس چند لحظه بهش نگاه کنید بهتون چشمک میزنه {-7-}
صوفياجون
1779180_584821158258777_386719382_n.jpg صوفياجون
:سینا ولی الله در ۱۷ اکتبر ۱۹۷۶ در شهر تهران متولد شد والدینش که هر دو هنرمند و هنردوست بودند بعنوان کارمندان عالی رتبه دولتی در وزارت فرهنگ و هنر و وزارت نیرو فعالیت میکردند مادرش در رشته تاتر و پدرش در رشته چاپ ونشر تحصیل کرده بودند بعلاوه اینکه پدر در زمینه نقاشی و خطاطی نیز بسیار چیره دست بود سینا هم از کودکی علاقه زیادی به هنر داشت و استعداد او در زمینه نقاشی و طراحی توجه والدین و معلمین او را در مدرسه به خودش معطوف کرد و برای همین با دعوت از او برای همکاری با خبرنامه مدرسه به نوعی مشوق بزرگی برای او شدند او در سالهای بالاتر مدرسه علاقه شدیدی به سینما و تلویزیون پیدا کرد و در اکثر جشنواره های فیلم و اکران های خصوصی فیلم های سینمایی با توجه به فعالیت مادرش در وزارت فرهنگ و هنر حضور پیدا میکرد اما بلاخره در سن ۱۵ سالگی یکی از دوستان پدر به نام احمد بهبهانی که نویسنده و کارگردان پر سابقه و صاحب سبک سینما و تلویزیون بود و سریال های پر بیننده ای همچون سرکار استوار، تلخ و شیرین، مدرسه موشها و آرایشگاه زیبا را در کارنامه خود داشت، قابلیت خاصی را در صدای او دید و از او دعوت کرد که به جای یکی از شخصیت های فرعی سریال جدیدش صحبت کند بعد از آن بود که علاقه سینا به فعالیت در سینما و تلویزیون چند برابر شد اما میدانست که درس و دانشگاه تنها دروازه ایست که این آرزو را برای او به واقعیت تبدیل میکند سینا مصرانه برای رسیدن به این آرزو تلاش کرد و توانست ۳ سال بعد در دانشگاه آزاد هنر در رشته گرافیک قبول شود و با توجه به علاقه شدید برای کار کردن در کنار تحصیل در همان سال اول دانشگاه با حمایت خانواده توانست برای استخدام در واحد گرافیک صدا و سیما بصورت پاره وقت اقدام کند اما در روز مصاحبه صدای خاص او توجه مصاحبه کننده ها را به خود جلب کرد وبه جای گرافیست او را به عنوان گوینده رادیو در صدا و سیما استخدام کردند سینا با توجه به استعداد و علاقه ذاتی و درونی که داشت به سرعت پله های ترقی را ظرف یکسال طی کرد و توانست به عنوان یکی از گوینده های ثابت برنامه های زنده رادیویی برای مدت ۹ سال، روزانه ۲ تا ۳ برنامه مختلف را صبح و عصر اجرا کند.
... ادامه
شهرزاد
شهرزاد
دوستان نظرتون در مورد عکس زمینه پروفایلم چیه؟{-29-}
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
واقعا بعضیا چقدر بیشعورن!
امروز یه مطلب تو تلگرام اومده بود با یه عکس که سامی بیگی در سال 1360با رهبر عکس انداخته!!!!!
و حالا خواننده شده!!!!
براش نوشتم آخه نادان سامی بیگی متولد آذر 1361 هست چطوری میتونه سال 1360 با رهبری عکس داشته باشه اونم باظاهر الانش یه مرد حدود سی و چند ساله؟!!!!
یعنی سال 1360قبل از تولدش همین ظاهر 30 و چند ساله رو داشته؟؟؟!!!
... ادامه
صفحات: 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ