گفتند از فاحشه ها چرا دیگر نمی نویسی ؟!!
گفتم باشد روی چشم ، اما این بار مینویسم
فاحشه سلام
فاحشه ، تو
#مــادرت مریض بود
#مـــادر من هم مریض بود
ولی خوب وضع مالی تو ضعیف بود و باعث شد تن فروشی کنی
خدا رو شکر ما انقدری داشتیم که مادرم محتاج دیگران نشود ...
فاحشه
#مـــادرم دیگر نیست، رفته
خدا
#مــادر تو را هم آرامش دهد
فاحشه میدانم ، تو حتی مجبور بودی
برای مراسم
#مــادرت هم ،خود فروشی کنی
فلسفه خدا را نمیدانم ..! ، ولی اگر من خدا بودم
بعد مرگت تمام تن ات را نور میبخشیدم
چون که تو از وجودت برای خانواده ات گذشتی
فاحشه درد تو از ماست ، می دانیم ...
تو از ما طلب نان کردی و ما برای نانت جانت را گرفتیم ...
کمکت نکردیم ، تو تنها جرمت شراکت در بی وجدانی ماست
ای ول داداش شهریار دایک دار دمت گرم
1392/03/3 - 18:29