یافتن پست: #وحشی

صوفياجون
صوفياجون
#ﯾﻪﺭﻭﺯﺍﯾﯽ



#ﯾﻪﺷﺒﺎﯾﯽ



ﺑﻪ ﯾﻪ ﺍﺩﻣﺎﯼ ﺧﺎﺻﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺣﺘﯿﺎﺝ ﺩﺍﺭﯼ



ﮔﻮﺷﯿﺘﻮ ﺑﺮ ﻣﯿﺪﺍﺭﯼ ﺷﻤﺎﺭﺷﻮ ﺑﮕﯿﺮﯼ



ﺍﻣﺎ ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪﺱ



ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺩﻟﮕﯿﺮ ﻭ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﮐﻪ ﯾﻬﻮ ﺑﺨﻮﺩﺕ



ﻣﯿﺎﯼ



ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﯼ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺻﻔﺤﻪ ﯼ



ﺧﺎﻟﯽ ﺑﯿﺠﻮﺍﺏ



ﺍﺷﮑﺎﺕ ﺳﺮﺍﺯﯾﺮ ﺷﺪﻥ



ﺑﻌﺪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﺟﻤﻠﻪ ﻣﯿﮕﯽ



ﺍﻭﻥ ﻫﻤﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ



ﺍﺧﺮﺵ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻄﻮﺭﯼ ﺷﺪ ...?




مادر " مرا ببخش درد بدنم بهانه بود !



کسی رهایم کرده بود...



که صدای بلند گریه ام؛



اشک هایت را در آورد...!!!






با وحشی ترین حیوون اگه محبت کنی

جوابتوبامحبت میدن

نمیدونم چرا بعضی از آدما محبت میبینن

وحشی میشن




خدایا!!!!!!


یا خیلی برگدون عقب


باخیلی بزن جلو


اینجای زندگی دلم خیلی گرفته!!! {-137-}{-109-}{-109-}
دیدگاه · 1392/01/13 - 22:58 ·
5
SeTaReH
SeTaReH
چه حریصانه مرا بوسیدی

و چه وحشیانه رختم را دریدی

و من چه عاشقانه دست بر هوسهایت کشیدم

اما کاش میفهمیدی که زن

تا عاشق نباشد

نمی بوسد …

نمی بوید …

و تسلیم نمی کند رویاهای عریانیش را ..
... ادامه
دیدگاه · 1391/12/27 - 14:44 ·
8
Mostafa
Mostafa
غزل ۲۵۵
تکیه کردم بر وفای او غلط کردم ,غلط *** باختم جان در هوای او غلط کردم ,غلط
عمر کردم صرف او فعلی عبث کردم , عبث *** ساختم جان را فدای او غلط کردم ,غلط
دل به داغش مبتلا کردم خطا کردم ,خطا *** سوختم خود را برای او غلط کردم , غلط
اینکه دل بستم به مهر عارضش بد بود ,بد *** جان که دادم در هوای او غلط کردم , غلط
همچو وحشی جانم رفت در هوای او حیف ,حیف *** خو گرفتم با جفای او غلط کردم,غلط
از برای خاطر اغیار خارم می کنی***من چه کردم کین چنین بی اعتبارم می کنی
روزگاری آنچه با من کرد استغنای تو***گر بگویم گریه ها بر روزگارم می کنی
سوی بزمت نگذرم از بس که خارم کرده ای***تا نداند کس که چون بی اعتبارم کرده ای
ناامیدم بیش از مگذار, خون من بریز***چون به لطف خویشتن امیدوارم کرده ای
... ادامه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
لذتی که در فشار دادن معشوق تا مرز شکستن استخوانها
و گاز گرفتن تا مرز کندن گوشت اوست
در نوازش و بوسه ی عاشقانه به وی نیست.
ستاد حمایت از نامزد بازی های وحشیانه!{-18-}
دیدگاه · 1391/12/18 - 02:26 ·
1
نگار
1.jpg نگار
پارک ملی دریاچه پلیتوایس ( Plitvice Lakes ) در کشور کرواسی از مشهورترین جاذبه های توریستی جهان می باشد که در سال 1979 در لیست میراث جهانی یونسکو جای گرفت. بازدید از این دریاچه ها که تقریبا در بین شهر پایتختی Zagreb و شهر ساحلی Zadar واقع شده اند، بشدت توصیه می شود. زیبایی و شکوه این پارک را می توانید در 16 دریاچه ای ببینید که توسط یک سری آبشار به یکدیگر متصل شده اند و در اعماق جنگلی مستقر شده اند که محل زندگی آهوهای کوهی، خرس ها، گرگ ها، گرازهای وحشی و گونه های نایابی از پرندگان می باشد. مساحت این پارک حدود 300 کیلومتر می باشد و این درحالیست که زنجیره ی دریاچه ها به بیش از 8 کیلومتر می رسد.

اختلاف ارتفاع فراوانی نیز در زمین این پارک وجود دارد که در بلندترین نقطه به 1280 متر و در کوتاه ترین نقطه به 380 متر می رسد. اما اختلاف ارتفاع بین دریاچه ها تنها 135 متر است. بلندترین آبشار این پارک با 70 متر ارتفاع، Veliki Slap نامیده می شود.
... ادامه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
یارو تو مراسم حج آنقدر دقیق ومحكم به ستون شیطان سنگ میزد كه شیطان توی بلندگو اعلام میكنه"قدمعلی،یواشتر وحشی"{-18-}
♥هـــُدا♥
alt_page (1).jpg ♥هـــُدا♥
هیچ وقت اخلاق گند کسی رو به خاطر قیافه ی خوبش تحمل نکن ....


کلاغ مهربون ؛ به از گربه ی وحشی ... !!!
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
th.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
چه حریصانه مرا بوسیدی

و چه وحشیانه رختم را دریدی

و من چه عاشقانه دست بر هوسهایت کشیدم

اما کاش میفهمیدی که زن

تا عاشق نباشد

نمی بوسد …

نمی بوید …

و تسلیم نمی کند رویاهای عریانیش را .....
... ادامه
دیدگاه · 1391/12/4 - 15:14 ·
1
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
به لب های ساده ات بیاموز . . . لب های وحشی هر هرزه ای لایق بوسه های آتشینت نیست . . . کسی را ببوس . . . که حرمت بوسه را بداند و حداقل بخاطر بوسه هایت . . . فردا که از کنارت رد شد . . . با نیشخند نگوید:"فاحــــــــــــــــــــــــشه" . . .
... ادامه
دیدگاه · 1391/12/1 - 23:32 ·
1
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
یک روز یه ترکه ...
اسمش ستارخان بود، شاید هم باقرخان.. ؛
خیلی شجاع بود، خیلی نترس.. ؛
یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی براومد، جونش رو گذاشت کف دستش
و سرباز راه مشروطیت و آزادی شد، فداکاری کرد، برای ایران، برای من و تو،
برای اینکه ما تو این مملکت آزاد زندگی کنیم.

یه روز یه رشتیه ...
اسمش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی؛
برای مهار کردن گاو وحشی قدرت مطلق شاه تلاش کرد،
برای اینکه کسی تو این مملکت ادعای خدایی نکنه؛
اونقدر جنگید تا جونش رو فدای سرزمینش کرد.

یه روز یه لره ...
اسمش کریم خان زند بود، موسس سلسله زندیه؛
ساده زیست، نیک سیرت و عدالت پرور بود
و تا ممکن می شد از شدت عمل احتراز می کرد.
یه روز یه قزوینی یه ...
به نام علامه دهخدا ؛
از لحاظ اخلاقی بسیار منحصر بفرد بود و دیوان پارسی بسیار خوبی برای ما بر جا نهاد.
یه روز ما همه با هم بودیم ...،
فارس و آذري و كرد و گيلك و مازني و لر و بلوچ و عرب و تركمن و قشقايي و ...

تا اینکه یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردند و قفل دوستی ما رو شکستند ... ؛

حالا دیگه ما برای هم جوک می سازیم، به همدیگه می خندیم !!!
و اینجوری شادیم !!!
... ادامه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
Critic-0.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
پیچک می شوم ، وحشی !
می پیچم بـه پر و پای ثانیه هـایـت ...
تا حتی نتوانی
آنـــــــــی ...
بی من بودن را ...
زندگی کنی !!!
دیدگاه · 1391/11/28 - 01:10 ·
صوفياجون
صوفياجون
کلمات گیلکی: {-26-} کولوبیج (ماهی تابه) – زبیل‌کای (زنبیل کوچک) – گمج (وسیله‌ای که با آن دوغ درست می‌کنند)‌ – نمکار (وسیله‌ای برای آسیاب کردن) – چوپاره ( وسیله برای سرند کردن برنج) – تور (دیوونه) – وریس (طناب) ‌– گاچه (طویله) ‌– لافند (طناب)‌ – سیکه (‌اردک) ‌– بیل زاک (بچه اردک) ‌– خوله (سوراخ)‌ – دخال کیت (وسیله‌ای که با سطل آب از سر چاه برمی‌دارند) – تلار (تالار) – شتره (چوب و یا شاخه نازک) – تومن (بیژامه) – تنکه (شلوارک)‌ – هلاوچین (تاب)‌ – تلمبار (محل نگهداری کاه و پرورش کرم ابریشم) – شهال (شغال)‌ – اولاکو (‌لاک‌پشت)‌ – شکوف (‌قورباغه)‌ – دارشکوف (‌قورباغه درختی)‌ – لمبه (سقف چوبی) – تله (‌خروس)‌ – کرک (‌مرغ)‌ – مرغونه (‌تخم مرغ)‌ – پامادور (‌گوجه فرنگی)‌ - بیدره (سطل) - للکی ‌دار (نوعی درخت که برگههای سوزنی دارد) – ناسوس (تلمبه باد) – سنگ خوج؛ ‌کنایه از آدم خسیس – سردی (نردبان) - کتره (کف‌گیر) - چیری (جوجه مرغ) – ماشه (انبر یا ذغال‌گیر) - لیشه (گاو ماده قبل از بارداری) - واش (علف سبز) – منده (گوساله) - ورزه (گاو نر) - مقراز (قیچی) - هیمه (هیزم)
10 دیدگاه · 1391/11/28 - 00:08 در گیلک ·
6
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
کویر تشنه ی باران است

من تشنه خوبی

به من محبت کن!

که ابر رحمت اگر در کویر می بارید

به جای خار بیابان

بنفشه می روئید

وبوی پونه ی وحشی به دشت بر می خاست

چرا هراس؟

چرا شک؟

بیا که من بی تو

درخت خشک کویرم که برگ و بارم نیست

امید بارش باران نوبهارم نیست...
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/27 - 17:13 ·
1
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
031506monica305.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
خدایا کفر می‌گویم، پریشانم ؛ نمیدانم چه می‌خواهی‌ تو از جانم؟! مرا بی ‌آنکه خود خواهم اسیر زندگی ‌کردی! تو مسئولی خداوندا به این آغاز و پایانم !! خداوندا! اگر روزی‌ بشر گردی‌ ، ز حال بندگانت با خبر گردی‌ ، پشیمان می‌شوی‌ از قصه خلقت! از این بودن، از این بدعت... خداوندا تو می‌دانی‌ که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است؟! چه رنجی ‌می‌کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است...
... ادامه
MONA
MONA
مرنجان دلم را

که این مرغ وحشی

ز بامی که برخاست

مشکل نشیند..
LeilA
LeilA
یارو تو مراسم حج آنقدر دقیق ومحکم به ستون شیطان سنگ میزد که شیطان توی بلندگو اعلام میکنه"قدمعلی،یواشتر وحشی"
دیدگاه · 1391/11/12 - 22:40 ·
6
♥ یلدا♥
♥ یلدا♥
گول دنیا را مخور......!!
ماهیان شهر ما از کوسه ها وحشی ترند
بره های این حوالی گرگ ها را میدرند
سایه از سایه هراسان در میان کوچه ها
زنده ها هم آبروی مردگان را میبرند
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/11 - 15:47 ·
7
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
لف.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
مثل لیوانی شده ام که لبه اش پریده باشد!
تشنه که شدی مراقب باش !
عجیب وحشی ام…
دیدگاه · 1391/11/11 - 14:20 ·
3
Choha
Choha
نشنال جئوگرافی داشت حیوونا رو نشون میداد ،میگفت :“شاید چهره این حیوان وحشی و دررنده برایتان اشنا باشد”
.
.
.
.
.
.
.
.
.
... .
.
.
بابام گفت : آره شبیه پسر عممه :|
دیدگاه · 1391/11/9 - 18:26 ·
7
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
اعصابمون خورده
میخوایم پاچه یکی رو بگیریم پس سگ درونمون زندس
صبحونه یه عســـــل کامل میخوریم
خـــــرس درونمون هم زندس...
میریم اتاق یادمون میره چی میخواستیم
اسکل درونمون هم زندس...
مگسو رو هوا میزنیم
قــــــــــــورباغه درونمون هم زندس...
چمـــــــن میبینم میکنیمش
بز درونمون هم زندس...
طرف میره هنوز عاشقش میمونیم
خــــــر درونمونم زندس...
کلا باغ وحشی داریم به تنهــــــــــایی :
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/2 - 21:06 ·
4
رضا
رضا
امید ما به بچه های نمیدونم بعد از اتمام امتحانات است . وظیفه ای سنگین بر دوش شماست {-7-}
Mostafa
Mostafa
یک روز یه ترکه…

اسمش ستارخان بود، شاید هم باقرخان.. ؛

خیلی شجاع بود، خیلی نترس.. ؛

یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی براومد، جونش رو گذاشت کف دستش و سرباز راه مشروطیت و آزادی شد، فداکاری کرد، برای ایران، برای من و تو، برای اینکه ما تو این مملکت آزاد زندگی کنیم


یه روز یه رشتیه..

اسمش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی؛

برای مهار کردن گاو وحشی قدرت مطلق شاه تلاش کرد، برای اینکه کسی تو این مملکت ادعای خدایی نکنه؛

اونقدر جنگید تا جونش رو فدای سرزمینش کرد.


یه روز یه لره…

اسمش کریم خان زند بود، موسس سلسله زندیه؛

ساده زیست، نیک سیرت و عدالت پرور بود و تا ممکن می شد از شدت عمل احتراز می کرد


یه روز یه قزوینی یه…

به نام علامه دهخدا ؛

از لحاظ اخلاقی بسیار منحصر بفرد بود و دیوان پارسی بسیار خوبی برای ما بر جا نهاد

یه روز ما همه با هم بودیم…، ترک و رشتی و لر و اصفهانی

تا اینکه یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردند و قفل دوستی ما رو شکستند… ؛

حالا دیگه ما برای هم جوک می سازیم، به همدیگه می خندیم!!!

و اینجوری شادیم
... ادامه
MONA
1354626533_flight-siavashghomayshi.jpg MONA
من و تو دو تا پرنده تو قفس زندونی بودیم / جای پر زدن نداشتیم ولی آسمونی بودیم

ابر و بارونو می دیدیم اما دنیامون قفس بود / چشم به دور دستها نداشتیم همینم واسه ما بس بود

اما یک روز اونایی که ما رو با هم دوست نداشتن/ تورو پر دادنو جاتم یه دونه آینه گذاشتن

من خوش باور ساده فکر می کردم رو به رومی / گاهی اشتباه میکردم من کودومم تو کودومی

با تو زندگی می کردم قفس تنگ و سیاهو / عشق تو از خاطرم برد عشق پر زدن تا ماهو

اما یک روز باد وحشی رویاهامو با خودش برد / قفس افتادو شکستو آیینه افتادو ترک خورد

تازه فهمیدم دروغ بود دنیایی که ساخته بودم / دردم از اینه که عمری خودمو نشناخته بودم

تو تو آسمونا بودی با پرنده های آزاد / من تن خسته رو حتی یه دفعه یادت نیفتاد

حالا این قفس شکسته راه آسمون شده باز

اما تو قفس نشستم دیگه یادم رفته پرواز{-61-}
[لینک]
صفحات: 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ