مدت های طولانیست که دلم تنگ خویش است
و سال هاست که
شب ها برای خودم نامه می نویسم
به خودی که نمی دانم
در کدامین جهت جغرافیایی ایستاده است
شاید در کنار دریاچه یخی باشد
شاید در کوهستان اسیر گرگ ها شده باشد
و شاید در مارپیچ پله ها گم شده باشد
و شاید در زیر شکوفه های درخت گیلاس آرامیده باشد
و روی پاکت نامه ها می نوشتم
فرستنده:من نیستم
گیرنده:نمی دانم کجاست
و به صندوق پست سر کوچه می انداختم
و سالها از پشت پنجره خیره به بیرون ماندم
و به امید امدن مرد پست چی و جواب نامه خودم انتظار کشیدم
چه کسی می داند
شاید روزی نامه های من به خودم رسید و جایش را برایم معلوم کرد و شاید اداره پست نا مه های مرا در کتابی به نام نامه هایی به خودم را چاپ کرد.
آری من خودم نیستم و سالهاست در توده های غم انگیر این دنیا گم شده ام...
بامداد تو روحت عالی بود
1393/10/17 - 23:21ترجمه فارسی : میگه آرزوی من اینه یه شرکت بزنم اسمش رو بذارم خوج گاز زده (خوج یه نوع میوه محلی تو گیلان ) بعد با شرکت اپل رقابت کنم
1393/10/18 - 14:46رضا واضح هستش که!!!
1393/10/18 - 15:57نکته: در بعضی موارد خوج رو به گلابی هم معنا میکننن
با تشکر از استاد زبان گیلکی آقا رضا
خب بعضی با زبان گیلکی آسنا نیست واسه همون نوشتم .
1393/10/18 - 16:02دستت درد نکنه
1393/10/18 - 16:05