یافتن پست: #پلیس

abbasali
abbasali
یارو رو کردنش توی پوست خر، به صورت قاچاقی از کوه و جنگل ردش کردن، رسوندنش ترکیه، از اونجا بردنش یونان، 3 بار پلیس دستگیرش کرده، باز فرار کرده، 6 ماه تو اردوگاه های پناهنده ها تو سوئد بوده، اینقدر جون کنده، تا بالاخره تو آمریکا راه دادنش!
هنوز 2 ماه نیست پاش رسیده به آمریکا، یکی باهاش مصاحبه میکنه، میگه بزرگترین آرزوت چیه؟
میگه: یه روز همه مون برگردیم ایرون، دلم واسه ایرون تنگ شده.
دلش واسه ایران هم تنگ نشده ها، واسه ایروووووووووون تنگ شده!
... ادامه
Noosha
76b4e47df9e108d0310bc99196c4a08f-300.jpg Noosha
هی آقا‌ی پلیس

كه در شعرهای كودكی‌ام

مرد مهربانی بودی

تا مرا

به آغوش مادرم برسانی

دلم گرفته بود كه از خانه بیرون آمدم

و نمی‌دانستم

طبق تبصره‌های تازه‌ی قانون

وقتی كه دلم می‌گیرد

باید

كدام روسری‌ام را بپوشم....
... ادامه
دیدگاه · 1391/07/30 - 12:01 ·
5
نگار
نگار
پلیس امده بود سر پشت بوم دیش ماهواره را ببره بهش میگم کاش لاقل چهارشنبه میبردید میفهمیدیم بفرماییدشام کی برنده شده. میگه بیخیال این هفته اصلا گروهشونم به درد بخور نیست {-7-}
دیدگاه · 1391/07/27 - 13:02 ·
6
Mostafa
Mostafa
من هنوز نتونستم این فیلمای هندی رو درک کنم
نقش اول فیلم که رییس پلیسه تو شب عینک دودی زده و خودش نشسته پشت فرمون و سربازه هم نشسته کنارش نگاش میکنه!!!!
... ادامه
دیدگاه · 1391/07/17 - 19:45 ·
5
Mostafa
Mostafa
موضوع فیلم ایرانی.
اول خوشو خرم.
یکم بعد کمی داغون
وسط فیلم چندتا شخصیت میمیرن
یکم مونده به آخر فیلم همه مردن،بدهکارن،داغونن
یک سکانس مونده به آخر همه شخصیت بدا میمیرن.پولا برمیگرده،پلیس بدها رو میگیره.از هشت سالاه تا صدو هشتاد ساله با هم ازدواج میکنن و تمام.
... ادامه
دیدگاه · 1391/07/8 - 13:17 ·
5
نگار
نگار
پلیسه به یارو میگه :
گواهینامه داری؟
میگه :
بزار داشبورد رو ببینم شانس بیاری که داشته باشم ، کارت راه بیفته !
رضا
police.jpg رضا
دیدگاه · 1391/06/30 - 02:45 ·
4
Mostafa
Mostafa
بیاندیش ... نخند
به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید،ارباب.
نخند!
به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری.
نخند!
به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چندثانیه ی کوتاه معطلت کند.
نخند!
به دبیری که دست و عینکش گچی است و یقه ی پیراهنش جمع شده.
نخند!
...به دستان پدرت،
به جاروکردن مادرت،
به همسایه ای که هرصبح نان سنگک می گیرد،
به راننده ی چاق اتوبوس ،
به رفتگری که درگرمای تیرماه کلاه پشمی به سردارد،
به راننده ی آژانسی که چرت می زند،
به پلیسی که سرچهارراه باکلاه صورتش رابادمی زند،
به مجری نیمه شب رادیو،
به مردی که روی چهارپایه می رود تا شماره ی کنتور برقتان را بنویسد،
به جوانی که قالی پنج متری روی کولش انداخته ودرکوچه ها جارمی زند،
به بازاریابی که نمونه اجناسش را روی میزت می ریزد،
به پارگی ریزجوراب کسی در مجلسی،
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی درخیابان،
به پسری که ته صف نانوایی ایستاده،
به مردی که درخیابانی شلوغ ماشینش پنچرشده،
به مسافری که سوارتاکسی می شود و بلند سلاممی گوید،
به فروشنده ای که به جای پول خرد به تو آدامس می دهد،
به زنی که باکیفی بردو
... ادامه
MONA
[Pic3_ir]_Sojehaye_khandedar_polici_012.jpg MONA
پلیس ِ مهربوووووووون:)


{-57-}
Mostafa
Mostafa
گشت امنیت اخلاقی بهمون گیر داده, میخواد ماشینو ببره پارکینگ. دوستم با اعتماد به نفس و طلبکارانه رفته جلو به پلیسه میگه:
مارو ول کن بریم، میدونی من کی ام؟ نه، میدونی من کی ام؟ پلیسه میگی کی ای؟
رفیقمون میگه: من نوکر پدرتم! مارو ول کن بریم!
هیچی دیگه ولمون کرد...
... ادامه
دیدگاه · 1391/06/17 - 19:12 ·
5
MONA
MONA
سوال ی مرد در شرف طلاق: با توجه به اينکه مهريه همسر من حدود 500 ميليون تومان است ولي ديه او فکر کنم حدود 90 ميليوني باشد لذا به نظر شما بهتر نيست که به جاي پرداخت مهريه اش با خودرو از روي او رد شوم و سپس ديه اش را بپردازم؟
... ادامه
محمد
محمد
تصادف کردم، زنگ زدم ۱۱۰ … پلیسه اومده میگه تصادف کردی؟!
گفتم پـــ نَ پَـــــ اینا همش نقشه بود بیای ببینمت !
دیدگاه · 1390/09/18 - 00:30 ·
2
abbasali
add.png abbasali
abbasali
abbasali
<strong>چگونه قبولى تمام كارها، مشروط به قبولى یك عمل همچون نماز مى‏شود؟</strong><br> پلیس راهى را در نظر بگیرید كه از راننده‏اى گواهینامه رانندگى مطالبه مى‏كند. اگر راننده، گواهینامه پزشكى، گذرنامه سیاسى، پروانه ساختمان، كارت بازرگانى و اجازه اجتهاد و یا هر مدرك دیگرى به او نشان دهد، پلیس از او نمى‏پذیرد و تنها اگر گواهینامه رانندگى داشت اجازه عبور مى‏دهد و گرنه مانع او مى‏شود. در قیامت نیز شرط رسیدن به مقصد، گواهینامه نماز است كه اگر نباشد، هیچ عملى مورد قبول و نجات‏بخش نیست.
... ادامه
ناخدا
ناخدا
همه دنیا رو نا مردا گرفتن وفا رو از همه مردا گرفتن خبراومد که مجنون را پریشب پلیسا با سه تا لیلا گرفتن
abbasali
abbasali
به بابام میگم :بابا پول داری؟میگه پول می خای؟میگم : پـَـ نـَـ پـَـ میخواستم ببینم اگه پول نداری بهت بدم كه وختی رفتی خونه جولو زن و بچت شرمنده نشی
***************************
تو اوتوبان گشت نا محسوس یه ماشینو گرفته بود.راننده ماشینه به پلیسه میگه :می خای جریمم كنی؟ پلیسه میگه: پـَـ نـَـ پـَـ بادو تا همكارام میخاستیم حكم بازی كنیم یه یار كم داشتیم گفتیم مزاحم شما بشیم
... ادامه
abbasali
abbasali
روزی رییس یک شرکت بزرگ به دلیل یک مشکل اساسی در رابطه با یکی از کامپیوترهای اصلی مجبور شد با یکی از کارمندانش تماس بگیرد. بنابراین، شماره منزل او را گرفت. کودکی به تلفن جواب داد و نجوا کنان گفت: سلام رییس پرسید: بابا خونس؟ صدای کوچک نجواکنان گفت: بله ـ می تونم با او صحبت کنم؟ کودک خیلی آهسته گفت: نه رییس که خیلی متعجب شده بود و می خواست هر چه سریع تر با یک بزرگسال صحبت کند، گفت: مامانت اونجاس؟ ـ بله ـ می تونم با او صحبت کنم؟ دوباره صدای کوچک گفت: نه رییس به امید این که شخص دیگری در آنجا باشد که او بتواند حداقل یک پیغام بگذارد پرسید: آیا کس دیگری آنجا هست؟ کودک زمزمه کنان پاسخ داد: بله، یک پلیس رییس که گیج و حیران مانده بود که یک پلیس در منزل کارمندش چه می کند، پرسید: آیا می تونم با پلیس صحبت کنم؟ کودک خیلی آهسته پاسخ داد: نه، او مشغول است؟ ـ مشغول چه کاری است؟ کودک همان طور آهسته باز جواب داد: مشغول صحبت با مامان و بابا و آتش نشان. رییس کهنگرانی اش با شنیدن صدای هلی کوپتری از آن طرف گوشی به دلشوره تبدیل شده بود پرسید: این چه صدایی است؟ صدای ظریف و آهسته کودک پاسخ داد: من !!!
... ادامه
دیدگاه · 1390/07/27 - 00:10 ·
1
رضا
رضا
فالگیر : فردا شوهرتون میمیره زن : اینو که خودم میدونم . بهم بگو گیر پلیس می افتم یا نه؟
دیدگاه · 1390/07/22 - 20:14 ·
1
abbasali
abbasali
2تا ماشین جوری به هم زده بودن كه هیچی ازشون نمونده بود پلیس اومده میگه مشكلی پیش اومده!!!! پـَـ نـَـ پـَـ زدن به هم ببینن این استاندارد ایمنی كه شركت استاندارد جهانی میده درسته یا نه {-126-}
abbasali
abbasali
<strong>ادامه از دو پست قبل</strong><br>» آقای پتی بل تو میدون شوش یه بنکدار کله گندس! » معاون کلانتر ارتقای شغلی پیدا کرده, داره میشه رئیس پلیس! » آقای نجار مرده و از وروجکم معتاد شده! » پت و مت حالا دیگه دوتا آقای مهندسن! » هایدی یه پزشک ماهر شده و چشمای مادر بزرگشو عمل کرد. » نل افسردگیش خوب شد و داستان زندگیشو به زودی چاپ میکنه! » راستی بابا لنگ دراز هپاتیت C داره... واسش دعا کنید! » دادلی دورایت دو ساله که رئیس جمهور شده! » زورو هم تو یکی از قهرمان بازیاش شمشیر رفته تو چشم راستشو نابینا شده! ..
... ادامه
3 دیدگاه · 1390/07/10 - 22:46 در خرتو خر ·
امتیاز - 1
2
صفحات: 5 6 7 8 9

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ