یافتن پست: #چای

zahra
zahra
دنیا ارزانی آدمهایش !

فقط من باشم و تو ، دو فنجان چای به ضمیمه لبخندت …
دیدگاه · 1393/02/11 - 09:06 ·
4
bamdad
bamdad
تنها سودی که رشته ی تحصیلیم تا الان داشته این بوده که،
.
.
.
.
.
هر بار میرم تو آشپز خونه ، بابام میگه :
مهندس یه ۲ تا چایی بیار بخوریم

والله...
{-9-}
Noosha
1009804-8f1da812554ddbe1d104abcf528f857f-org.jpg Noosha
عاشق خونه های قدیمی هستم،درخونه همیشه باز چای همیشه آماده ومهمانی گرفتن بدونه هیچ بهانه ای{-41-}
bamdad
bamdad
تـو چای مــیــنــوشــیـــ و...

غـــافــل ازیـــنـــکــه کسیــــ ایــنـــجـــاســتــــ
کــــه بـــه فــنـــجـــانــــ درونــــ دســتــهـــایـــتـــــ هـــمـــ
حـــــســــادتــــــ مــــیـــکـــنـــد...
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/1 - 22:05 ·
4
hamnafas
hamnafas
راستش را بخواهی
فاجعه ی رفتن "او"
چیزی را تکان نداد . . .
من هنوز هم چای میخورم...

قدم میزنم...
هستم!
اما...
تلخ تر ...
تنهاتر ...
بی اعتمادتر...{-60-}
دیدگاه · 1393/01/30 - 01:54 ·
4
zoolal
zoolal
چایت را بنوش
نگران فردا نباش
از گندم زار من و تو
مشتی کاه میماند
برای باد فردا
دیدگاه · 1393/01/29 - 16:09 ·
4
zoolal
zoolal
ما آدم معمولیا وقتی دلمون میگیره
میریم لب پنجره
با یه لیوان چایی خیره میشیم به دور دستا،
احساس آرامش می کنیم...
سلامتی ما معمولیا
که نه " آرزوی " کسی هستیم
و نه " آویزون " کسی
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/29 - 08:34 ·
4
zahra
zahra
کاش توچایی بودی و من قند!

تاخودم روفدات میکردم

تاتلخی روزگار روحس نکنی
zoolal
zoolal
ﺟﺎﯼ ﺧﺎﻟﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﻪ ﭼﺎﯼ ﭘﺮ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻧﻪ قهوه …
ﺍﯾﻦ ﺑﻘﺎﻟﯽ ﺳﺮ ﮐﻮﭼﻤﻮﻥ ﯾﻪ ﺟﻮﺭﭘﺎﺳﺘﯿﻞ ﺟﺪﯾﺪ ﺁﻭﺭﺩﻩ
ﻻﻣﺼﺐ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺷﻤﺰﺱ ﻓﻘﻂ ﺍﯾﻨﺎ ﺟﺎﺗﻮ ﭘﺮ ﻣﯿﮑﻨﻦ
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/24 - 19:36 ·
3
ParNiyA
cup-rose-pink-wallpaper-1920x1200-694x417.jpg ParNiyA
خنکای یک عصر بهاری …
کنار شاه بوته یاسی وحشی …
میزی که کاسه ای پُر از پولکی زعفرانی دارد
و دو فنجان داغ را خیال خواهم کرد …
لطفا به خیالم بیا...
دیدگاه · 1393/01/18 - 16:20 ·
7
متین (میراثدار مجنون)
17.jpg متین (میراثدار مجنون)
اینو واو !!!!!1
zahra
Photo2599.jpg zahra
باغ چایی و پرتقال
zahra
Photo2626.jpg zahra
اینم برای شما بروبچ نمیدونم
همین امروز کنار دریا بودم جاتون خالی بود{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}
bamdad
bamdad
soheil
سلام دوست خوب من
سهیل عزیز
سال روز تولد و زمینی شدن روح بزرگت رو بهت تبریک میگم
امیدوارم در زیر سایه ی خداوندگار خوبیها 120 سال زنده و چاینده و سلامت باشی داداش گلم...
{-217-}{-217-}

{-224-}

{-241-}

{-49-}{-49-}{-49-}{-49-}
soheil
soheil
از چی بگــــم برات ؟ شاید قصه دوس داری قصهء امتحان تو دانشــگاهِ روستایی
اگه قصه تلخه ، مثه چایی تو استکانِ بد ترین جای دنیا ، سالنِ امتحانِ
که نشستند مثه بُــز و هی میگن کاشکی یه مراقبِ خوب جای این لجن داشتیم
رضا برگـشــت ، از بغلی جوابِ گرفت یهو مراقب پرید روش تقلبو گرفت
اون مراقـبِ بد ، با داد و فریاد گفــت زود برو بیرون ، ولـی دَرَم قفل بود …
بدبخــــت شدم ، تقلبُ گرفت ازم ایـــــزد ای کاش جای گرفتنش، یکم منو میزد
اون دانشجو مُـــرد ، در راه کلاسـی که مراقبـش دل نداره ، مثـه پلاسـتیکه
اصَـن سیـنگل میخواد، دفتـرو کتابُ ببـنده دیگه درس نمیخونه، میگه مدرک کیـلو چنده
از چی بگـــــــــم؟ استادی که خیلی خوشگله یا جوابِ ســؤالی که خیلی مشگله؟
یا اون مراقـب که تقـلـبُ هی کِــــــش بده دلم میخواد با خوار مادرش وفقش بده
هی گفت جاتُ عــوض کنُ من حوصله کــردم تـــو سالن امتحانات یه مُدلِ برده ام
یـهـو دیـدی برگـهء امتــحانُ ذره ذره کــردمُ کارِ خودمــو خودشــو یه سَــــره کردم
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/3 - 22:29 ·
8
soheil
soheil
گرفتم بعد عمری مدرکی چند

و اینجانب شدم حالا مهندس

ندانستم که ریزد از چپ و راست

ز پایین و از آن بالا مهندس

غضنفر گاری اش را هول نمیداد

د یالا هول بده یالا مهندس

تقی هم چونه میزد کنج بازار

نمی ارزه واسم والا مهندس

به مرد قهوه چی میگفت اصغر

دو تا چایی قند پهلو مهندس

شنیدم کودکی میگفت در ده

به مردی با چپق خالو مهندس

ز جنب دکه ای بگذشت مردی

صدا آمد " آب آلبالو مهندس "

خلاصه میخورد خون جماعت

همیشه بدتر از زالو مهندس

شنیدم با تشر میگفت معمار

به آن وردست حمالش مهندس

همین مانده که از فردا بگویند

به گوساله و امثالش مهندس

یهو یاد سکینه کردم ای داد

فدای آن لب و خالش مهندس

شنیدم که عمل کرده دماغش

خبر داری از احوالش مهندس؟!

شنیدم بعد تنظیمات بینی

بهش میگن همه خانوم مهندس

سرت رو درد آوردم من مهندس

سخن از هر دری اومد مهندس

یکی سیگار میخواد اون سمت دکه

برو که مشتری اومد مهندس
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/3 - 22:27 ·
8
♥هـــُدا♥
dfe565bb7839.jpg ♥هـــُدا♥
می گیرد

وقتی تنهایی، از من

نشسته

و با تُو می نوشد..
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/28 - 14:19 ·
4
soheil
soheil
هرکی خیلی شجاعه اعتراف کنه که تو بچگی هاش چه خراب کاری هایی کرده

من خودمم میگم
اعتراف میکنم وقتی دوم راهنمایی بودم یه فامیلی داشتیم خیلی چایی میخورد من بدبختم باید براش میبردم
خلاصه برای بار پنجم بهم گفت برام چایی بیار آقا منم نامردی نکردم و تو چاییش دو قاشق فلفل ریختم نصف قاشق دارچین..... تا جایی که یادمه الانا وقتی میاد خونمون یه لیوان چایی هم به زور می خوره^_^
حالا شماها بگید
... ادامه
رضا
giphy.gif رضا
برای حامد عزیز و گل حامد@ پسر تنها
صفحات: 4 5 6 7 8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ