اشک در چشمان ما آسیمه سر شد آتنا
حسرت ِ دیدار ِ تو ، سهم ِ پدر شد آتنا
در جهان ِ بی مرام و پست ِ این ماتمکده
باز هم معصومیت ، تیتر ِ خبر شد آتنا
گرچه در دنیای ِ خود قصد رسیدن داشتی
کل ِ این آمال ِ قلبت بی اثر شد آتنا
رفته ای اینک ، وَ بین ِ مردم ما نیستی
رفتنت اما به جِد ، زنگ خطر شد آتنا
بچگی کردی و در پای ِ بزرگان سوختی
بچگی هایت برایت دردسر شد آتنا
آتنا ای دختر ِ مظلوم و پاک و بی گناه
چشم یک ملت به این کابوس ، تر شد آتنا
خواهر ِ کوچک برای ِ کل ِ این ایران زمین
نام ایران در وجودت مختصر شد آتنا...
... بامداد ...
برای آتنا فرشته ای بی گناه
تهمت چیه حرفت رو تایید نکردم همین
1396/08/16 - 23:25در ضمن مرجان مبارک باشه .
اینکه حرفم رو تأیید نکردی یعنی اینکه من دروغ می گم
1396/08/17 - 08:42من کی اینو گفتم کچل ؟
1396/08/17 - 14:10مرسی چشماتون قشنگ میبینه
1396/08/18 - 13:45باشه دیگه حالا سن من رفته بالا دیگه؟ استیکر چماق بدست
خیلی سخته استیکر نوشتن من تئوری اش مینویسم شما خودتون تصور کنین
مرجان ببین محمد گفت سنت بالا رفته بزن لهش کن .
1396/08/18 - 13:51مرجان چماق به دست
باشه باشه حالا تک تک به خدمتتون میرسم
1396/08/18 - 13:56باعشه
1396/08/18 - 14:00چیو میگی محمد رو بزن لهش کن، مگه من گفتم
1396/08/20 - 13:09تو رو باید بزنه که این حرفا رو می زنی
محمد چون حرف تو رو تایید نکردم دعوا داری
1396/08/20 - 13:51نه دعوا ندارم فقط دارم حقیقت رو میگم
1396/08/29 - 08:37