Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210
شبکه اجتماعی نمیدونم - جستجو در پست ها

 

یافتن پست: #چشم

...
...
داشتیم پاسوربازی میکردیم
یارم حاکم بود
همه گفتند:"حکم!""
درحالی که نگاهم میکردکه آماربدم بهش من فقط نگاش کردم...
واون بابیخیالی گفت:پیک...
درحالی که سری ازروی تأسف تکان میدادم دست روگذاشتم ورفتم...
چراکه اوهرگزنفهمید
که من پرازدل بودم
وحکم همون چیزی بودکه بایدازچشمام میخوند؛
"دل"
نمیدونم
شاید
من
بیخودی توقع داشتم
واون
خالی ازدل بود...!
متن بداهه ازنیما
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/4 - 12:04 ·
4
صوفياجون
X1374758291.jpg صوفياجون

زیباترین گلهای جهان
کوکب کوهی از تیره ی کاسنیان می باشد و حدود 23 گونه از آن شناخته شده است. گونه های این گل ، سوسن چشم سیاه و گل مخروطی نیز نامیده می شوند. کوکب کوهی بومی شمال آمریکا می باشد و به دلیل جلوه چشم نواز زرد رنگی که از زاویه بالا دارد در باغات نیز کشت می شود.
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/3 - 22:46 در طبيعت ·
5
ReyHaNE (دختر همسایه)
ReyHaNE (دختر همسایه)
افتخار میکنم
من دخترم!انقدرخاصومهربان که ندیده ای

من دخترم!با چشمای زیباو براق!

من دخترم!اشک هایی دارم به اندازه دریا

و حرفهایی دارم گاهی بزرگتر از اسمان.

من دخترم!به شکل ماه و گاهی زیباتر از ماه

من دخترم!با قدی بلندو خترانه

من دخترم!همانی که تو بهش میگی ضعیفه

من دخترم!مخلوقی عزیز در نگاه پیامبر(ص)

من دخترم!همانی که از ترس پسر هایی مثل تو باید راه مدرسه تا خانه رابدود

من دخترم!گاهی شماره هایی از تو و گاهی چشمک هایی از تو ارامشم راگرفت

من دخترم!فقط به جرم دختر بودن

حوای کسی نمیشم

که به هوای دیگری برود.

اره من دخترم!

م دخترم!گاهی میان این همه انسان نرمال کم میاورم(خسته میشوم)

میبرم...(من یک دخترم)

صافم سادم و این دختر بودن را دوست دارم.

ی دخترلوس و تیتیش مامانی و نانازی

اره افتخار میکنم که دخترم و برام مهم نیست

که این جنس مذکر که بهش میگن(مرد)

درباره من چی فکر میکنه

این خودمم و وجودم و اخلاقم...

افتخار میکنم که از سوسکو موش میترسم

افتخار میکنم که خانوادم برام مهمن

افتخار میکنم که ظرافت دخترونمو

حفظ میکنم

افتخار میکنم که خودمو دنیای خودمو خدای خودم هستیم

افتخار میکنم فرزند حوا هستم.

و این باعث افتخارمه که نمیذارم کسی به دختر بودنم لطمه بزنه
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/3 - 19:03 ·
11
...
...
تنهایم..
امادلتنگ کسی نیستم!
خسته ام..
ولی
به تکیه گاه نمی اندیشم..
چشمهایم
ترهستندوقرمز
ولی
رازی ندارند!
چون مدتهاست
کسی راخیلی دوست ندارم...!
{-35-}
دیدگاه · 1393/03/3 - 14:22 ·
3
bamdad
bamdad
یک روز سطری از این شعر

مثل سوت قطاری از کنار گوشَت عبور می کند

واژه ها برایت دست تکان می دهند

خاطره ها

مثل آشنایان دورت به تو نزدیک می شوند

و فکر می کنی

چرا نبض این شعر برای تو اینقدر تند می زند ؟





- نگاهم می کنی

و چشم هایت چقدر خسته اند !

انگار از تماشای منظره ای دور برگشته اند –





نگاه می کنی به من

برفی که بر موهایم باریده

راه تمام آشنایی ها را بسته است

انگشتانم استخوانی تر از آن شده اند

که نوازشی را یادت بیاورند

و تمام این سال ها

آنقدر میان خطوط موازی دفترم

دست به عصا راه رفته ام

که بردن نامت کمر واژه هایم را خواهد شکست







واژه ها

دوباره برایت دست تکان می دهند

خاطره ها

مثل آشنایان نزدیکت از تو دور می شوند

و این شعر

برای همیشه حافظه اش را از دست می دهد ...

{-15-}
دیدگاه · 1393/03/2 - 19:23 ·
5
...
...
بعضی هاازدورمیدرخشند!
نزدیک که میشوی
یک تکه شیشه ی شکسته ای بیش نیستند!!!!
که بایدلگدی بهش زد
تاازمسیرنورآفتاب دورشوند
وچشمان دیگری راخیره نکنندوگول نزنند!!!{-6-}
دیدگاه · 1393/03/2 - 13:32 ·
3
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
همیشه ابرها میبارند

ولی انسانها ستاره ها را دوست دارند ،

چه موجودات عجیبی ؟!

این همه گریه را به چشمکی میفروشند !
دیدگاه · 1393/03/2 - 12:58 در دوستها ·
6
کاپیتـان رستمی
866bc4d185a643142.jpg کاپیتـان رستمی
موافقي يا مخالف!
کاپیتـان رستمی
pesara100com.blogfa.com.jpg کاپیتـان رستمی
{-18-}{-18-}{-18-}
... ادامه
iman
iman
ﺩﺭﺩ ﯾﻌﻨـﯽ :
ﺍﻣﺸﺒﻢ ﻣﺜﻞ ﺷﺒﺎﯼ ﺩﯾﮕـﻪ
ﺭﻭ ﺗﺨﺘﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﺑﮑﺸـﯽ
ﺁﻫنگ ﺑﺰﺍﺭﯼ ﻭ ﺑﺎﺯﻡ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯽ
ﺑـﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐــﻪ ﺑﺎﻫــﻢ ﻣﯿﺰﺩﯾــم . . .
به ﺍﯾﻨﮑـﻪ خیلی همراهم بودی . . .
به ﺍﯾﻨﮑﻪ حتی یه نگاهش برات یه دنیا ارزش داره . . .
به ﺍﯾﻨﮑﻪ چقدر باهم دعوا کردیم و آشتی کردیم . . .
به ﺍﯾﻨﮑﻪ کلی حرف توی دلت میمونه و نمیتونی بهش بگی . . .
ﺑﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ . . .
لعنت به ﺍﯾﻨﮑﻪ ها . . .
ﻭ ﻣﺜﻞ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﭼﺸﻤــﺎﺕ بایــد ﺗﻘﺎص ﭘﺲ ﺑـﺪن . . .
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/1 - 16:59 ·
7
zoolal
zoolal
من نمي‌دانم
که چرا مي‌گويند: اسب حيوان نجيبي است، کبوتر زيباست.
و چرا در قفس هيچ کسي کرکس نيست.
گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد.
چشم‌ها را بايد شست ، جور ديگر بايد ديد.
واژه‌ها را بايد شست.
واژه بايد خود باد، واژه بايد خود باران باشد.
چترها را بايد بست.
زير باران بايد رفت.
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/1 - 14:56 ·
5
Mohammad
toorar-ghaderi4.jpg Mohammad
قصه مرگ پسر ایرج قادری در سال 1351 + عکس

Mohammad
000.jpg Mohammad
باور نکن... این قصّه جز افسانه ای نیست
شمعم ولی اطراف من پروانه ای نیست

مهمان شهرستانی چشم تو ام... حیف
در پایتخت عشق مهمانخانه ای نیست

دیروزِ من... امروزِ من... فردای من پر!
از حال من ویرانه تر ویرانه ای نیست

دیوانه و مجنون اگر من هم نباشم...
پس زیر سقف آسمان دیوانه ای نیست

خواهد شکست این بغض آخر مثل قلبم
افسوس اما در کنارم شانه ای نیست

جایی که صیّادش تو باشی در کمندش
حتّی برای صید بودن دانه ای نیست

هر روز در گوش خودم می خوانم این را:
باور نکن این قصّه جز افسانه ای نیست

محمّد عابدینی
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/1 - 13:02 ·
8
mostafa AZ
mostafa AZ
گوگل اعلام کرد : اینترنت ایران سریع ترین اینترنت دنیاس . . . . . . . . . . اما خستس میفهمی؟؟؟؟ خسته ...!!! =)))))))))))))) {-18-}{-33-}{-18-}
Noosha
Noosha
سلااااااااااااااااام به همه دوستای گلم.صبحتون بخیر.من اومدم م م م م{-142-}
bamdad
bamdad
عاشق نشدي زاهد،ديوانه چه مي داني؟ در شعله نرقصيدي، پروانه چه مي داني؟

لبريز مي غمها ، شد ساغر جان من خنديدي و بگذشتي، پيمانه چه مي داني؟

يك سلسله ديوانه ، افسون نگاه او اي غافل از آن جادو،افسانه چه مي داني؟

من مست مي عشقم،بس توبه كه بشكستم راهم مزن اي عابد، ميخانه چه مي داني؟

عاشق شو و مستي كن،ترك همه هستي كن اي بت نپرستيده، بتخانه چه مي داني؟

تو سنگ سيه بوسي، من چشم سياهي را مقصود يكي باشد، بيگانه چه مي داني؟

دستار گروگان ده ، در پاي بتي جان ده اما تو ز جان غافل، جانانه چه مي داني؟

ضايع چه كني شب را، لب ذاكر و دل غافل تو ره به خدا بردن، مستانه چه مي داني؟

... هما میر افشار ...
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
zoolal
zoolal
گفتم مادر..
گفت جانم…
گفتم درد دارم..
گفت دردت به جانم..
گفتم گرسنه ام..
گفت بخور از سهم نانم…
گفتم کجا بخوابم؟؟
گفت روی چشمانم…
اما یک بار نگفتم من خوبم ، من شادم،،
همیشه از درد و رنج گفتم!!
به سلامتی مادر،،
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/30 - 11:47 ·
8
zahra
zahra
اینجا زمین است زمین که بخوری بلندت نمکنن
بهت میخندن
اینجا زمین است
دلت که بشکنه
میگن میخواست چشم کوشو باز کنه
اینجا هیچکس همدردت نیست
همه مثه همدیگن اما باور ندارند
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/30 - 10:25 ·
6
zahra
zahra
پل هوایی ساختن که آدم جونش در امان باشه ولی شب که میخوای رد شی انقدر سیبیل کلفت اون بالا خوابیده که اگه از وسط اتوبان با چشم بسته رد بشی سالم تر میرسی مقصد :|
دیدگاه · 1393/02/30 - 10:10 ·
3
zahra
zahra
نمونه سوالهای رایج توی همه ی خونه ها :
این تلویزیون بی صاحاب واسه کی روشنه ؟
چی از جون این یخچال بدبخت میخوای ؟
کی لامپ دستشویی رو روشن گذاشته ؟
کی دمپایی دستشویی رو خیس کرده ؟
این موقع شب با کی حرف میزنی ؟
چشمات در نیومد پای این کامپیوترِ کوفتی ؟
کی غذای منو خورده ؟
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/30 - 09:55 ·
2
bamdad
bamdad
ما همگی دچار توهم شده ایم...
آن مـــوهای زیـــبـــای بلنــــد
که روزی شعر می شدند در لحظه های مشترکمان
تنــها چند ماه بعــــــد
اگر در ظرف خورشتمان پیدا شود
زمین و آسمان را به هم خواهیم ریخت!
آن چشم ها ، آن همه زیبایی...
اگر روزی به خواسته هایم تن ندهی ممکن است
حتی به اشتباه،به مشتم کوبیده شود!
عشق یک واکنش شیمیایی بود...
ما دیر فهمیدیم ، ما دیر بیدار شدیم !
و به همین دلیل است که گاهی می خواهم
همان دور بمانی
نزدیک که بیایی
قواعد بازی آدم ها
مسمومت میکنند
بگذار بی دلیل دوستت بدارم...

{-41-}
دیدگاه · 1393/02/29 - 22:59 ·
7
zoolal
zoolal
گاهی نه گریه آرامت می کند و نه خنده
نه فریاد آرامت می کند و نه سکوت
آنجاست که با چشمانی خیس رو به آسمان میکنی و میگویی :
من فقط تورو دارم !
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/29 - 21:49 ·
4
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
گناه چشم بارانی چیست وقتی هوای دل ابریست !
تقصیر سکون پاها چیست وقتی نایی برای حرکت نیست !
جرم لبهای فرو بسته چیست وقتی گوشی برای شنیدن نیست !
چرا باید عشق را محکوم ساخت وقتی راهی برای عاشقی نیست !
آری دلتنگی را باید بارید
از سکون برید
راز دل شنید
و به عشق رسید...
... ادامه
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
گذشت آن روزها كه باروت چشمهايم نم كشيده بود
و جز اشك از آنها نمي چكيد،
حالا آنقدر عشق را درخودم كشته ام
كه مي توانم دنيارا به آتش بكشم...
سوزاندن دل ديگران كه كاري ندارد!
... ادامه
صفحات: 30 31 32 33 34

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ