نگاهی عمیق به تقویم سر رسیدش
فهمید وقت تفریح سر رسیده
سر در گم تو کوچهها سرگردونه
کاش میشد خدا قدیما رو برگردونه
گذشتههایی که تو زمان حال مرده
جوونی که تو چشماش یه فرد سالخورده
و اون قربانی منم که حالا تقریبا باختم
از آدمای اطرافم اهریمن ساختم
از پدر مادر هیچ خیری وقتی من نبینم
انتظار داری دیگران رو اهریمن نبینم؟
عشق رو از کجا ببینم من با دو تا چشمم؟
از پدر مادری که میخوان جدا بشن؟
به ما که رسید دنیا دهن باز کرد
درد رو ریخت رو سرم و من رو برانداز کرد
من تو دلم از شما داشتم تصویر با هم
تیکّه پاره شدم از این تصمیم ناحق
وقتی دنیا اینو که مخصوصاً بسوزم
چی کار کنم؟ دلمو با نخ سوزن بدوزم؟
این دفعه منم که دارم شما رو نصیحت میکنم
من یه مردم که دارم دائماً وصیت میکنم
...
... ادامه
خودت واس خودت نظر میدی...
1392/06/19 - 02:04نظر خودمو گفتم ولی معمولا بعضی از بی سلیقه ها هستن که با سلیقه من مخالفن اینو برا اونا گذاشتم حالا نام نمیبرم
1392/06/19 - 02:06یعنی کی الان؟؟؟؟ هآاااااااا؟؟؟؟؟ امیدوارم ب حول قوه الهی منظورت خانوما نباشن.... البته خانوما همچین چیزایی رو قبول ندارن...
1392/06/19 - 02:18