تلفن زنگ می زند
و می دانم تو پشت خط نیستی...
چه کسی باور می کرد ندیدنت ، رنگ سال به خود بگیرد
و من که هفت روز هفته ،ساعت ها می ایستادم کنار کیوسک تلفن
تا دقیقه ای عبورت را تماشا کنم ،
تاب خواهم آورد دوری چند ساله از تو را ؟
در غیاب تو کوهی از کتاب را ورق زدم ،
نیچه را چنان دوره کردم که به برادر تنی من بدل شد
در غیاب تو ترانه های تکان دهنده نوشتم ،
به تماشاى کشورهای جهان رفتم ،
"lمرد" زندگی شدم
اما هنوز جای تو در تک تک دقیقه ها خالی ست ،
شعرها برای زیبا شدن به تکه ای از تو محتاجند
و نوشتن پلی ست که مرا به تو می رساند...
چه کسی باور می کرد در نبود تو تقویم ها ورق بخورند
و من هر سال شمع های تولدم را فوت کنم
بی آن که صدای کف زدنت در گوشم بپیچد ؟
دیگر احتمال بازگشتن تو لطیفه ای ست
که دوستان قدیمی مرا با آن دست می اندازند
و آن قدر در خلأ غیبتت مرده ام
که هیچ زنگ تلفنی از جا نمی پراندم !
چشم چشم بی ابرو قشنگی حتی بی مو
1393/05/1 - 16:19درد داری می دونم درد و بلات به جونم
تو لحظه زندگی کن فقط دو روزه دنیا
کسی خبر نداره قراره چی شه فردا
آخه خدا بزرگه هر چی بخواد همونه
فقط خودش می دونه کی میره کی می مونه
نمی تونم تو جونت غصه ها جا بمونن
وقتی تموم دنیا برات دعا می خونن
الهی باشی با من تو رو ببینمت باز
تو رو خدا با اشکات من به گریه ننداز
چشم چشم بی ابرو هزار تا قرص و دارو
درد داری می دونم درد و بلات به جونم
نذار روزات هدر شن نگو دلت شکستست
بازم بخند دلت قرص خدا کنارمون هست
نذار دلت بگیره تو لحظه های سختی
دوست ندارم ببینم گریه کنی یک وقتی